تلخ نویسی های لقمانعلی:

Thursday, February 28, 2008

« ایران قدرت اول جهان» آی زرشک!!

می گم آ اگه فراش یک مدرسه ای خل وچل باشه، دنیا آخر نمی شه و پی آمدهاش هم خیلی جدی و تعیین کنده نیس، و تازه بچه ها کلی عشق هم می کنن. وای به حال مملکتی که فرمون رئیس جمهورش بزنه و رئیس جمهور خل و چلی داشته باشه!. والله، به همان نان و نمکی که با هم نخوردیم من قصدم توهین به این آدم عوضی نیست. ولی واقعا دیگر حوصله مرا سربرده است. آخر شما انصاف دارین، خودتون بخونین، این آقا می گوید که « کسانی که دشمنان بشریت را جای خدا نشاندند فهمیدند که امروز ایران قدرت اول جهان است». من جداندر جد ضد انقلاب، طاغوتی و هرچی که شما می گین و شما هم جد اندرجد خانواده شهید، آیا شما قبول دارین که امروز ایران قدرت اول جهان است..... من فکر می کنم منظور این مردک از « جهان» باید همان حوالی قم باشد، شما چی فکر می کنین؟....

|

Wednesday, February 27, 2008

نامه سرگشاده سنگ پا به مردم ایران

من سنگ پا، به این وسیله به پیشگاه مردم شریف ایران تظلم می کنم و از دست زغمای جمهوری عوضی اسلام پناه می برم بر خدا. تا کنون دندان بر جگر گذاشته و همه تجاوزات به حوزه فعالیت های خود را نادیده گرفته ام ولی اکنون دیگر، صبرم تمام شده است. دیگر نمی توانم و به این وسیله از شما استمداد می طلبم.
سخن گوی وزیر امور خارجه، آقای حسینی شکوه کرده است که « عدم صدور روادید آمریکا برای بانوان ایرانی متناقض با آزادی بیان است» او ادامه داد که « هیئت بانوان درصدد بود با تبیین گزارشهای مصداقی، مفهومی و کاربردی در خصوص نحوه تخصیص بودجه در زمینه فعالیت های تخصصی بانوان و با تشریح راه حلهای مناسب و رویکردهای ابتکاری وارائه آن به نمایندگان سایرملل حضور فعال داشته باشد که متاسفانه بدلیل رویکردهای تنگ نظرانه و مغرضانه دولتمردان آمریکا این امر محقق نشد»
خوب که این طور! پس چرا خود شما برنده جایزه معتبر بین المللی اولاف پالمه را که یک زن تمام عیار ایرانی بود، به دادگاه احضار کرده اید؟
پس چرا هر روزه فعالان زنان را که هیچ انگیزه ای به غیر از احقاق حقوق بطور علنی پایمال شده خویش ندارند دستگیر کرده و به زندان می اندازید؟
دربرخورد به دانشجویان، حتی دادگاه خود شما اعلام کرده است که دانشجویان دانشگاه امیرکبیر به دلایل و اهی و با پرونده سازی دستگیر شده اند. چرا آنها راآزاد نمی کنید؟
26 دانشجوی دانشگاه شاهرود به چه جرمی دستگیر شده اند؟
آقای حسینی جرم بعقوب یادعلی چیست که برایش زندان بریده اند؟
درباره انتخابات، هم دیگر چه بگویم که خود شما ندانید!
با توجه به آن چه که در کنار شما می گذرد اعتراض شما به عدم صدور رویداد به زنانی که اصلا معلوم نیست « زن» باشند، آیا نشانه تجاوز آشکار به زندگی خصوصی بنده نیست؟ چون وقتی به عملکرد نمایندگان زن در زالزالک هفتم- همان که خود را مجلس شورای اسلامی می نامد- نگاه می کنیم بنده و هم قطاران بنده در « زن بودن» شان شک داریم و بعید نمی دانیم که دولت استکباری امریکا نیز چون از جنسیت شان مطمئن نبود، برای آنها روادید سفر به امریکا و شرکت در یک همایش زنانه صادر نکرده باشدد.خلاصه، آقای حسینی، ما یک عمری زحمت کشیدیم تا اسم و رسمی برای خود در کنیم! شما نمی توانید این گونه روی دست ما بلند بشوید و ما را عملا سنگ روی یخ بکنید. امیدوارم که مردم ایران داد بنده و امثال بنده را از شما و هم دستان شما بگیرند

|

Monday, February 25, 2008

ما و این رئیس جمهور آنتیک ما!

می گم آ هرکار دارین می کنین ول کنین و برین اینجا و بخش ها ئی از نطق آقای رئیس جمهور مهرورز رو بخونین. من که نخورده مست شدم و دارم تلوتلو می خورم. دروغ چرا! من اصلا خبر نداشتم که « ملت ايران به تنهايي بر همه قدرت‌ها غلبه كرده است»، بعد چشمم افتاد به این خبر: «گرانی مسکن و درد بی درمان تهران!» و بعد، واقعا خبر نداشتم که «جمهوري اسلامي ايران امروز به جايي رسيده است كه كسي جرات تهديد آن را ندارد و سوال ما اين است كه آيا در حال حاضر قدرت ايران بيشتر است يا مجموعه‌ قدرت‌هاي دنيا؟». البته که قدرت ایران! از خوشی و سرخوشی، اشک می ریختم مثل چی، ولی چشمم افتاد به این تیتر، «بيمارستانهاي دولتي،قدرت خرید دارو برای بیماران را ندارند» و ازآن بدتر به این یکی، «فلاکت مردم در محله های فقیر نشین!!!» از این قدرت بیشتر!!
وقتی خوندم که «ملت ايران ابرقدرت‌ها را پشت سر گذاشته و از آنها عبور كرده است». به خودم گفتم آخ! جون! خوب عبور کرده حالا به کجا رسیده! دیدم رسیدیم به جائی که «بيماران قلبى در ايران جوان شده اند» اگرچه به راه راست هدایت شده ام ولی نمی دانستم که به گفته آقای رئیس جمهور، «مستكبران با تبليغاتي گسترده و استفاده از عناصر زبون مي‌خواهند تا از انتشار موفقيت‌هاي هسته‌اي ايران جلوگيري كنند و نگذارند تا جهان بفهمد كه ملت ايران به تنهايي بر همه قدرت‌ها غلبه كرده است»، بعد باور کنین راست می گم، دلم می خواست بروم و آن موهای نداشته رئیس کل بانک مرکزی را بکنم، وقتی دیدم می گوید، «مظاهری: رشد تورم نگران‌کننده شده» خوب شده که شده، به جهنم که شده، اون مهم تره یا اینائی که آقای رئیس جمهور می گن؟ و بعد واقعا دلم می خواست که پدر این « عناصرزبون» را دربیاورم که نمی ذارن موفقیت های هسته ای ایران جهانگیر بشه وفقط دروغ می گویند، مثل این یکی، «ورشکستی 140 شرکت نوشابه‌سازی به دلیل عوارض دولتی» نوشابه نداشتیم به درک، مگر در صدراسلام پپسی کولا بود که حالا باشه! مگر شربت به لیموی خودمون چه عیبی داره که حالا باید پیسی کولای استکباری زهرمار کنیم! ولی، این یکی را دیگر چیکار کنیم؟ « ۸۰ درصد صنايع بهداشتي در بحران نقدينگي» ، بهداشت هم فدای سر ما! ما اصلا خودمان همگی بهداشتی هستیم! مگر نه! ولی با این توطئه استکبار دیگر چه بکنیم! «آغاز اسفند و گراني گوشت مرغ و ميوه» اگرهم هنوز تردید دارید که عوامل استکبار چه طوری دارند برنامه می ریزن تا ما قدر این رئیس جمهور آنتیک مون را ندونیم، سری به اینجا بزنید.

|

Sunday, February 24, 2008

بالماسکه ای به اسم انتخابات....

آن چه را که به رنگ سیاه آمده است، از اینجا نقل می کنم: «سخنگوي شوراي نگهبان در نشست هفتگي خود با خبرنگاران در پاسخ به اين سوال كه باوجود اعلام تاييد صلاحيت ها، نامزد هاي اصلاح طلب معتقدند كه در برخي حوزه ها نامزد ندارند، گفت: «شوراي نگهبان در بررسي صلاحيت ها نگاه سياسي ندارد- دراین موقع دماغ سخنگو شروع کرد به دراز شدن- و ما بررسي نمي كنيم چه جناح و گروه و حزبي در فلان حوزه داوطلب دارد يا نه- درهمین موقع انگشتی از گوشه دماغشان آمد بیرون و رفت روی دماغ و بعد، یک صدای غیبی هم آمد: اینجای بابای دروغگو. اما براساس آماري كه داريم و رسانه ها ارايه كرده اند خوشبختانه در اكثر حوزه ها و شايد تمامي حوزه ها رقابت وجود دارد- البته لازم نیست در همه جا رقابت بر سر انتخاب شدن یا نشدن باشد. خوشبختانه حوزه های تازه ای برای رقابت باز شده است. مثلا نامزدی که قرار است به انتخاب کنندگان چلوکباب بدهد، بین چلوکبابی ها رقابت ایجاد می کند! آن دیگری که قرار است حواله بنزین بدهد، به همین رقابت دربین پمپ بنزینی ها دامن می زند. حتی می توان با ایجاد یک بازار موازی برای خرید کارت های ملی که اندکی بیش از نیاز منتشر شده است به افزایش فعالیت های رقابتی کمک کرد. حسن دیگر این کار هم این است که بعضی از کسانی که قرار است سال آینده به دانشگاه بروند و یا ده سال پیش از دانشگاه آزاد ممسنی و یا دانشگاه پیام نور یاسوج و یا حتی دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده و هنوز نتوانسته اند کار بگیرندممکن است در این بازار رقابتی شاغل بشوند »
عباسعلي كدخدايي همچنين در پاسخ به سوال خبرنگاري مبني بر اين كه «نامزد هاي دو حزب مشاركت و سازمان مجاهدين تعيين صلاحيت نشده اند شخصا نظر شما در اين رابطه چيست»، گفت: «بنده كه نمي توانم در اينجا موضع شخصي داشته باشم و اينجا موضع رسمي شوراست. باز هم تكرار مي كنم- باز هم دماغشان شروع کرد به دراز شدن- كه شوراي نگهبان در بررسي صلاحيت ها هيچ گونه موضع گيري سياسي ندارد- بازهم انگشتی از گوشه دماغشان آمد بیرون و رفت روی دماغ و بعد، یک صدای غیبی هم آمد: اینجای بابای دروغگو و پرونده اشخاص را مورد بررسي قرار مي دهد- این که هیچ کس از این احزاب تائید صلاحیت نشده اند، کاملا تصادفی است و هیچ کس حق ندارد شورا را به سوء نیت متهم کند. اصلا باور کنید در بیشتر موارد شورای نکبتی نگهبان از تکنیک شیریا خط برای تائید یا تکذیب صلاحیت استفاده کرد، آخر شما انصاف دارید. دبیر 128 ساله این شورا می تواندچندین شبانه روز بنشیند و این همه سند و مدرک را بخواند و بعد نظر بدهد! همیشه خداحضرت آیت الله پینوکیو جنتی، دو سکه شاه عباسی درجیب دارد که یکی سکه ای معمولی است یک طرف اش شیر است و دیگری هم خط – البته به دستور آقای جنتی سبیل شاه عباس را سمباده کشیده و به جایش برایش یک ریش تمام قد گذاشته اند، و بعد آن را به هوا پرتاب می کند. با دیگر منصوبین این شورا توافق می کنند که اگر خط آمد تائید و اگر شیر آمد، که رد صلاحیت. اما سکه دوم، طرف خط ندارد بلکه هر دو طرفش اش، شیر است. صرفا به خاطر اشتباه منشی شورای نکبتی نگهبان، وقتی کار به رسیدگی به پرونده نامزدهای این دو تا سازمان رسید، از این سکه که هر دوطرف اش شیر است، استفاده شد و به همین خاطر، هیچ کدامشان تائید صلاحیت نشده اند. با قاطعیت اعلام می کنم که هیچ گونه توطئه، تبانی در کار نبوده است. البته این نامزدهای رد صلاحیت شده اگر 4 سال دیگر درباره دموکراسی خواهی امام راحل، مقاله بنویسند و نطق کرده و بخصوص جوانها را پی نخود سیاه بفرستند، ممکن است برای تعیین یا رد صلاحیت بعدی شان از سکه معمولی استفاده شود. البته از حالا نمی توان هیچ چیز را تعهد کرد. اصلا کار دنیا را چه دیدید شاید تا 4 سال دیگر، با پیشرفت « مردم سالاری دینی» اصلا انتخابات را هم تعطیل کردیم!.
خبرنگاري از سخنگوي شوراي نگهبان سوال كرد آيا در اعلام اسامي تاييد صلاحيت شده ها از سوي رسانه ها تغيير و جابه جايي وجود دارد؟ كه كدخدايي پاسخ داد: «آنچه براي ما اعتبار و از نظر ما معتبر است فهرست نهايي است كه فقط براي وزارت كشور ارسال مي شود و از آن طريق به داوطلبان ارايه مي شود؛ بقيه آمار و اطلاعاتي كه در رسانه ها منتشر مي شود از نظر ما معتبر نيست». اگر هم رسانه ها مطابق قانون عمل نکنند، قوه قضائیه- یعنی برادر قاضی مرتضوی با تائیدات خداوند متعال، بساط همه شان را جمع خواهد کرد. وقتی که سازمان برنامه سابق را تعطیل کردند و دیدیم که می شود مملکت را با فرمان های حضرت علی به مالک اشتر درزمان حکمرانی اش بر مصر اداره کرد و تازه پوزه استکبار جهانی را به خاک مالید و خونین و مالین کرد، کما این که رئیس جمهوری مهر ورز این چنین کرد- می بینیم اصلا شاید بهتر باشد که برادر مرتضوی خودش مستقلا کارش را آغاز کند. مگر در زمان صدر اسلام رسانه عمومی داشتیم که حالا داشته باشیم؟. یک سلمان حبشی بود که به وقت نماز اذان می گفت- حالا هم می توانیم همین نقش را بدهیم به یکی از جماعت کثیری که درایران اسلامی نوحه خوان شده اند. خودمان که خوب می دانیم ما درایران، رقاص و آواز خوان کم نداریم! فقط اشکالشان این است که چندان خوب نمی رقصند و گاه خیلی بد می خوانند.

|

Saturday, February 23, 2008

ببر حشری!

شماهم لابد این خبر را خوانده اید! اگر نخوانده اید حتما خواهش می کنم بخوانید. شوخی نیست در باغ وحش مشهد یک ببر سوپر حشری پیدا شده است که نه فقط ببرهای ماده را حامله می کند بلکه خدمت یک شیرماده هم رسیده و شیرهم سه تا توله زائیده است. مسئولان باغ وحش از خوشحالی نمی دانند چه بکنند. مدیرباغ وحش، به خبرگزاری ها اعلام کرده است که « اين پديده براى نخستين بار در دنيا به صورت طبيعى در مشهد به وجود آمد كه حاصل آن تولد ۳ توله تايگون در نهايت سلامت بود» ولی آن چه را که اعلام نکرد، یکی نقش امام جمعه مشهد در این ماجراست و دیگر هم ، نقش مسئولان باغ وحش. بعضی خبرهای تائید نشده حاکی از آن است که خانم شیر، مثل اکثر خانمها حجاب اسلامی را رعایت نمی کرده وهمین وضعیت همان طور که امام جمعه محترم بارها در نماز جمعه هشدار داده بودند، باعث شد تا ببر نر حشری شده و این کار شنیغ را انجام بدهد. از یک سایت نزدیک به دولت که ممکن است دوم خردادی هم بوده باشد، و حتی ممکن است، مدیرش از هواداران صیهونیست ها باشد، می دانیم که امام جمعه مشهد، به خاطر مسایل ناموسی، در خطبه های نماز جمعه خواهان برکناری مدیر داخلی باغ وحش شده است. آیت الله الهدی امام جمعه مشهد به خبرنگاران گفت، من از دست مسئولان باغ وحش خون گریه می کنم و هیچ کس هم به دادم نمی رسد. هیچ یک از شیران یا ببرهای ماده درباغ وحش مشهد، حجاب اسلامی را رعایت نمی کنند و هرچه هم تا کنون دراین خصوص اعلام خطر کرده بودم، به گوششان نرفت که نرفت تا این فاجعه اتفاق افتاد. اینجا دیگر شوخی بردار نیست، مسئله این است که اگر برادران مسئول باغ وحش، درحفظ شئونات اسلامی و بخصوص حفظ حجاب اقدامات لازم را انجام ندهند هیچ بعید نیست که ببرو یا حتی شیرهای نری که حشری می شوند، با سوء استفاده از مراسم عبادی نماز جمعه به نماز گزاران حمله وربشوند و اگر این چنین بشود، یک مشکل بزرگ شرعی پیش می آید. ما امامان جمعه، همیشه گفته ایم درراه حفظ نظام از همه چیزمان می گذریم. ما آماده شهادت ایم، این که با ببر یا شیری حشری روبرو بشویم که اصلا ارزش شکوه و شکایت ندارد. ولی درعین حال، اصلا خوبیت ندارد که نمازگزاران، که اغلب شان در ماه مبارک رمضان روزه هم دارند، خود را با ببر و شیر اهلیل به دست روبرو دیده و هیچ راهی به غیر از همراهی نداشته باشند!

|

وقتی خدانباشد، همه چیز مجاز است!!

آقای بادامچیان، قائم مقام دبیرکل جمعیت موتلفه گفت:« تنها بوش و صهيونيست‌ها از پيروزي اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس خوشحال مي‌شوند». گفتم یعنی تو می گوئی طوری رای بدهیم که به جای این ها، رهبر حزب نئونازی ها در آلمان خوشحال بشود؟

|

Friday, February 22, 2008

تا ظهور حضرت.... آآآ سه قدم فاصله است....

وقتی این خبر را خواندم به خودم گفتم واقعا که دیگر چیزی به پایان دنیا نمانده ، چون، سقوط ارزش های اخلاقی درایران خیلی جدی شده است: « به گزارش رجانیوز، این نماینده که طي 3 دوره نمایندگی 4 شهرستان جنوبی کشور را برعهده داشته است، به منظور جذب آراء مردم این منطقه در دفتر خود اقلامی نظیر روغن جامد، حواله آرد، برنج و دمپایی پلاستیکی بین نیازمندان توزیع می کرد که اهالی در واکنش به این اقدام با پرتاب سنگ، شیشه های دفتر وی را شکستند».
شما را بخدا مجسم کنید، یکی بیاید و به شما روغن و برنج و دمپائی بدهد و شما بزنید شیشه های دفترش را بشکنید! مگر مرض دارین! حتی مغولها هم با مردم از این کارها نکرده بودند! اگر می رفتند و پوستر های این نماینده را جلوی دفترش آتش زده و شعار می دادند که به جای روغن جامد، روغن مایع می خواهیم باز یک چیزی، یا اگر به فرض محال، اعتراض می کردند که مردحسابی مارا دست انداخته ای! با این کمبود گاز، حداقل برنج را پخته تحویل بده که قابل استفاده باشد، اگر هم برنج را آب کش نمی کنی که از آن روغن کرمانشاهی- خدا بیامرز و سابق- بچکد، خوب نکن، حداقل کته که می تونی درس کنی تا ما با پنیر و گردو بخوریم یا برای بچه ها مون با اونا همبرگر درست کنیم! در خصوص، دمپائی هم به دفتر آیت الله مصباح یزدی، یک پیامک فرستادیم و راهنمائی طلبیدیم که از سوی دفتر مقام «معظم رهبری» حضرت امام مصباح یزدی، این پاسخ آمد که « دمپائی پلاستیکی» وضوی آدم را باطل می کند، دقیقا به همان شکلی که گوز باطل کننده وضو می باشد.
یکی از کاربران به نام محمد، از مسئولان سایت پرسیده است که « مجلس چه دارد که دوستان برای رسیدن به آن» از این کارها می کنند! دروغ چرا من هم خبر ندارم ولی محمد عزیز، اگرامکانات روغن جامد و مایع و دمپائی پلاستیکی و چرمی، و برنج پخته و نپخته خیلی، خیلی، خیلی بیشتر برای این مومنان فراهم نباشد، خوب، این آقایان و خانمهای مومن و مومنه، خر که نیستند از نان زن/شوهر و بچه شان بزنند که بشوند وکیل آنهم در مجلسی که اگر رویشان را زیاد کنند و بدون پاچه خواری، حرف بزنند، ممکن است برایشان گران تمام شود!
حالا که دارم از « انتخابات» حرف می زدم. شما را بخدا نظرتون را بنویسید. من هیچ وقت تصور نمی کردم وضعیتی پیش بیاید که پیش خودم- پهلوی کس دیگر که رویم نمی شود ازاین حرفها بزنم- بگویم « باز صد رحمت به شورای نکبتی نگهبان»، یا پیش خودم زیر زبانی گفته باشم، « باز صد رحمت به کفن دزد اولی»! هی من می گم انتخابات ایران بهترین انتخابات دنیاست و شما هم به ریش من می خندین و می گین، این جای بابای دروغگو! شما در هیچ کشور دیگر، می تونین نمونه ای بدین که چند صد نفر از رد صلاحیت شدگان بوسیله یک شورای نکبتی تائید صلاحیت بشوند!! تازه رئیس عملی این شورای نکبتی نیز کسی بوده باشد که فعالیت های سیاسی اش را هم زمان با امضای قرارداد رژی بوسیله ناصرالدین شاه قاجار شروع کرده باشد؟

|

Sunday, February 17, 2008

بیچاره سنگ پا!

سخنگوی ستاد اصلاح طلبان می گوید«برخلاف فضاسازی برخی رسانه‌ها که سعی دارند انتخابات را رقابتی جلوه دهند همچنان فضای یک جانبه‌گرایی و غیر رقابتی بر انتخابات مجلس هشتم حاکم است و نهایتاً و درخوشبینانه‌ترین حالت برای یک چهارم کرسی‌های مجلس شرایط رقابت وجود دارد در چنین شرایطی وظیفه اطلاح‌طلبان است که به هر صورت ممکن و با استفاده از حداقل‌ها به نوسازی افکار عمومی کمک کرده و در صحنه حضور داشته باشد» تا بتواند به جهانیان ثابت کند که درایران انتخابات داریم. و اصلا هم صحبت از گنجشگ انتصابات نیست که رنگ کرده و به جای بلبل انتخابات به مردم قالب می کنند. امیدواری براین است که در دوره بعدی انتخابات، منصوبین به وزارت کشور و همین طور دیناسورهای شورای نکبتی نگهبان شاید اجازه دادند که در بیش از یک چهارم کرسی های مجلس رقابت کنیم. مسئله اصلی این است که شماری از نامزدهای انتخاباتی ما با توجه به کمبود شدید گاز ونفت و برق دراغلب مناطق کشور، شدیدا به یک کرسی نیازمندند و امیدوارند که این نیازمندی مورد توجه و احسان این دیناسورها قرار بگیرد. «همه تلاش خود را برای به دست آوردن حداقل کرسی‌های رقابتی مجلس به کار خواهیم بست».
آنچه بطور مستقیم نقل شده است مسئولیت اش با سخنگوی ستاد اصلاح طلبان است.

|

Saturday, February 16, 2008

علی ترقه موسوم به فلاحیان!

وقتی این خبر را خواندم، «با محوريت علي فلاحيان؛ جبهه اصول‌گرايان مترقي اعلام موجوديت کرد» بلافاصله برای علی فلاحیان یک پیامک فرستادم و خواستم برای ارشاد مردم در باره « مترقی» توضیح بدهد.
چند دقیقه ای نگذشته بود که به پیامک من جواب دادند: برادر گرامی لقمانعلی ما به واقع اصول گرایان « ترقی» هستیم یعنی دوست داریم زیادی ترقه در کنیم به واقع هر جا که می رویم معمولا جیب های عبای مان پرترقه است. همین جا به اطلاع امت همیشه بیکار ایران اسلامی می رسانیم که مواظب باشند تا این ترقه ها به آنها اصابت نکند چون ما نه فقط مسئولیتی قبول نمی کنیم بلکه از آنها که مورد اصابت قرار می گیرند، هزینه ترقه را هم خواهیم گرفت.
امضا
علی ترقه

|

Tuesday, February 12, 2008

یک شکم خالی یا یک شکم سیر گریه کنم!

وقتی داشتم سخنان آقای وزیر کار را درشیراز می خواندم، بی اختیار اشکم سرازیرشد. جای شما خالی نشستم و یک شکم خالی گریه کردم. بیخود نیست که غیر از دولت فخیمه، بقیه دنیا به این دولت و دست آوردهایش حسودی می کنند....

Labels:

|

Monday, February 11, 2008

گروهبان والاس نلسون.....

خبرگزاري فارس: يك سرباز آمريكايي طي مراسمي در منطقه دورافتاده نزديك مرز پاكستان و افغانستان به دين اسلام گرويد
گزارش فارس به نقل از خبرگزاري فرانسه، گروهبان "والاس نلسون" 31 ساله گفت كه تعامل با مترجمان و ديگر افغان‌ها موجب شد كه درك كند، اسلام تنها دين معنادار براي وي است.
خبرنگارویژه ما ولی ازکابل گزارش می کند که گروهبان والاس نلسون اگرچه حال عمومی اش خیلی هم خوب است ولی دریک ماه گذشته دربیمارستان عمومی کابل بستری بود چون هنوز دودول ایشان بطور کامل جوش نخورده است!
ایشان در حالی که لنگی به کمر بسته و گشادگشاد راه می رفت از خبرنگار ما پرسید ببینم آیا شما را هم در سن 31 سالگی ختنه کرده اند؟

|

انتقاد کنار منقل نشینان!

فرماندار گرگان درشرایطی که برف و سرما درمنطقه بیداد می کند و مردم گاز وبرق ندارند و عملا از سرما می لرزند، به جای کوشش برای رفع این کمبودها، به یکی از روستاها رفته و ضمن انتقاد از مسئولان گذشته، بخصوص شاه سلطان حسین صفوی و شاه اسماعیل سامانی گفت، « برخي از مديران دولت گذشته کنار منقل مي نشينند و به دولت نهم انتقاد مي کنند» . ناگفته روشن است که هیچ کدام از این مدیران، نمی توانند در انتخابات کنونی نامزد بشوند! خود آقای خامنه ای هم فرموده اند که حتما به قانون عمل کنید و قانون ما هم همیشه این بود که مجلس شورا، نه به واقع مجلس شورا بلکه جائی است که مردم می آیند و برای اموات شان شمع روشن می کنند و درسرجای شان می نشینند تا یک «کارآفرین» اقتصادی از راه برسد و به آنها صدقه بدهد. ( شهرام جزایری که یادتان هست! حالا برای این که استکبار از این موارد سوء استفاده نکند، قرار شد که این اخبار را منتشر نکنند- حرف مرا نمی خواهد قبول کنید، خودتان نگاه کنید ببینید حقوق نمایندگی چقدر است و برای نماینده شدن چقدر خرج می کنند! همین طور سردستی، دراینجا می خوانید که وکیلی برای این که در مجلس هفتم وکیل بشود، 50 میلیون تومان خرج کرده است. خوب اگر حقوق نماینده ماهی یک میلیون تومان باشد، حقوق 4 سالش می شود 48 میلیون تومان که تازه 2 میلیون کسری دارد! خوب معلوم است که باید این تفاوت به اضافه سود حلال اش از جائی برسد! نمایندگان هم زن و بچه دارند یااگر ندارند می خواهند داشته باشند. بگذریم و این داستان شیرین انتخابات را بگذاریم برای یک وقت دیگر و برگردیم به مورد فرماندار گرگان، اگرچه، بعضی از مخاطبان فرماندار به اعتراض جلسه را ترک کردند، ولی همه آنها از یک نکته ظریف غافل مانده بودند که فرماندار غرض اش این نبود که کنار منقل می نشینند و فلوت می زنند، بلکه منظورش این بود با تداوم قطع گاز و سرمای بی حساب، مردم چاره ای غیراز این ندارند که بساط منتقل را راه بیندازند. البته احتمال دارد که منظورش چیزدیگری هم بوده باشد. یعنی، وقتی « قلیان» هم ممنوع می شود، و تازه در کشور برادر و مسلمان افغانستان هم مقدار زیادی تریاک ناب، به قیمت خیلی نازل روی دستهای مجاهدین انقلاب اسلامی شان مانده، خوب انتظار دارید مردم همیشه درصحنه گرگان چه بکنند! همین طور دست روی دست بگذارند و این تریاک های ناب روی دست برادران مسلمان افغانی باد بکند! یعنی می خواهم بگویم که این کنار منقل نشینان با یک تیر دارند چند تا مرغ چاق و چله شکار می کنند. هم خودشان گرم می شوند و هم به برادران مسلمان افغانی کمک می شود. این کجایش بد است؟

Labels:

|

Friday, February 08, 2008

بهشت زهرا پرشده، دیگه نمیرین.....

من دیگه راسی راسی می خوام یخه ام رو از دس این دولتمردان عجیب و غریب ایران پاره کنم. یا اگرهم نتونم این کار را بکنم می خوام با ناسا تماس بگیرم ببینم حاضرند دفعه دیگه منو هم یک طرفه با خودشون ببرند به فضا، یعنی می گم آ، به این شرط حاضرم برم که دو باره منو بر نگردونن به زمین که از دست دولتی های این جمهوری عوضی اسلامی سرسام بگیرم. آقا جان دیگر خسته شدم. روحیه ام داره خراب می شه، دارم سر پیری دوا خور می شم تا بتونم سرپا وایسام.
یارو گفت، پرتقال کمبود داریم، نخورین، گفتیم، چشم. ما که تا به همین جا، هم نمی خوردیم، یعنی نداشتیم که بخوریم ولی خوب خودمونو از تک و تا نمیاندازیم و می گیم چشم. تازه وقتی هم که تونستیم یکی دو تا پرتقال از میدون تره بار فروشی کش بریم، پرتقال نگو، زهر هلال، حضرتعباسی جگرمون داشت بالا می اومد...
اون یکی دیگه اومد و گف، اگه نمی خواین از سرما یخ بزنین، در مصرف گاز صرفه جوئی کنین. یه روز گفتن مسئله حل شد، باز فردا قطع کردن، پس فردا به همه مون نخود و لوبیا دادن که از نظر گاز خودکفا بشیم.... باز هم گفتیم، باشه. ما که شب تا صبح می لرزیم حالا اینم روش.
وزیر نیرو هم با چراغ موشی اومد توی اطاق و گفت، برای این که کمتر خاموشی برق داشته باشیم و برای کمک به همشهرهای آقای نیما یوشیج، خواهشا لامپ ها را بیخود روشن نکنین، بخاری روشن نکنین، تلویزیون نگاه نکنین، خیر سره تون تو تاریکی برین مستراح، تا بتونیم خاموشی ها را کمتر بکنیم که گوشت های ذخیره تون تو فریزر ها خراب نشن. اگرم افتادین توی مستراح، عیبی نداره، خیره سره تون گه خودتونه، مال غریبه که نیس. ولی، نگاهی به این ور و آن ور کرد و یواشکی گف، ولی، وضع در مازندرون و گلستون خیلی خرابه، حاجی نفهمه که دارم با شما این طور حرف می زنم آ. اگر بفهمه منو استعفا می ده مثل اونای دیگه. ما که فریزری نداشتیم که گوشتهای توش خراب بشن ولی باز گفتیم چشم.
حالا اومدن و میگن، چون بهشت زهرا پر شده، خواهش می کنیم کمتر بمیرین.... مدیرعامل بهشت زهرا اعلام کرد که « فقط تا پايان سال جارى فرصت مردن داريم ».شماره موبایلش را گرفتم و گفتم داداش ما هنوز کار داریم و تازه اگر نخوایم بمیریم چیکار باید بکنیم. مدیر عامل در حالی که می خندد می گوید، « در خوشبينانه ترين حالت، تا پايان سال آينده ظرفيت پذيرش اموات را داريم». ازاو شماره تلفن خانم ابتکار را گرفتم و زنگ زدم به ایشون که عضو شورای شهر تهران هستند. خانم ابتکار ضمن تائید حرفهای مدیرعامل بهشت زهرا گفتند، «بهشت زهرا فقط ظرفيت پذيرش ۵۰ هزار مرده را دارد. به همين علت اشتياق مردم براى مردن بيشتر شده است! مردم براى دفن هم ديگر جايى را ندارند.». گفتم یعنی چی! گفت یعنی چی نداریم. خوب مردم کمتر بمیرن و یا لااقل درمردن عجله نکنن، برای مردن، برنامه ریزی بکنن. الان دنیا را برنامه برداشته ولی ما هم چنان طوری زندگی می کنیم که انگارشهر هرته. دیدم سروکله زدن با ایشون قایده نداره، رفتم تو سایت شورای شهر تهران و از بیچارگی و سرسام شماره تلفن آقای شکیب، یکی دیگر از نمایندگان شورای شهر تهران رایافته و به او زنگ زدم. ایشون، ضمن رد ادعای خانم ابتکار گفت «ظرفيت بهشت زهرا ۲۰۰ هزار نفر است و ما هم اميدواريم مرگ و مير تهرانى ها كاهش يابد تا مشكلات توسعه بهشت زهرا رفع شود». گفتم چه جوری امیدوارید، هیچ کار خاصی کردین، گفت، دو سه روزی ترافیک تهرون خیلی کم شده بود و هوا خیلی کثیف نبود، امیدواریم که بهبود هوا در همان چند روز تعداد مرگ و میر را کاهش بده تا بتونیم این کمبود را از سر بگذرونیم. از ایشون شماره مدیرعامل بهشت زهرا را گرفته و به او زنگ زدم، مدیرعامل بهشت زهرا حرفهای مهم تری می زند «اگر طرح توسعه بهشت زهرا انجام نشود و هيچ گورستان ديگرى در تهران درنظر گرفته نشود ، نمى دانيم تكليف اموات چه مى شود!». گفتم یعنی چی تکلیف چی می شود؟ گفت، حاجی، همینی که گفتم. اگر برق داشتیم من چند تا مرده را می بردم توی فریزر خونه مون، برق هم که هی لامصب می ره، و نمی تونم این کاررابکنم. مرده ها بعد از دوسه روز بو می گیرن همینی که گفتم نمی دونم چه بکنیم! گفتم من می گم یک پیامکی برای این آقای عسگراولادی بفرستین، شاید تونس درازای این همه بنجلی که از چین و ماچین وارد می کنه، یه تعداد از این اجساد را به یه کشوری، جینی، ماچینی، صادر کنه. هم مشکل بهشت زهرا حل می شه و هم کشور اسلامی ما یک مقدار درآمد ارزی پیدا می کنه.....
گفت بد نگفتی آ همین الان براش پیامک رو می فرستم.
مسئولیت آن چه که بطور مستقیم نقل کرده ام به گردن روزنامه ایران است.

|

Wednesday, February 06, 2008

کشف یک توطئه بزرگ درایران

دروغ چرا من الان نزدیک به 15 سال است دارم در باره « ضد انقلاب» هشدار می دهم ولی کو گوش شنوا. دراینجا خواندم و بد نیست شما هم بخوانید که دبیر اجرائی جبهه متحد اصولگرایان چه « حقایق انکار ناپذیری» را افشا کرده است! آخ! آخ! نزدیک بود متوجه نشویم و همان بشود که نباید بشود. اولا فهمیدیم که تنها کشوری در جهان هستیم که « استقلال» دارد، « چرا كه حتي كشورهايي كه نام غيرمتعهد بر آنها نهاده شده است نيز به نحوي به جايي وابسته هستند». نماد استقلال چشمگیرما هم این است که نه برای قوانین بین المللی تره خورد می کنیم و نه به اعلامیه جهانی حقوق بشر ارج می گذاریم. از این استقلال بیشتر. علت ضدیت بقیه، به غیر از سوریه- ظاهرا ونزوئلا هم تو زرد از آب درآمد- همین « استقلال» ماست. البته دبیر اجرائی شورا، برای این که درسال وحدت، به دیگران بر نخورد، در باره « سایپا» و « پیروزی» و « راه آهن» چیزی نگفت!
شکرخدا، یک خطر عمده ای از بغل گوشمان گذشت. آقای دبیر می گوید « اين فرد گفته است كه اگر در انتخابات پيروز شوند دولت را از صدر تا ذيل عوض كرده، در منطقه آرامش ايجاد مي‌كنند و سوم اينكه كشف حجاب خواهند كرد. » البته نمی دانم منظور ازاین فرد کیست، ولی شوخی نیست، منطقه را « آرام» می کنیم. غلط می کنید! مگر شهر هرت است! اگر منطقه آرام شود، تکلیف سیاست خارجی ما چه می شود! یعنی اینها می گویند که مقام معظم رهبری و آقای رئیس جمهوردیگر چفیه به گردن نیندازند! یعنی شما می گوئید، وضعیتی پیش بیاید که مقامات حکومتی مجبوربشوند در باره مسایل داخلی مملکت جوابگوی مردم باشند. به همین خیال خام باشید! آخ! آخ! یا امام راحل، ببین که در سرزمین اسلامی که تو برای بشریت درست کرده ای تا عبرت بگیرند و دنبال حکومت دینی نروند، ازچه چیزهائی حرف می زنند!
« کشف حجاب» می کنیم! دیگه چی! رک و راست بگوئید که شما رضا خان قلدر هستید! یعنی ما سی سال زور زدیم، اسید پاشیدیم، و مزاحم خانواده ها شدیم تا حجاب را اجباری کنیم و هنوز هم- آن طور که دلمان می خواهد- موفق نشدیم، آن وقت، نه چک زدم نه چونه.... شما می خواهید « کشف حجاب» کنید تا این ام القرای اسلام را کفر وبی دینی بر دارد! درشرایط کمبود گاز، اگر مردم با « برهنگی زنان» واجب الغسل بشوند مسئولیت اش با کیست! باید بگویم که بعید نیست این همان توطئه ای باشد که رئیس جمهور محترم از آن سخن گفت که بعضی ها درداخل می خواهند وضعیتی ایجاد کنند تا مردم ناراضی باشند. خوب، طبیعی است اگر گاز نباشد، غسل هم که نمی توانند بکنند. در آن صورت، نماز را چگونه بخوانند! مشاهده می کنید که چرا شورای نظارت این همه بر « التزام عملی به اسلام» اصرار دارد و حتی « آیت الله....» را هم رد صلاحیت کرده است. شوخی نیست، پدیدارشدن موهائی که به قول آقای رئیس جمهور مادام العمر، الکتریسته دارد، از نفرین شیطان هم بدتر است. این تکه از حرفهای دبیر اجرائی به واقع بی نظیر است. خودتان بخوانید و کیف کنید و بنده را از دعا هم فراموش نکنید: « كشف حجاب نه تنها در جمهوري اسلامي افتخار نيست، بلكه نشانه انحطاط نيز هست؛ ضمن اينكه اين كار اقدام روشنفكرانه‌اي نيست چراكه اين كار را يك فرد بي‌سوادي كه خواندن و نوشتن نيز بلد نبود در كشور انجام داد.»
امیدوارم که خداوند تبارک و تعالی یک در آخرت و صد در این دنیای راست به شما پاداش بدهد.
مسئولیت هر آن چه که مستقیم نقل شده است به گردن آقای دبیر است.

|

Sunday, February 03, 2008

اعلام دلایل ردصلاحیت « پروین اعتصامی» از سوی شورای نظارت

نظربه این که شخصی به نام پروین اعتصامی فرزند یوسف ازحوزه ی انتخابیه تهران به رد صلاحیت خود اعتراض کرده و خواسته است تا اسناد وشواهد درمعرض دید همگان قرار بگیرد، به دستور وزیرمحترم کشور و با تائیدات رئیس جمهور مهرورز و برای تطهیر افکار عمومی و حفظ سلامت انتخابات که در ضمن آزادترین انتخابات کره زمین است گوشه کوچکی از شواهد مورد بررسی شورای نظارت را به اطلاع امت همیشه درصحنه و عمدتا بیکار میهن اسلامی می رسانیم. باشد تا به این وسیله با مشارکت قاطع رای دهندگان درانتخابات، پوزه استکبار جهانی را برای همیشه به خاک بمالیم. برای حفظ صیانت مردم لازم است به امت همیشه در صحنه اطمینان بدهیم که مشارکت یا عدم مشارکت شما در انتخابات تغییری در نتایج حاصله نخواهد داشت . شواهد ارایه شده تماما از « دیوان پروین اعتصامی» اخذ شده است و امت همیشه در صحنه را به بررسی لیست کامل این خلافکاری ها در همان دیوان ارجاع می دهیم.

|

Saturday, February 02, 2008

درسوگ بورقانی

وقتی این خبر راخواندم،خیلی دلم سوخت. زیرلب برای این که خدا متوجه نشود گفتم خودمانیم آ این خداوند تبارک و تعالی هم در این مملکت گل وبلبل پارتی بازی می کند! عده ای مثل همین بورقابی خدابیامرز اول چل چلی شان می روند ولی بعضی ها، هم تا مرز صد سالگی شان می مانند و تازه آن موقع هم یا از پله می افتند و بیهوش می شوند و بعد به هوش نمی آیند یا احتمالا پرخوری می کنند و معده شان نمی کشد و به رحمت خدا می روند. بهرحال من فکر می کنم ما درایران عزیز، دو تا متوسط طول عمر داریم یکی برای کسانی مثل بورقانی، ومهران قاسمی که حتما باید کمتر از 50 سال باشد و یکی هم برای این از مابهتران که یک کم بالا وپائین به 100 طعنه می زند.
من با این بورقانی خدابیامرز هیچ آشنائی، سابقه، فامیلی، نزدیکی سیاسی و غیر سیاسی نداشتم ولی امروز که فهمیدم درسن 48 سالگی دیگر نیست، خیلی دلم سوخت. آخه می دونین، خیلی نو بود....

|

پناهندگی خاله حشمت

وقتی خاله حشمت که الان چندروزی است مهمان ماست، این راخواند: «طرح بارور کردن ابرها در کشور در حال اجراست» به من گفت لقمانعلی تو رو سر جدت برایم جور کن که همین جا بمونم. اگر هم لازم شد بگو پناهنده ام، بگو هم جنس گراهستم! گفتم خاله جان، مگر چی شده که می خواهی اینجا بمانی. درحالی که دور وبرش را نگاه می کرد گفت، اگرکلاهم به ایران بیفته نمی رم بر دارم. آخرآدمهائی که از ابرها هم نمی گذرند و سعی می کنند « بارورش» کنند، اون وقت به من پیرزن رحم می کنند!

|

Friday, February 01, 2008

انتخابات مجلس را لغو کنیم!

...چرا با انتخابات مخالفم؟ به چند دلیل، از همه مهم تر مگر در صدر اسلام، انتخابات داشتیم که حالا داشته باشیم! شما یک کشور پیشرفته نشانم بدهید که انتخابات داشته باشند! ....

|

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com