تلخ نویسی های لقمانعلی:

Friday, August 28, 2009

اعتراف به جنایت!

آقای خامنه ای برای اولین بار اعتراف کردند که « در حوادث پس از انتخابات تخلفات و جناياتي صورت گرفته است كه بطور قطع با آنها برخورد خواهد شد» و بعد به دنبالش اظهار فضل فرمودند که « همه مطمئن باشند كه در مقابل جرم و جنايت هيچگونه اغماضي نخواهد شد اما در مسائلي به اين اهميت، دستگاه قضا بايد براساس دلايل محكم قضاوت كند و حتي اگر براي بسياري از شايعات، شواهد و قرينه هايي وجود داشته باشد اين شواهد نمي تواند مبناي قضاوت قرار گيرد».
ریاکاری و دنائت این « فقیه عادل» و « جانشین برحق امام زمان» را مشاهده می کنید! ظاهرا فقط مردک قاضی مرتضوی و آن مردک دیگر حسین بازجو می توانند بدون هیچ سند و مدرکی برای خلق الله پرونده سازی بکنند و حتی ماکس وبر بیچاره را که 89 سال پیش عمرش را داده به شما، بر روی میز محاکمه- چه عرض کنم! منظورم همین شوهای تلویزیونی است- نشانده و برای شان دادخواست بنویسند. درمورد دیگران، به خصوص درباره جنایاتی که انجام گرفته است، اگرچه شواهد و قرینه هم هست، ولی بهتر است یا آن قدر کش اش بدهیم که مردم خسته بشوند و یا بیائیم و درشرایطی که قبرهای بی نام و نشان حاضرند و قابل رویت، ادعا کنیم که وجود ندارند، و یا اگر نتوانیم این خط را پبیش ببریم، مثل آن وجدان به مزد ادعا کنیم که درقبرهای مخفی بهشت زهرا فقط « معتادان را دفن کرده اند». دنائت و پستی از این بیشتر! و اما، واقعا ببینید کار چقدر خراب شده و بیخ پیدا کرده است که حتی این مردک دبنگ هم اعتراف می کند که « در حادثه کوی دانشگاه تخلفات بزرگی انجام شده» و بعد صحبت از « پرونده ویژه» می کند که یعنی کشک و یعنی ماست مالی کردن جرم و جنایت و اگر قبول ندارید دنباله فرمایشات گهر بار ایشان را بخوانید تا ببینید که « ظلم آشکار» از دید این مردک دبنگ به واقع کدام است! آقا انگار درهمه این مدت در پشت کوه قاف بست می زده است که از « ظلم بزرگ» به « مردم و نظام اسلامی» حرف می زند. ظلم بزرگ به مردم را مردک، گماشتگان بکن و نپرس حضرتعالی بعد از قداره بندی معروف تودرآن روز کذائی جمعه آغاز کردند و ظلم به نظام هم دست پخت تو و دیگر جنایتکارانی است که این کودتای انتخاباتی را برنامه ریزی کرده و اجرا کرده اید. اگر « ابروی نظام درمقابل ملتها» رفته است- گناه اش فقط به گردن شخص شخیص تو و آن مردک منتصب تو و آن شورای نکبتی نگهبان است که مثل تیولداران عصر شاه شهید ایرانرا تیول خود فرض کرده اید. چرا این اندک هم جربزه و اعتماد به نفس ندارید که مسئولیت گند کاری و جنایت خودرا بپذیرید تا اگر حتی مردم نتوانستند شما را ببخشند، لااقل پیش خدای تان – اگر از دست جنایات شما از دولت سومالی تقاضای پناهندگی سیاسی نکرده باشد- روسفید باشید! ولی باور کنید خلاف به عرض حضرتعالی رسانیده اید! « قضیه اصلی» دقیقا همین جنایات و کشتاری است که از مردم بی دفاع و متمدن ایران صورت گرفته است نه این که منتصبین حضرتعالی بی آبرو شده اند! یعنی تو با یک من ریش و بیست سال خودکامگی سلطانی ات هنوز نمی دانی که آبروی نداشته، نمی رود. واقعا نمی دانم اگر خرافات بهشت و جهنم راست باشد تکلیف کسانی چون حضرتعالی و آن رئیس جمهور منتصب و شماری از وکیل الدوله های مجلس که حتی تظاهر خویش به نمایندگی مردم را هم به وعده های رئیس جمهور منتصب فروختند، چه خواهد شد! درحالی که این تو و دیگر توطئه گران بودید که توطئه کرده و برنامه ریخته بودید، و حالا دیگران را به برنامه ریزی متهم می کنید! اگر این دنائت و رذالت نیست، پس چیست؟ راستی می پرسم در آن دنیای دروغ- اگر به فرض محال راست باشد- چه جوابی داری به خدا و دارودسته اش بدهی که مردک، مگر یک آدم مدعی مسلمانی و مدعی نیابت امام زمان با دهان روزه دروغ می گوید که تو گفته ای و می گوئی!

Labels:

|

Thursday, August 27, 2009

ما واین ماهواره ختنه شده ما!

یادآوری: درلابلای کامیپوترم این مطلب را یافتم. کمی بیات است ولی می گذارمش اینجا- ل.گ.
باز صد رحمت به زمان شاه شهید ناصر الدین شاه، ترس از آخرتی بود و اگرچه شاه و دوروبری هایش چرت و پرت زیاد می گفتند ولی ملات دروغ و ریایش کم بود. ولی الان به زمان اعلیحضرت سید علی خامنه ای الحمدالله روشن شد که آخرتی وجود ندارد و از طرف دیگر دروغ وریا هم خیلی ارزان شده تقریبا همه جا گیر شده است.
حجت الاسلام سقای بی ریا- مشاور رئیس جمهور در امور روحانیت[i]- تقریبا مطمئن است که آن دنیا خبری نیست و به همین خاطر دودستی چسبیده است به این دنیا. درخصوص پرتاب ماهواره امید، روشن شد که پرتاب این ماهواره باعث شده که طلاق درایران کمتر شود! اگرچه از خانواده ای می گوید که پسر خانواده می خواست به خارج برود که مادر موافق بود و پدر مخالف و کارشان رسیده بود به طلاق، ولی وقتی ماهواره پرتاب شد، معلوم شد که اصلا لازم نیست پسر برای درس خواندن و متخصص شدن به فرنگ برود. می تواند وضو بگیرد و برود دانشگاه امام جعفر صادق. ولی من حدس می زنم که علت رفع اختلاف در جای دیگری بود. یعنی به احتمال زیاد، کمر پدر خانواده لق بود و بعد از پرتاب ماهواره امید، چون کمر ایشان هم سفت شد، رابطه این دور بهبود پیدا کرد. مشاور رئیس جمهور مدعی شد که «پرتاب ماهواره امید مشکل قرنها را حل کرد» و مشکل قرنها هم ظاهرا این بود که تا کنون کسی یک ماهواره ختنه شده به فضا ارسال نکرده بود.
به این جا این متن که می رسیم، مشاهده می کنیم که به خاطر پرتاب ماهواره امید، آقای بی ریا هم « دکتر» شده اند و مدعی شده اند که ایران « ابر قدرت» شده است ولی ایران « یک ابر قدرت صالح» است و منظور دقیق ایشان از صالح بودن هم این است که غیر از خودمان کس دیگری قبول ندارد که ما ابرقدرت شده ایم و بعد درباره جنگ غزه داستان بسیار شیرینی می گوید، که آقای احمدی نژاد به آقای محرابیان ماموریت داد که به دیدن چاوز برود از این جا به بعد را در اصل مطلب بخوانید، «آقای محرابیان نقل می‌کند ما آمدیم تماس گرفتیم ونزوئلا دیدیم هیچ کس نیست، هیچ اداره‌ای تلفن را بر نمی‌دارد. شب ژانویه بود همه رفته بودند. آمدم به آقای احمدی‌نژاد گفتم هیچ کس نیست. من پیام به کی ببرم بدهم. هیچ کس پاسخگو نیست. آقای احمدی‌نژاد به آقای محرابیان گفت پرواز می‌کنی می‌روی کاراکاس آنجا می‌پرسی می‌بینی چاوز کدام شهر است. هر شهری هست تو برو آنجا. [محرابیان] گفت ما همینطور در ابهام پرواز کردیم رفتیم کاراکاس» باز پدرش را بیامرزد که نگفت با شتر رفته بودیم. باری طولی نمی کشد که امداد غیبی کارش را می کند و به تیم ایران خبر می دهند که چاوز در قصر سلطنتی اش منتظر شماست و بعد معلوم نیست چرا، «سراسیمه آمد در جلسه. [چاوز] گفت چی شده؟ چه اتفاقی افتاده؟ گفتم به غزه حمله شده، نمی‌دانید؟ گفت حمله شده باشد غزه به ما چه ربطی دارد». محرابیان گفت یعنی چه که چه ربطی دارد! خیلی هم ربط دارد. یعنی این همه سال ما بیخود و بی جهت، لی لی به لالای شما گذاشته بودیم و الان در وقت تنگی ما، شما می گوئید غزه به ما چه ربطی دارد! ممکن است به شما ربط نداشته باشد، به ما که ربط دارد.
و بعد، اقای سقای بی ریا می زند به صحرای کربلا، «پیش از این کسی در دنیا جرات این را نداشت که حتی هولوکاست را انکار کند» ولی الان که آقای احمدی نژاد جرئت کرده و هولو کاست را انکار کرده، «شما پایتان را از ایران بیرون بگذارید، کسانی که از ایران بیرون رفتند می‌گویند، خارج از مرزها مردم دیگر نزدیک است ایشان را [احمدی‌نژاد] را بپرستند. ایشان از داخل بیشتر مشهورند». ولی در پایان این نوشته، مشاور رئیس جمهور بند را آب می دهد که «دولت نهم را مقام معظم رهبری به این مردم هدیه کرد». درهمین موقع آقای کروبی که در گوشه ای چرت می زد، یک مرتبه از خواب پرید و به صدای بلند گفت پناه بر خدا، من که همان موقع این را گفته بودم! حالا که صحبت از پرستیدن رهبران جمهوری عوضی اسلامی در بیرون از ایران شد، بد نیست بگویم که آقای طالبانی هم برای این که از غافله عقب نماند مدعی شد که « ملت عراق به مقام معطم رهبری عشق می ورزد»[ii] و اگرا زخیر دریافت غرامت جنگی بگذرند که یک دل نه صددل عاشق ایشان می شوند.
[i] http://www.aftabnews.ir/vdccmsq4.2bqpi8laa2.html
[ii] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8712101713

|

Tuesday, August 25, 2009

لطیفه ماه!

سفیرجمهوری اسلامی درفرانسه اعتراف گیری زیر فشار را ردمی کند و می گوید «به يك دليل ساده، چنين چيزي در ايران وجود ندارد. اعتقادات مذهبي ما، ما را از دروغ گفتن و اعتراف‌گيري تحت فشار منع مي‌كند»
بقیه شواهد به کنار، آن وقت یکی از این مردک کذاب بپرسد که پس چرا به دستورخامنه ای بازداشتگاه کهریزک را تعطیل کرده اند؟

|

Sunday, August 23, 2009

واردات دایره زنگی دمبک و شلبته !

فرمانده کل سپاه گفت « سپاه و بسيج نمي‌توانند بنشينند دشمنان انقلاب از طرق فرهنگي و سياسي مساله تغيير و ايجاد انحراف در مسير راستين انقلاب و ارزش‌ها را تعقيب نمايند» و ادامه داد مگر خود ما چلاقیم! درطول سی سال گذشته، اگر به زنها و دخترها تجاوز می کردیم تازگی ها شروع کردیم به تجاوز به مردان. امام راحل می گفت « میزان رای ملت است» ولی ما می گوئیم میزان میل ولایت است که از رای ملت خیلی هم میزان تر است. بعضی ها به ما تهمت می زنند که تازگی ها دروغ می گوئیم. من این تهمت ناجوانمردانه را شدیدا تکذیب می کنم. اگر راست می گوئید نشان بدهید که در کدام دوره دروغ نگفته بودیم؟ قبل از رئیس جمهور مهرورز، با اسهال لفظ از « جامعه مدنی» حرف زدیم ولی درعمل یک « جامعه زدنی» درست کردیم!برای این که قسم مان راست دربیاید حتی وزرا را هم کتک زدیم! ازطرف دیگر، یادتان نیست چند سال پیش آقای حداد عادل گفت، می خواهیم یک « ژاپن اسلامی» درست کنیم! الحمدالله چیزی نمانده یک « کره شمالی اسلامی» به جهان عرضه کنیم. فرمانده کل سپاه، درحالی که لبخند می زد ادامه داد خداوکیلی کره شمالی به ژاپن خیلی نزدیک است. البته محققان وابسته به روزنامه « علمی» « صبح صادق» دارند روی این پروژه کار می کنند که اگر نتوانیم « کره شمالی اسلامی» بشویم حداقل یک « زیمبابوه اسلامی» درست کنیم. او ادامه داد «بسيج بايد توليد قدرت نرم و استمرار روح نشاط و تعالي و افزايش آگاهي‌هاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي را دائما پيگيري نمايد» و افزود به همین خاطر از آقای رئیس جمهور تقاضا می کنم اجازه بدهند تا قرارگاه خاتم تعدادلازم دایره زنگی، دمبک و شلیته از کشور برادرچین وارد کنند تا « روح نشاط» مردم تامین بشود. برای سرعت کار هم پیشنهاد می کنیم که واردات انحصاری دمبک و دایره زنگی و حتی آکوردئون دراختیار برادران محترم موتلفه و به خصوص برادر انقلابی عسگراولادی قرار بگیرد. واردات شلیته هم بهتر است بطور رقابتی انجام بگیرد که جنس ارزان در بیاید تنها شرط شرعی که می گذاریم این است که واردکنندگان محترم اگر به دولت مهرورز مالیات نمی پردازند خوب نپردازند، تازه می شود مثل همین سی سال گذشته، حداقل سهم امام دفتر رهبری را فراموش نکنند.

|

Friday, August 21, 2009

« رئیس جمهور» حشری!

عمه خانم که عصبانی بود سرم داد کشید. دست و پایم را جمع کردم و گفتم عمه خانم اگرجسارتی کردم ببخشید. انگار که یادشان آمده باشد گفت آخ لقمان جان منو ببخش من از دست این مرتیکه عصبانی ام گفتم کدوم مرتیکه و چرا! گفت آخه کسی که این نره خرو « هلو» ببینه تو فکر می کنی از من پیرزن می گذره! تا حالا دلمون خوش بود وقتی این آقا به قم تشریف فرما می شن بریم و یه چلوکباب مفتی بخوریم حالا می ترسم برم و این مرتیکه حشری یقه ام رو بگیره چلوکباب نخورده یه چیزی بدهکار بشیم!
گفتم عمه خانم حالا شما سخت نگیرین، هرچه باشه 24 میلیون رای واسش درس کردن و خوب نیس که شما به خواسته مقام رهبری کم توجهی بکنین. عمه خانم گف خاک برسراون نکبت بکنن من به اون چیکار دارم. نگرانیم اینه که با این آدم حشری چه بکنیم! از اون گذشته، نمی دونم اگر این وزیراش رای بیارن 4 سال دیگه درباره این سه تا « زنمرد»هائی که برای وزارت معرفی کرده چی می گه! گفتم نمی دونم ولی چرا به این خانم های محترم می گی « زنمرد» گفت آخه جوون این سه تا «زن» از « مردونگی» فقط دودولش را ندارن.... والی از خیلی از مردا هم مرد ترن..... می گی نه به سابقه شون نگاه کن...اعتقاداتشون را مرور کن... دیدم ای دل غافل بازهم حق با عمه خانومه!

|

Saturday, August 15, 2009

راه حل مصباح برای رفع کمبود برق!

عمه خانم گفت خدا اموات آقای مصباح یزدی را بیامرزه که مشکل الکتریسته را در مملکت حل کرد. گفتم چطور عمه خانم آقای مصباح که دراین کارها درگیر نیست، هست؟ گفت لازم نیست درگیر باشه، مگر خبر نداری همین چند روزپیش « بااشاره به اين که ولي فقيه جانشين امام زمان(عج) بوده ولي رييس جمهوري را مردم انتخاب مي کنند، يادآور شد: وقتي رييس جمهوري از جانب رهبري نصب و تاييد مي شود به عامل او تبديل شده و از اين پرتو نور بر او نيز تابيده مي شود ». و ادامه داد: یکی این که به این روشنی توضیح داده است که رئیس جمهور « منصوب» رهبر است و بیخود بیت المال مسلمین را صرف انتخابات نکنین و از آن مهم تر، با هرحکمی که رهبر صادر می کند، پرتو نور هم به دریافت کننده حکم تابیده می شود. البته رمز بهروزی آقای مصباح یزدی دراین است که طوری حرف نمی زنه که هرآدم بی سوادی هم بفهمه. دقت کن که علاوه بر رئیس جمهور، همه امامان جمعه هم، از سوی رهبر منصوب می شوند. عمده سرداران سپاه و رئیس صدا و سیما و خیلی های دیگر هم به همین نحو بطور مستقیم از رهبر حکم می گیرند. خوب، اگر یک لامپ 100 بکنی تو ماتحت هرکدام از این « نیمه معصومین» ، پرتو نور ولایت نصف برق مورد نیاز مملکت را تامین می کنه و اصلا لازم نیس این جوری بریم منت خارجی ها را بکشیم که اجازه بدن ما انرژی هسته ای داشته باشیم. اوون چه مقام معظم ولایت قادر به انجامش هستند از انرژی هسته ای هزار مرتبه مهم تر و کم هزینه تر است.گفتم عمه خانم پس بعد از این همه مدت، احمدی نژاد در باره هاله نور دروغ نگفته بود! عمه خانم گفت لقمان برو ودهنت رو آب بکش، احمدی نژاد و دروغ! معلومه که دروغ نگفت و دروغ نمی گه. ولی نمی دونم چی شد که لامپ از ماتحت اش در اومد و مثل این که رف تو گوشهاش...

|

Wednesday, August 12, 2009

نذر عمه خانم!

وقتی عمه خانم این خبر را خواند گفت لقمان بیا یه نوک پا بریم سرقبر حضرت معصومه با ایشون کار دارم. نذر کرده بودم برم خدمت برادرش در مشهد ولی اگه منو بکشی من دیگه سوار هواپیما نمی شم می خواهم برم خدمت حضرت و نذرم را عوض بکنم که من با پای پیاده می رم خدمت امام رضا به عوض اجر و ثواب بیشتری هم می خوام اگه قبول کرد که پای پیاده می رم مشهد ولی اگر قبول نکرد که اصلا نذرم رو پس می گیرم... و همین طور که داشت از اطاق می رفت بیرون زیر لب قرقر می کرد من اصلا نمی فهمم مگر در صدراسلام هواپیما بود که الان مردم هواپیما می خوان.... سفر با اسب و الاغ و حتی با پای پیاده مگه چه عیبی داره!

|

Sunday, August 09, 2009

اعتراض به خانم مسیح علی نژاد!

من واقعا به این خانم مسیح علی نژاد اعتراض دارم و اصلا هم نمی فهمم اینها چیست که دراین پست نوشته. نمی دانم واقعا همین قدر جوان است یا مثل خیلی ها که معمولا عکس جوانی شان را برای عموم منتشر می کنند او هم عکس جوانی اش را گذاشته در این وبلاگ، ولی خودش پیراست مثل مرحوم والده من، ولی روشن است که درهنگام نوشتن این پست حواس پرتی گرفته است. یعنی یادش نیست که پارسال آقای خامنه ای بر « تصحیح الگوی مصرف» فرمان داده بود و امسال هم نظر به ورشکستگی قریب الوقوع دولت فخیمه قرار است فرمان « صرفه جوئی» را صادربکند. خوب کاری که این جماعت کرده اند دقیقا با فرمان قریب الصدورآقای خامنه ای هم خوان است. بدون این که بخواهند آدمها را جداگانه محاکمه کنند و برای هرکس یک دادخواست مجزا بنویسند خواستند درمصرف کاغذد و حتی مرکب و جوهر « صرفه جوئی» کرده باشند. ازآن گذشته، باز هم برای صرفه جوئی طوری نوشته اند که اکثریت جمعیت 70 میلیونی ایران را بشود با حداقل هزینه محاکمه کرد- شما الان مجسم بکنید، با هزینه سرانه این بی « دادگاه ها» امروزه درایران نمی توان یک آدمس خروس نشان خرید ولی می توان قطارقطار آدم را ردیف کرد ودرست مثل این رستوران های فست فود - مک دونالد مثلا- بدون محاکمه محکوم کرد. فرض کنید دراین دادگاهها هیئت ژوری داشتیم! کاری از این مصرافه تر هم آیا امکان پذیر است.ده دوازده نفر آدم توی دادگاه چرت بزنند تا بعد تصمیم بگیرند که آیا ابطحی مسلح بوده یانه! میردامادی دراردوگاه القاعده آموزش چریکی دیده یا خیر! و از همه بدتر، محمد قوچانی نصف بیشتر عمرش را درموسسه هوور صرف آموختن انقلاب چلواری یا مخملی کرده- وقتی رئیس قوه قضائیه- سرباز گمنام امام زمان و دانشجوی اخراجی دانشگاه آزاد- سعید مرتضوی برای نجات اسلام ناب محمدی چنین می گوید دیگر چه نیازی به این ولخرجی ها داریم؟ من حتی فکر می کنم که این جور انتقادها هم باید از همان منبع انقلاب مخملی و کنفی بیاید که می خواهند یک کاری بکنند که هزینه های اداره خلافت اسلامی بالا برود و بحران مالی حکومت تشدید بشود. من که وقتی کیفرخواست ها را خواندم دیدم ای دل غافل من که هیچ این عمه خانم من هم می خواست انقلاب مخملی بکند و خودمان خبر نداشتیم. برای این که امثال خانم علی نژاد دیگر نتوانند بیش از این خرابکاری بکنند می خواهم پیشنهاد یک بازی وبلاگی بدهم که همه مان شروع کنیم در وبلاگ های مان اعتراف کنیم. وبرای شروع هم خواهش می کنم مرجع عالیقدر تقلید ملاحسنی، این بازی را آغاز کنند.
السلام علکیم و رحمته الله و برکاته...
بعد التحریر: به غیر از سرلشگروزین و پرحجم و این مبال متحرک، اگرکسی این دادخواست ها را بخواند و خودش را متهم که هیچ، مجرم نبیند به ما خبر بدهد ما- یعنی من و عمه خانم- به حکم قرعه به ده نفریک جایزه نفیس تقدیم می کنیم!

Labels:

|

Thursday, August 06, 2009

جواب امام زمان به آیت الله امامی کاشانی!

امت همیشه گریان ایران:
دررایانامه ای که ازیکی از بندگان روسیاه به همراه کلیپ سخن رانی دریافت کرده ام شنیدم که وابستگان به استکبار جهانی گفتند که ولایت فقیه نمی تواند مشکلات را حل کند و من باید بیایم چون ولایت فقیه یک نور کمی است که از دور سوسو میزند،این که نمیتواند مشکل را حل کند.ببین این است کشور این است دنیا این است اوضاع ما و بعد رسید به این که تو باید بیائی. خواستم به این وسیله به اطلاع امت همیشه گریان برسانم که من از دست آن چه این جماعت به نام من کرده اند الان سالهاست که از امام زمانی استعفا داده ام وذات باریتعالی هم استعفای مرا پذیرفته اند. به همین ملعون که الان خواهان آمدن من است می گویم به نام من آدم نکشتید که کشتید، به زن و دختر مردم تجاوز نکردید که کردید، دروغ گوئی را به صورت واجب شرعی درنیاوردید که درآوردید با این گندی که به دنیا و آخرت خلق خدا زده اید نغوبالله مگر من خدا هستم که به هرکاری توانا باشم. درست کردن این گندی که شما زده اند و می زنید از دست من بر نمی آید. برای زیادترنکردن بار گناهان خود متن این تذکر را به اطلاع امت همیشه گریان برسانید. ،
مهدی ابن حسن
( امام زمان سابق)

|

Tuesday, August 04, 2009

درباره مراسم « تنظیف» انتخابات!

عمه خانم گفت لقمان عکس های شوی تنظیف را دیدی؟ گفتم عمه خانم مارا کاشتی منظورت مراسم تنفیذ احمدی نژاده گفت نه جوون اسم واقعی اش مراسم تنظیفه چون خودشون هم می دونن که ریدن به مملکت حالا خواسن یه جوری « تمیزش» کنن! ولی مگه می شه.تو رو خدا خوب برو تو این عکس و بعد از خودت بپرس اگه انتخابات فلابی و تقلبی نبود و اگرآن چه که درباره خودشون و احترام شون به قانون و به رای مردم گفته بودن همش دروغ و ریا نبود اون وقت این طوری تو این مراسم ظاهر می شدن... انگار که دلشون پیچ می زنه یا خیر سرشون اومدن بگوزن ریدن به خودشون...
این عکس هم قراره کسانی باشن که تو ولایت ذوب شدن و قبول کردن که همه چیز به خیر و خوشی و براساس قانون و شرع گذشته! اغلب این آدمها را نمی شناسم ولی به قیافه هاشون نگاه کن، دقیق شو، اسناد تقلب در انتخابات را توی چشمهاشون و تو صورتشون می بینی....

|

Monday, August 03, 2009

کشف داروی کاهش وزن درایران!

عمه خانم گفت خواهرزاده شوهر خدابیامرزم که یکی ازچماق زن های آقای جنتی است خبرداده که با کشفیات علمی صورت گرفته در دانشگاه اوین و کهریزک مشکل ارزی مملکت حل شده است. گفتم چطوری گفت کاری ندارد متخصصان دانشگاه بین المللی امام خامنه ای موثرترین داروبرای کاهش وزن را کشف کرده اند و همین الان چند کمپانی معروف از امریکا و اروپا دارند خودشان را به آب و آتش می زنند که امتیاز تولید این دارو را بگیرند برای این که بتوانند مشکل چاقی و مضار ناشی از آن را چاره کنند اگرمتخصصان ایرانی عقل داشته باشند می توانند یک شبه سوپر میلیاردربشوند.... چون این دارو معجزه می کند! اگر قبول نداری خودت به این عکس نگاه کن. باورت می شود که آدم بعد از 50 روز این طوری نصف بشود و تازه سرعقل هم بیاید...
قبل از این که من چیزی بگویم عمه خانم سرش را کرد به آسمان و گفت اگه خواب نیستی یه کاری بکن.... و بعد زد زیر خنده گفتم عمه خانم چرا دیگه می خندی در حالی که داشت دندان های مصنوعی اش را جابجا می کرد گفت گناه داره آخه کلی خرج رو دست این سید اولاد پیغمبر گذاشتند الان دیگه زیرشلواری هایش هم برایش گشاد شدند و باید بره نو بخره. اگربخواد از اون عباهای قبلی استفاده کنه باید خودش رو سه دفعه توش قنداق کنه تا پاهایش گیر نکنه و با سر نیفته زمین. ولی خوبی اش این که عمامه اش هنوز اندازه س
....
ولی سید، قبلا به تو ارادت نداشتم ولی الان خیلی مخلصم.... فکرش رو نکن سعی کن روی نیمه پر لیوان فکربکنی.... نه کسی این حرفات رو جدی می گیره و نه خودت ولی خودمونیم این برادرای ذوب شده درولایت یک « خوبی» در حق تو کردند و جونت را نجات دادند. چون خودمونیما قبلا یه کم زیادی چاق بودی و خطرناک بود.... الان دیگه سعی کن وزنت زیاد نشه.... به امید خوندن وبلاگت...

|

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com