افشاگری عمه خانم درباره تازه ترین توطئه استکبار!

ازشما چه پنهان کمی نگران سلامت عمه خانم هستم. این عمه خانم نازنین بنده یک بنده خدائی بود که هیچگاه فحش و کلمات رکیک برزبانش جاری نمی شد و بارها پیش آمده بود که مرا به خاطر زبان زمختم سرزنش کرده بود. ولی تازگی ها کاملا مخبط شده و زده به سیم آخر. روزی نیست که ده بیست بار به این و آن فحش خواهر و مادر ندهد و حالا مثل این که شده نوبت من که به او هشدار بدهم که عمه خانم یک خانم محترمی مثل شما به این زبان صحبت نمی کند وتازه وقتی که من این حرف را می زنم عمه خانم می گوید برو پی کارت، اگر راست می گوئی به این ولدالزنای حرامزاده بگو که کمتر دروغ بگوید. من که کامپیوترگازوئیلی ام در این شهر مقدس قم وصل نمی شد گفتم حالا عمه خانم شما ارشاد بفرمائید که این ولدالزنا مگر چه نوشته است. گفت هیچی، نوشته علت این که نمایندگان کشورها موقع سخن رینی* احمدی نژاد جلسه را ترک کرده بودند تقصیر قذافی بود که زیاد حرف زد- نمایندگان تنگ شان گرفته بود خیر سرشان رفته بودند خلا. گفتم عمه خانم ممکن است راست بگوید گفت مردک این چه مزخرفی است که می گوئی مگر نخواندی دبیر کل سازمان ملل حتی کلید سالن را داد به احمدی نژاد و گفت حاجی، هروقت صحبت هایت تمام شد، برق ها را خاموش کن پنجره ها راببند و برو....

* به نظرعمه خانم احمدی نژاد « سخن رانی» نمی کند بلکه « می ریند» به سخن!

نمایش کوتاه و تک پرده :

«دولت برای خروج اقتصاد از ركود باید تقاضای مسكن را تحریك كند»

خراسان، 14 شهریور88، ص 14

دولت: عزیزم کجائی!
تقاضای مسکن: غرغرکنان، دولی جان خسته ام و نا ندارم
دولت: قربون چشمات برم بگو من چیکار می تونم بکنم که تو حالت بهتر بشه!
تقاضای مسکن ( در حالی که عشوه می آید) خودت که می دونی شیطون!
دولت خم می شود تا از تقاضای مسکن لب بگیرد ولی انگار که دارد یک تکه گوشت لخم و خام گوسفند وارداتی را به دهن می گیرد ( البته بعید نیست گوشت بز وارداتی باشد که به جای گوشت گوسفند فروخته اند!). تقاضای مسکن حال لب دادن ندارد. دولت دستش رو از یقه بلوز می کند تو و دکمه سوتین تقاضای مسکن را باز می کند و شروع می کند به مالاندن. تقاضای مسکن دارد اندک اندک تحریک می شود. در همین موقع برق شهر می رود و کولرها از کار می افتد. زمانی نمی گذرد که تقاضای مسکن گرمش می شود و با تشر می گوید، دولی جان برو کنار بزاریه کم باد بیاد نفسم داره بند می آد!
و پرده می افتد.

«گفتمان» عمه خانم با سخنگوی بی مغز دولت!

عمه خانم به سخنگوی بی مغز دولت از مضار « فرارمغزها» گفت که سخنگو انگشت خود را گزید وگفت، وای مگر مغزها هم فرار می کنند! ببینم حاجی خانم از راه گوش در می روند یا از راه بینی! عمه خانم نگاه عاقل اندر سفیهمی به سخنگو کرد و ادامه داد از هیچ کدام از فرودگاه امام سوار هواپیما می شوند و می روند دوبی و بعد. سخنگو زد زیر خنده نه حاجی خانم آن چه به دوبی می رود مغز نیست این دلارهای بی ارزشی است که استکبار جهانی ریخته توی بازارما تا اقتصاد اسلامی مارابهم بریزد. عمه خانم گفت حاجی ولی مشکل جدی است.سخنگوی بی مغز بازپوزخندی زد و گفت مردم بفرمائید نگفتم استکبار برای برهم زدن آرامش این ام القرای اسلامی توطئه می کند. مشاهده می کنید این مادرپیرمارا بردند دوبی – شاید هم سنگاپور- حسابی درفن تشویش اذهان عمومی آموزش داده و بعد از راه ترکیه به ایران رسانیده اند و حالا او درباره « فرارمغزها» بدآموزی می کند. نه مادر نگران نباش، به شیوه ای که ما مملکت را اداره می کنیم، به مغز نیازی نیست بگذار این مغزهای فاسد به هرجا که دوست دارند بروند.......
همین که سخن به اینجارسید، احمدی نژاد و کابینه او برای سخنگوی بی مغز دولت دست زدند و صلوات فرستادند

کوسه و ریش پهن!

عمه خانم گفت لقمان هیچ می دونی بی عدالتی بد جوری ایران رو برداشته! پرسیدم چطور مگه، گفت از یک طرف می گن که « ادعاهای کروبی بی پایه و بی اساس است» و می خوان برن این پیرمرد رو بگیرن و بعد می بینی که براساس همین « ادعاهای بی پایه و بی اساس» رفتن و تا الان 8 تاازسربازان گمنام امام زمان را درکهریزک گرفتن.... می گم آ یکی نیس به این آدمها بگه کوسه و ریش پهن یعنی همین دیگه! اگر ادعاهای کروبی بی پایه و بی اساسه پس این جونورها رو واسه ی چی گرفتین! اگرهم می دونین که اینا جنایت کردن که کردن پس چطور ادعاهای کروبی رو رد می کنین؟
می بینم دروغ چرا! حق با عمه خانمه.

« باهنر» بی هنر!

آقای باهنر که عمده ترین هنرش بی هنری اوست در یک نشست خبری گفت « نامه ای ازجانب رهبری مبنی بررای اعتماد به وزرا وجود نداشت» فقط از دفتر ایشون تلفن زدن و « پیشنهادی مشورتی» دادن که لعنت خداورسول برپدرومادر کسی که به وزرای ملیجک من محمود رای نده. اگررای ندین بی ناموسها همه تون رو می فرستم کهریزک! باهنربی هنرادامه داد «نظر بنده اين بود كه 5 تا 6 وزير پيشنهادي موفق به كسب رأي اعتماد از مجلس نخواهند شد » و درحالی که دماغ ایشون ازپنجره اتاق داش می رف بیرون گف «با برنامه چند وزير پيشنهادي مخالف بوده‌ام و برهمين اساس در راستاي مخالفت با آنها سخنراني كرده‌ام» ولی «براساس نظر مشورتي مقام معظم رهبري نظرم در خصوص وزراي پيشنهادي رئيس جمهور عوض شد» یعنی درواقع گوزیدم به مخالف خونی های خودم.... ولی خوب نمایندگی مقام رهبری درزالزالک هشتم ( همان مجلس سابق) وضو نیس که با یه گوز باطل بشه... نه فقط هنوز نماینده مقام معظم هستم بلکه امیدوارم که درزالزالک بعدی انشاالله ترقی بکنم و بشم رئیس زالزالک...

نماینده یا بزاخفش!

عمه خانم گفت لقمان فهمیدی یکی از«نمایندگان» مقام رهبری درمجلس گفت « وزیر زن را به صلاح مملکت نمی‌دانیم» پرسیدم « نماینده»ی زن یا مرد! عمه خانم گف دودول داره. خنده ام گرف گفتم عمه خانم تازگی ها از این حرفهای بی ادبی می زنی و من رویم باز می شود گف نه بابا حوصله داری دراین آباد شده مجلس- یعنی همان زالزالک هشتم- زن و مرد فرق زیادی ندارن چون اگه برنامه های زنا را بخوونی از مردها بد ترن فرقشون فقط اینه که اینا دودول ندارن یعنی اگه تفاوتی باشه فقط برسرداشتن و نداشتن دودوله. گفتم خوب حالا منظور پیرزن گف من چشمم سیاهی رف و نفهمیدم این دودول دار چرا این حرفو می زنه یعنی دلیل ملیلی هم داره دیدم فقط داره بیضه ملاها رو می ماله که چون اینا می گن خوب نیس ماهم می گیم خوب نیس اگه اینه که خره پس چرا مواجب نمایندگی می گیری باید بری حجره ای بگیری دریکی از مساجد قم و ازسهم امام هم بهت حقوق بدن....

چرا امین آباد وروزبه را تعطیل کردند؟

درآن سالهای خیلی دوریکی دو تا موسسه در تهران بود که برای حفظ سلامت جامعه خیلی مفید وموثر بودند. یکی « بیمارستان یا تیمارستان امین آباد» بود و دیگری هم « بیمارستان روزبه» که خوشبختانه سروکار من به هیچ کدام نرسید. از عمه خانم هم پرسیدم او هم اطلاعات بیشتری از این دو موسسه نداشت. فقط می دانست که برای حفظ صحت اجتماعی مفید و موثر بودند. تازگی ها مثل این که این جور موسسات را تعطیل کرده و ساکنان شان را به شکل و شیوه های مختلف در این دولت فخیمه ودرکنارش به کار گرفته اند...

بقیه

گاف تازه حضرت آیت الله!

عمه خانم گفت لقمان گاف تازه مهدوی کنی را خواندی! گفتم نه کدوم گاف، گفت او می گوید« پس از ارتحال حضرت علی علیه السلام ، امام حسن (ع) ولایت را در دست گرفتند اما ایشان با توجه به شرایط زمان ، با معاویه صلح کرد. بی شک صلح حضرت کمتر از قیام امام حسین (ع) نبود» گفتم عمه خانم این کجایش گافه؟ عمه خانم گفت بدون این که نامی از موسوی یا کس دیگه ای ببره او ادامه داد که « اگر فکر می کنند حقی از آنها ضایع شده ، گاه لازم است برای حفظ مصالح به سیره امام حسن (ع) اقتدا کنند»
گفتم هنوز هم نمی فهمم این کجایش گافه عمه خانم که داشت عصبانی می شد گفت ای خنگ خدا اگر موسوی قراره نقش« امام حسن» رو بازی کنه، پس کی داره نقش « معاویه» رو بازی می کنه؟
دیدم ای دل غافل حق با عمه خانمه....

ازکجاآورده ای؟

این هم فرمایش امام جمعه چاقو کش مشهد در خطبه های دیروز:

«خطيب نماز جمعه مشهد به سخنان مقام معظم رهبري اشاره و بيان داشت: مملكت ما با پيشرفت‌هاي علمي و فناوري‌اش دنيا را متحير كرده و در قدرت‌اندوزي منطقه‌اي استكبار را به زانو درآورد و با حضور 85 ميليوني خود جهان را به حيرت واداشت و همه اين‌ها موجبات عزت را براي كشور فراهم آورد، اما عده‌اي با ادعاي واهي تقلب كه با هيچ سندي تطبيق نمي‌كند راه افتادند و آبروي نظام را بردند. آيا اين مسئله مهمتر است يا اين كه فلان آقا سيلي خورده است؟ اين موضوع مهمتر است يا اين كه باتوم يك بسيجي ناآگاهانه به كسي خورده و يا نخورده است؟ »

یکی نیست به این چاقو کش بگوید مردک: کل جمعیت ایران کمی بیشتر از 70 میلیون نفر است که درصد بالائی از آن هم هنوز بچه اند و حق رای ندارند. تو این 85 میلیون را ازکجا آورده ای؟

فک یه وری ها!

گفتم عمه خانم شنیدی رهبری گفت: «دشمنان در حوادث اخير از ملت تودهنى و سيلى خوردند» زد زیر خنده گفتم چرا می خندی؟ گفت آش خورد مرتیکه! اگر تودهنی و سیلی رو دشمنان خوردن پس چرا فک اون و احمدی نژاد یه وری شده!

مشاوران آقای احمدی نژاد!

رئیس جمهور منتصب با ردادعای بعضی از نمایندگان استکباری مجلس که دولت او را به عدم مشورت با دیگران متهم کرده بودند، دو تن از مشاوران عالی رتبه خود را به مجلس معرفی کرد!