تلخ نویسی های لقمانعلی:

Monday, January 24, 2005

حوزه ی علمیه قم و مشکلات جنسی جوانان (1)

این نوشته چند سال پیش نوشته شده است ولی موضوع اش اگر چه اندکی بیات ولی شاید به یک بار خواندن بیارزد.



قبل از اين كه كس ديگري بگويد، بگذاريد خودم بگويم كه اگر براي من امكان داشت دوست مي داشتم كه با استفاده از يك بورسيه تحصيلي مدتي در شهر دانشگاهي قم قدم مي زدم و از فضاي آغشته به تحقيق و تفحص آن دارالعلم بي نظير استنشاق مي كردم تا شايد به راه راست هدايت شوم. ولي حيف براي مني كه از زمان ولايتعهدي مظفرالدين شاه، در بلاد فرنگ بوده و ايران را نديده ام، اين آرزوئي محال است كه بايد با خودم به گور ببرم كه خوب، چشمم كور، مي برم. ولي عملي نشدن اين آرزو، نبايد باعث شود كه من درراستاي شناساندن اين مركز علمي بي نظير به جهانيان به ويژه به ايرانيان خارج از كشور سنگ تمام نگذارم. اين يك وظيفة انساني و علمي است كه اجر فراوان دارد.
اخيرا در يكي از شماره هاي روزنامة «رسالت» كه تصادفا نصيب من شده است چشمم به مقاله اي تحقيقي و مستدل افتاد در « پيرامون جلوگيري از انحراف جوانان» كه درست مانند نمكي بود كه بر زخم قديمي من پاشيده باشند. ديدم اي دل غافل! كجاي كاري! اسلام، پس از حل مسائل مربوط به مغز و شكم حالا ديگر به حل مسائل مهم تري روي آورده است كه از همه نظر جامعه اي نمونه تحويل بشريت بحران زدة قرن بيست ويكم بدهد. در حاليكه از سوزش نمك بر روي زخم، از چشمم آب مي آمد، لبخندي به وسعت اين دنيا بر لبهاي من نقش بست. از اين كه ايراني ام، حظ كردم. عنوان اين مقالة‌ تحقيقي و مستدل « دوران نامزدي، حل مشكل جوانان» بود كه مرا به اختيار به ياد دوران نامزدي خود من انداخت كه حسابي گرية مرا در آورد. حسرت خوردم كه چرا آن موقع ها، فضلا و علماي حوزه ي علميه قم از اين دست مقالات مفيد نمي نوشتندو بند كرده بودند به آداب طهارت وامثالهم ومكروه بودن خوردن پشكل و غيره...
مقاله با اشاره به يك واقعيت بديهي آغازمي شود كه « سرمايه داران غرب و كمپاني ها و شركت هاي چند مليتي وكارتلها و تراستهاي انحصار طلب، سايه ي شوم ورشكستگي و بحران را بالاي سر خود مي بينند و ريشه ي اين طوفان را در ايران و انقلاب اسلامي مي دانند» و به همين دليل، قلب انقلاب اسلامي ايران را نشانه گرفته اند.
آنها خوب مي دانند انقلاب، حول محول نسل جوان مي چرخد، پس « اگر بتوانند هوسبازي و آزادي هاي فردي راجايگزين روح تقوي اسلامي كنند، شور انقلاب فروكش خواهد كرد». براي اين كار، بر روي ضعف نسل جوان، « مخصوصا مشكلات جنسي» دست گذاشته اند. معترضه بگويم كه خدا به استاد باستاني پاريزي عمر دراز بدهد كه در يكي از كتابهايش نوشته بود، « در تاريخ از پائين تنه غافل نباشيد». دروغ چرا! من كه خودم را يكي از شاگردان استاد مي دانم در ابتداي امر خيلي تعجب كردم كه اين چه حرفي است! حالا مي بينم كه آن چه كه پيردر خشت خام مي بيند، من و امثال من باعينك و لنز هاي فرنگي هم نمي توانيم ببينيم! پير مرد مثل اين كه مي دانست در باره ي تاريخ چه سرزميني قلم مي زند. باري اين كارتلها در ايران « ايادي مرموزي» دارند كه « شرايط ازدواج را آن چنان بالا برده اند كه جوانان دسترسي به آن ندارند» و در نتيجه، مي زند به سرشان و راه مي افتند در خيابانها و داد و هوار راه مي اندازند كه آزادي انديشه،‌ با ريش و پشم،‌ نمي شه .
در باره ي اين « ايادي مرموز» اطلاعات بيشتري عرضه نمي شود. ولي من فكر مي كنم كه منظور محقق محترم ما آنهائي هستند كه مسبب ومسئول گراني مسكن و ارزاق عمومي در ايران اسلامي اند. همة كساني كه در خط دولتهاي استكباري كار مي كنند و مسبب بيكاري روزافزون هستند ومي خواهند به اين ترتيب، نسل جوان انقلاب را از راه به در ببرند، چون « خوب مي دانند نصيحت و موعظه و ارزشهاي مذهبي در مقابل محروميت جنسي وجاذبة‌ جنسي وجاذبة سكس مبتذل ضعيف است». باز مي بينم، سر من و هم سن و سالهاي من چه كلاه گشادي رفته است. چون ما كه در زمان طاغوت بزرگ مي شديم، فكر مي كرديم نصيحت و موعظه و حتي سينه زدن و كتل كشي در روزهاي محرم و به مسجد رفتن درشبهاي ماه رمضان و قرآن به سر كردن در شبهاي احياء خيلي تاثير دارد.
ولي خوب، سئوال اين است كه اگر موعظه و ارزش هاي مذهبي بي تاثيرند، در اين وضعيت، چه بايد كرد؟جوابش ساده است.
فضل تقدم در يافتن راه حل براي مشكلات پائين تنه اي در ايران اسلامي با رئيس جمهورسابق و رئيس فقير وبي مال ومنال فعلي شوراي مصلحت نظام كه از مال دنيا غير از يك عبا و عمامه چيزي ندارند، يعني باآقاي هاشمي رفسنجاني است كه مدتي قبل، مبحث شيرين ازدواج موقت را پيش كشيد و مثل فمينيست هاي دو آتشه،‌مدعي شد، كه حتي طرفين مي توانند خطبه را به زبان فارسي هم بخوانند كه خداي باريتعالي قبول خواهد كرد. اشكال راه حل انقلابي، رئيس جمهور انقلابي ايران اسلامي اين بود كه بعضي از علماي انقلابي حوزه ي انقلابي قم، با ايشان همراهي نكردند. ولي به قول محقق گرانقدر ما، راه حل انقلابي آقاي رئيس جمهور آنقدرها هم انقلابي نيست« زيرا فراگير نيست». پس بايد چيزي باشد فراگير، يعني، « پيشنهاد ما اين است كه سنت نامزدي را در فرهنگ جامعه زنده كنيم» و بعلاوه، « ارزشهاي انقلابي و علمي را با وسائل تبليغاتي مدرن تشريح كنيم». «ارزشهاي انقلابي» كه بي گفتگو معلوم است، حفظ حكومت اسلامي ايران به هر قيمت و با هر هزينه و به هر زحمت. ارزشهاي علمي هم همين بس كه اين فرمايشات از دارالعلم حوزه ي علميه قم صادر شود!
اشتباه نشود. مقصود اين نيست كه « نسل جوان زود عروسي كنند و مشكلات زندگي آنان را در حال غنچه بودن خشك كند». خير، بلكه غرض اين است كه جوانان از مزاياي شرعي ازدواج بهره مند شوند و « دوران نامزدي سالها ادامه يابد» يعني، همان روشي كه «‌در خانواده هاي اصيل قمي و در بعضي از نواحي مشهد و شمال رايج است». حسن اين برنامة انقلابي خيلي زياد است. اگر هر جوان « حق دارد از بوستان زندگي يك گل بچيند، اجازه دهيد تا غنچه است و پرپر نشده است، انتخاب كند». چون وقتي پرپر شد، يا وفات يافت كه اصلا مشكلي نيست تا راه حلي بطلبد. اگر براي جوان خود يك باغ انگور بخريم و كليدش در اختيار او باشد، « او هرگز براي دزدي از ديوار باغ ديگران بالا نخواهد رفت». از آن گذشته، مقداري از اين انگور را مي تواند شراب اسلامي بياندازد و رفع تشنگي كند، آخر، «‌تحمل عطش تا كي؟»
نمايندة مجلس در ميان مردم تاكستان، به اين پيشنهاد اعتراض كرد. به نظر او، اين برنامه باعث مي شود تا جوانان تهراني و اصفهاني و جاهاي ديگر، براي خريدن باغهاي انگور به تاكستان بروند و اهالي بومي آنجارا از كسب و كار بياندازندو بعلاوه، با خودشان فرهنگ مصرفي و استكباري تهران را به ارمغان بياورند كه اصلا مناسب حال امت شهيد پرور تاكستان نيست. با اين گريز، برگرديم سر اصل مطلب.
پيشنهاد اين است كه « عقد شرعي جاري شود». البته با تشريفات ساده و غير رسمي كه باعث پرپر شدن غنچه هاي جوان نشود و « دو همسر به جز عروسي از روابط عاشقانه استفاده كنند». البته در اصل سند اين نكته روشن نشده است كه آيا دو همسر بايد فقط در طول اين تشريفات ساده از روايط عاشقانه استفاده كنند يا بعد از آن هم مي توانند. ولي نكته مهم اين است كه دو همسر مي توانند « نيازهاي طبيعي خود را از راه مشروع ارضاء‌ نمايند». درپاورقي آمده است كه استفاده از راههاي نامشروع در شريعت اسلامي اكيدا ممنوع است و چنانچه دو جوان در حين استفاده از روابط عاشقانه از راه غير مشروع مشاهده شوند، به اشد مجازات محكوم مي شوند كه به قرار زير بايد اجرا شود:
- سازمان جمع آوري و فروش اموال تمليكي، باغ انگورو شيشه هاي شراب اسلامي را به نام نامي امام زمان مصادره كرده و در فرصت مناسب و مقتضي از طريق مزايده به بستگان نسبي و سببي هيئت مديرة سازمان به فروش مي رساند.
- چنانچه جوان، يا خانواده او نتوانند ديه البيضتين بپردازند، شواريعالي قضائي مكلف است تا براي جلوگيري از تكرار اين نوع قانون شكني ها، حدي را كه مرحوم كريمخان زند در حق مرحوم آغا محمد خان قاجار جاري كرد، در حق جوان خاطي جاري كند. رئيس شورايعالي قضائي در يك مصاحبه مطبوعاتي، مقدار دقيق ديه را به درهم و دينارو هم چنين معادلش را به لباس حلة يمني به اطلاع امت شهيد طلب اسلامي مي رساند.
نمايندة شورای نگهبان م، شعبه جلس اسلامي در ميان مردم قزوين در نامه اي كه به هيئت امناي حوزة علميه قم نوشت در اعتراض به اين مجازات پيش بيني شده متذكر شد كه باوجود ظاهر اسلامي و شرعي، ايادي مرموز استكبار جهاني بر عليه حوزة علميه مشغول توطئه اند و براي مقابله با آن هشدار داد.
پس از ارضاي نيازهاي طبيعي از راه مشروع« هروقت درسشان تمام شد و صاحب كار و درآمد شدند» مي توانند به كمك بچه ها كه تا آن موقع از آب و گل در آمده و براي خودشان تشكيل خانواده داده اند، « با تشريفات رسمي جشن عروسي بر پا كنند».
اگر پرسيده شود با چه اطميناني، پس ازرفع نيازهاي طبيعي عروسي نخواهند كرد؟ « پاسخ مي دهيم اگر عروسي بكنند از جهيزيه خبري نيست»، يعني به آنها حتي يك دست رختخواب هم نمي دهيم تا چه رسد به قالي و ظرف و ميل و صندلي. به لطف خداي متعال، قيمت اين اقلام در بازار هم به حدي بالا رفته است كه اين دوجوان بايد به راستي ديوانه باشند كه دست به چنين كاري بزنند. مي پرسيد، چه اطميناني وجود دارد كه پس از بهره مندي از مزاياي قانوني و شرعي ازدواج با هم بمانند، چون « ممكن است از هم سير شده، جدا شوند و نامزدي را بهم بزنند». جواب اين است كه اگر زوجين از فرهنگ نجات بخش نماز غفلت نكنند و اگر در پيشبرد امر به معروف و نهي از منكر كوشا باشند، چنين وضعيتي پيش نمي آيد. برفرض بعيد، « اگر توافق نشد»، چه چيزي بهتر از كه « پيش از بچه دارشدن از هم جدا شوند»، وانگهي، مگر در سالهاي اخير كه جوانها از مزاياف شرعي ازدواج بهره مند نمي شدند، « در ازدواجهاي معمولي [ يعني مزاياي شرعي به اضافه ي تشريفات] هم چند در صد به طلاق و جدائي منتهي مي شود، پس بايد مردم اصلا ازدواج نكنند؟» اين نيازهاي طبيعي را كه كارشان نمي توان كرد، پس اگر مبلغ فرهنگ ضد ازدواج بشويم، لابد مردم ناچار مي شوند تا از راههاي غير مشروع نيازهاي طبيعي شان را رفع كنند كه اگرچه به جاي خود، مزايائي هم دارد ولي با شئونات اسلامي- اجتماعي جوردر نمي آيد.
و اما از مزاياي شرعي اين راه حل انقلابي كدامش را بگويم؟
« از ديد روانكاوي، محروميت هاي غريزي موجب عقدة رواني (‌كمپلكس) مي شود و تعادل روحي انسان را بهم مي زند». و اين روح بي تعادل، براي هميشه با آدم مي ماند. حتي پس از سپري شدن دورة محروميت، « انسان گرفتار بازتاب آن مي شود». اين بازتاب به صورت « شورچشمي و تعدد ازدواج، بي اعتمادي خانمها را نسبت به شوهران سبب مي شود». بهيمن دليل است كه مكتب نجات بخش اسلام، تعدد زوجات را به جاي تعدد ازدواج پيشنهاد مي كند. تعدد زوجات باعث تخفيف محروميت هاي غريزي شده و در نتيجه عقدة رواني را هم كم مي كند. محقق دانشمند حوزة علميه سئوال بجائي پيش مي كشدكه با اين توضيحات، « براي مبارزه با فساد اخلاقي و جرائم اجتماعي آيا سرمايه گذاري در نيروهاي انتظامي و قضائي و مبارزه بوسيله كميته ها و عمل جراحي مناسب است يا ترويج نامزدي» كه اگر به درستي برگزار شود شرايط را براي « ارضاء مشروع و به موقع نياز جنسي» فراهم مي آورد. پس اگر بگوئيم « نامزدي ضامن تعادل روحي نسل جوان و عامل پيشگيري از انحرافات اخلاقي و جرائم اجتماعي است خلاف نگفته ايم». واقعيت اين است كه چه در جامعة‌ اسلامي و چه در جوامع استكباري، «دختر و پسر جوان گم شده اي دارند و تا پيدا نكنند احساس تنهائي و غربت مي نمايند». آدم تازه مي فهمد كه قانونگزاران حكومت اسلامي چه دور انديشي حيرت انگيزي دارند كه سن قانوني ازدواج را براي پسر و دختر به ترتيب 15 سال و 9 سال قمري قرارداده اند. مجسم كنيد اگر هر كدام دو سه سال نامزد بازي هم بكنند، يعني دختران همين كه به كلاس اول ابتدائي مي روند با اجازة ولي خود – واگر ولي نداشت با اجازه امام جمعه محل يا فرمانده بسيج محلي- نامزد كنند و پسران هم از سن 13-12 سالگي نامزد داشته باشند و از مزاياي قانوني آن بهره مند شوند، ريشة فساد اجتماعي از جامعة اسلامي كنده مي شود. تحقيقاتي كه بوسيلة متخصصان علوم انساني در دانشگاه پيام نور علي آباد كتول انجام گرفته نشان مي دهد كه آموزش مسائل جنسي به دختراني كه هنوز قاعده نمي شوند و پسراني كه هنوز بالغ نشده اند،‌ نتايج به مراتب بهتري خواهد داشت.
از همة اين نكات گذشته، « اغلب مردم ازدواج مي كنند تا به آرزوهاي واپس زدة‌خود برسند» و هر چه كه سن ازدواج پائين تر بيايد،‌ اين آرزوهاي واپس زده كمتر مي شود و رسيدن به آنها ساده تر و سهل تر است و امكان موفقيت ازدواج را بيشتر مي كند. چون اگر چنين نشود، ترديدي نيست كه، « افكار پريشان، خطري است كه مغز جوانان را تهديد مي كند». تازماني كه درگير جنگ مقدس بوديم، مشكل جوانان با تقوا و انقلابي خيلي عمده نبود ولي الان كه« انقلاب اسلامي نياز به مغزهاي فعال و مخترع و بانشاط دارد، بايد از گرفتار شدن جوانان به افكار عشقي جلوگيري نمايد». يعني تمام تاكيد اين مكتب نجات بخش بايد بر روي ارضاي مشروع نيازهاي جنسي باشد چون افكار عشقي و عشق، سمي است كه مستكبرين جهاني مي خواهند با آن مغزهاي جوان ايران اسلامي را مسموم كنند. آخر انصاف هم خوب چيزي است، « شما خود را يك لحظه جاي جوانان با تقوا و انقلابي بگذاريد، چند سال مي توان عطش را تحمل كرد؟» براي آن كسي كه نمي خواهد گناه كند،‌ « آيا افكار گمراه كننده اورا تنها خواهدگذاشت؟». تجربه به دست آمده در واحدهاي تحقيقاتي وابسته به حوزة علمية قم ثابت نمود كه «‌يكساعت افكار پريشان ( مخصوصا افكار عشقي) مي تواند تمام نيروي مغز را خالي كند». در نتيجه تمركز فكر و قدرت و دقت و نشاط و توان ابتكار و اختراع و خلاقيت نابود خواهد شد. يكي از دلايلي كه حوزة‌علميه توانسته است توان ابتكار و اختراع و خلاقيت خود را حفظ نمايد و از خالي شدن تمام نيروي مغز جلوگيري نمايد همين است. طلبه هاي جوان براي اين كه گرفتار يك ساعت افكار پريشان نشوند، از همان زمان ورود به حوزه با يكديگر نامزد مي شوند ونيازهاي جنسي خود را بسم الله گويان به طور مشروع رفع مي نمايند.
به عقيدة محقق دانشمند حوزة‌ علميه، اگر، « بهترين راه مبارزه با فرهنگ مبتذل غرب و ماهواره، طرح نامزدي باشد» آيا مسئولين متعهد ما كه خودشان از زمان طفوليت كه در حوزه ها به كسب علم مشغول بوده نامزد داشتند و نامزد بازي كردند، « نسبت به آن بي اعتنائي خواهند كرد؟»
آيا بهتر نيست به جاي اين همه برنامه هاي انحرافي و اخلاق خراب كن كه از تلويزيون نشان مي دهند،‌ « تلويزيون زندگي دو نامزد را هنگام برخورد اوليه و هنگام انتخاب و هنگام گردش [‌و هنگام نامزد بازي و برخورداري از مزاياي شرعي آن] نشان دهد».
اگر مسئولين متعهد ما، مسئولانه به اين مهم توجه كنند، حتي مي توان از اين نوآوري استفاده هاي اقتصادي هم كرد.
- آن فيلمهائي را كه از زندگي نامزدها نشان مي دهند، مي توان به بي بي سي و سي بي اس و ديگر ايستگاههاي تلويزيوني دنيا فروخت.
- حوزة علميه مي تواند حق بهره مندي انحصاري از اين ايده هاي انقلابي را به نام خود در موسسه بين المللي استاندارد ثبت نمايد ودر ازاي دريافت حق اختراعي قابل توجه، مثل واحدهاي مكدونالد و پيتزاهت .... به كشورهاي ديگر صادر نمايد.
- براي اين كه مديريت و نظارت براجراي صحيح اين برنامه باري بر دوش بيت المال مسلمين نباشد، دولت جمهوري اسلامي مي تواند پس از تصويب مجلس اسلامي و با مسئوليت مشترك وزير اقتصاد و دارائي و رئيس كل بانك مركزي، با صدور سهام،‌ مديريت و نظارت اين برنامه را به بخش خصوصي واگذار نمايد تا قوانين بازار (ع) تعادل لازم را برقرار نمايد.
آنچه مي ماند ، اين است كه براي آقاي محمد آل اسحاق، از كانون تحقيقات اسلامي حوزه علميه قم كه باني خير اين پروژة تحقيقي بوده اند، عمر دراز آرزو كنيم و آرزومند باشيم كه در كارهاي عام المنفعه اي از اين قبيل موفق و پيروز باشند.
[1] توضيح: به غير آن چه بطور مستقيم، در «» آمده است، مسئوليت بقيه با نويسنده اين يادداشت است. عبارات داخل دو كمانه [ ] هم همه جا از نويسنده است. به غير از آن چه از باستاني پاريزي آورده ام، نقل قول هاي مستقيم را از اين نوشته گرفته ام. محمد آل اسحاق: « دوران نامزدي، حل مشكل جوانان»، رسالت، چهاشنبه اول اردبيهشت 1372، ص 4.

|

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com