تلخ نویسی های لقمانعلی:

Friday, January 11, 2008

تذکر چماقی

دراینجا خواندم که نخستین روزهفته احیای امر به معروف و نهی از منکر روز« تذکر لسانی، اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نام گذاری شده است. بقیه روزها اگرچه پس وند متفاونی دارند ولی همه شان یان « تذکر لسانی» را یدک می کشند، مثلا « تذکر لسانی، نماز جمعه و انتظار فرج (عج)» و یا « تذکر لسانی، استحکام خانواده و امنیت اجتماعی»
با خوشحالی به همسایه حزب الهی ام گفتم. دیدم عصبانی شد وشروع کرد به بد وبیراه گفتن، گفتم یک کم یواش تر برو که من هم به تو برسم. خیره سرت چی شده! تو که تا دیروزبرای همین حاکمیت چماق می زدی! گفت الان هم می زنم. گفتم پس چه مرگت شده است که الان داری بد وبیراه می گوئی؟ گفت والله نباید به توی ضد انقلاب از این حرفها بزنم ولی این جمهوری مقدس اسلامی به راستی که علافمان کرده است. 28 سال این همه شهید دادیم و هرروزه در چهارگوشه مملکت به انجام وظایف انقلابی واسلامی مان مشغول هستیم. من خودم تا بحال، 12 تا چماق شکانده ام از بس با آن برسردانشجویان و کارگران و حتی یکی دو بار زنانی که مطابق یک برنامه استکباری خواهان برابری هستند، کوبیده ام ولی دراین نام گذاری هیچ اشاره ای به خدمات ما نیست. و قبل از این که من چیزی بگویم، گفت باید اسم این روزها را می گذاشتند:
« تذکر چماقی» و بعد به دنبالش پس وندها می آمد که حق خدمت گذاری ما ضایع نشود....
گفتم نگران نباش.... این دفعه که آقای رئیس جمهوردرسفرهای استانی اش به این طرفها آمد یک نامه ای بنویس و به اوبرسان، همان طور که جواب نامه ای دیگران را داده است، جواب تو را هم می دهد...
دیدم که همسایه به من چپ چپ نگاه می کند و می گوید حقا که خیلی ضد انقلابی تو! به رئیس جمهور محترم تهمت می زنی که به وعده وفا می کند....
چیزی نداشتم بگویم.

|

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com