تلخ نویسی های لقمانعلی:

Tuesday, January 25, 2005

مسئله زن در جمهوری عوضی اسلامی ( بخش اول)


این نوشته هم بیات است ولی به خصوص با برنامه « زالزالک هفتم» که به غلط « مجلس هفتم » خوانده می شود، فکر می کنم به یک با رخواندن می ارزد. اگر هم نه، که این همه مطالب خواندنی در انترنت هست. خوش آمدید.

پردة اول:
يكي از وجوه برجستة هر ديني ظاهرا اين است كه مبلغ راستگوئي و درست كرداري است، درست مثل اسلام عزيز خودمان. و براي اجراي عملي آن هم تدابير لازم را انديشيده است. براي نمونه، خداي متعال براي بررسي ووارسي همة اعمال ريز و درشت ما،‌ ملائكة ريز و درشتي را گماشته كه بر همة‌ اين كارها نظارت دارند و هر كدام ازما، ‌بندگان روسياه،‌ در بارگاه احديت دفتر اعمالي داريم كه اين ملائكه مانند حسابداران خبره، كارنامة اعمال ما را در آن واريز مي كنند. اگر از صراط مستقيم منحرف شويم و اگر ناراست بگوئيم، بسته به زير و درشتي انحراف و دروغ، اقلامي به ستون بدهكار اين دفتر اعمال اضافه مي شود. به همين نحو،‌ راستگوئي و درست كرداري،‌ باعث متورم شدن ستون دارائي ما مي گردد كه براي آن دنياي مان خوب است و هم براي اين دنياي فاني و زود گذر.
از همين روست كه شما از يك مذهبي واقعي،‌ مثل نمايندگان زالزالک اسلامي در ميان مردم ايران، يا آن ها كه دلشان مي خواست نماينده بشوند ولي نشده بودند، همه چيز مي شنويد به غير از دروغ و همه چيز ممكن است ببينيد غير از ناراستي و ريا كاري. دليل اين امر هم ساده است. يعني براي اين كه نه اين دنيا تباه شود و نه آن دنيا از دست برود، دقتي تا به اين حد لازم و ضروري است تا خداي ناكرده غفلت وخطائي سر نزند كه خشك و تر را با هم بسوزاند. به قول ولي امر، آيت الله خامنه اي [‌شبه امام] « حقيقتا يك انشعاب سه راهي، چهارراهي و چند راهي وجوددارد»[2]. وقتي سه راهي و چند راهي باشد، طبيعتا دقت زيادي لازم است تا آدم گم نشود.
يكي از اين راهها، در گذشته به نجف اشرف يا كربلاي معلا ختم مي شد ولي الان، مدتي است كه اين راه مسدود شده است. راه ديگري هم به دمشق و شام ختم مي شد كه آدم مي توانست دور مقبرة زينب (ع) طواف بدهد. اين راه هنوز باز است ولي دزد و جيب بر دراين راه زياد است. از آن گذشته، اين دزدها وقتي با آدم رفاقت و دوستي پيدا مي كنند، از آدم باج مي گيرند تا چه رسد به زماني كه با آدم دوست و رفيق نباشند. راهي هم بود كه به پاريس مي رفت. اين راه هميشه باز است مخصوصا اگر مشتاقان مسافرت در سرزمين خودشان بار خود را بسته باشند. بهرتقدير، وكلاي محترم زالزالک در ميان مردم ايران كه از وجود اين انشعابات با خبرند، همه ي توان خود را براي ريشه كن كردن دروغ گوئي به كار گرفته اند. براي مثال، خانم دستجردي كه نماينده زالزالک در ميان مردم تهران است راجع به موقعيت زن در جامعه ي اسلامي مي فرمايند كه پيش از ظهور اسلام، ‌« مكاتب يونان و روم زن را عنصري طفيلي مي دانستند كه شيطان اورا به وجود آورد» و « تاريخ سياسي و اجتماعي كشورهاي صنعتي امروز هم نشان مي دهد كه زنان در اين كشورها تا صد ده ، بيست سال پيش از كمترين حقوق فردي و اجتماعي محروم بوده اند» در حاليكه پيامبر اسلام زن را به « صورت عملي» در صحنه هاي گوناگون وارد نمود و « با عنايت به رفتار اسلامي با همسران پايه گذار ديدگاه جديدي در مورد زن گرديد»[3]. به سخن ديگر، زنان غربي هنوز كه هنوز است نمي توانند به طور قانوني از اين مواهب اسلامي بهره مند شوند و طبيعتا ديدگاه جديد در باره ي آنان مصداق ندارد. از ديدگاه اسلام، « زن مسئول رشد قواي انساني است و نيز مسئول حفاظت از سرماية زن بودن خويش است». و اما، سرماية زن بودن، يعني پروپاچه و سر وسينه و كپل و باسن .... كه البته بايد طبق قوانين مقدس حجاب پوشيده بماند. ولي غربي ها كه زن هاي شان سرمايه اي ندارند كه به حفظ آن مكلف باشند و حتي اگر تتمه ناچيزي هم باشد به حفط آن باور ندارند و به همين خاطر است كه « در رسانه هاي گروهي خود بازن، آن مي كنند كه حتي بهائم هم از تظاهر به اين گونه اعمال در ملاء عام ابا دارند». البته نظر دقيق حاجيه خانم براي راقم اين سطور روشن نيست ولي تا آن جا كه مي داند بهائم « اهل تظاهر به اين گونه اعمال» نيستند يا اهل عملند و يا اين كه براي اينكه پروار بشوند، به همت آدمها، نا توان از عمل [ فعلا به اين كار نداريم كه حاجيه خانم چرا از آن رسانه ها استفاده كرده است چون اگر نكرده باشد از كجا مي داند كه غربي ها از اين كارها مي كنند!] و اما، با اين تفاصيل چرا زنان غربي درصد مشاركت بيشتري در امورات اجتماعي دارند؟ اگر بر اين گمان باطليد كه اين مسئله به آزادي و يا بازبودن نسبي جامعه بستگي دارد، صددرصد اشتباه مي كنيد و فريب رسانه هاي استكباري را خورده ايد. « فشار شرايط اقتصادي و اجبارهاي معيشتي است كه زنان نگون بختي را كه فرصت پيشرفت از آنان دريغ شده است، بدين گونه به خود بيگانگي مي كشاند» [‌اين جمله را باصداي بلند، سه بار مطالعه بفرمائيد تا حسابي شيرفهم بشويد]. ما، يعني خانم دستجردي، « يقين راسخ داريم كه توجه و عنايتي كه اسلام به زنان دارد بيش از عنايتي است كه به مردان دارد». قبول نداريد؟ اجازه بدهيد فقط چند نمونه سردستي بدهم:
- در اسلام، اگر مردها خودشان را بكشند، نمي توانند چند تائي شان مشتركا شوهر يك زن باشند ولي زنها از اين موهبت الهي بر خوردارند. آن وقت مجسم كنيد كه سهم هر كدام از كارخانگي كمتر مي شود. مي توانند به بچه هاي يكديگر شير بدهند. و از آن مهمتر، هر مشكل و مسئله اي كه داشته باشند مي توانند با يكديگر درددل كرده و پشت و پناه همديگر باشند.
- براي رعايت رفاه زنها، از مشاغل طاقت فرسا و تنش داري مثل قضاوت، وزارت، و رياست جمهوري معاف شده اند.
- براي تشويق شمارة بيشتري از زنان به كار و فعاليت اجتماعي، به ازاي هر مردي كه شهادت بدهد، ادارات موظفند كه دو زن را به عنوان شاهد استخدام نمايند و امكانات اشتغال براي زنها بيشتر مي شود.
- در صورت متاركه، مسئوليت نگه داري از بچه ها تا سن 7 سالگي كه دردسري ندارد و راحت است با زنهاست وپس از آن كه دوران سخت و آزاردهنده شروع مي شود، مسئوليت به مردها واگذار مي شود.
- در ايران اسلامي، براي رعايت حال خانمها كه دچار از خود بيگانگي نشوند فقط « 18 درصد از زنان كشور ما همگام مردان در ادارات دولتي و بخش هاي فرهنگي، كارگري و سياسي خدمت مي كنند».
- در حاليكه مردان مي توانند همديگر را بزنند و لت و پار كنند ولي وقتي تنبيه زنان لازم مي شود، شوهران نبايد زنان را محكم كتك بزنند. يعني بايد سيلي يا مشت را كه بالا مي برند با مهرباني و عطوفت پائين بياورند چون « نوازش لطيف زن مرهم زخم همسر در خانه و عواطف واحساسات او محور محبت و گرماي خانواده است» و نبايد مخدوش شود.
- زنان از انجام كارهاي شاقي هم چون مهندسي معدن و مهندسي راه و ساختمان معاف شده اند. به عوض كارهاي بي دردسر و پردرآمدي چون « پرستاري و مامائي و تخصص و جراحي زنان و زايمان... كلا در اختيار زنان است».
- براي حفظ زنان از آلودگي هاي جوامع غربي، زنان ايران اسلامي نمي توانند از بورسيه خارج از كشور استفاده كنند.[4]
- چون «حجاب خود بزرگترين دليل برصحه نهادن فعاليت اجتماعي زنان است» و چون « خداوند متعال براي ايفاء اين رسالت سنگين و حفظ حياتي ترين ويژگي زن حجاب را براو واجب نموده است». و چون خداوند متعال بر فعاليت اجتماعي مردان صحه نگذاشته، چون اگر مي گذاشت مي بايستي حجاب را براي مردان هم واجب مي نمود، پس روشن مي شود كه توجه و عنايت اسلام به زنان بيش از عنايتي است كه به مردان دارد.
با وجود همة‌ عنايتي كه اسلام به زن دارد، گمان نكنيد كه « راستگوئي و درست كرداري» در انحصار زنان طرفدار حكومت اسلامي ايران است. خير.
آقاي مصطفي روحاني، نمايندة‌ زالزالک در محلات و دليجان هم بحث مبسوطي مي كند در باره ي رسالت جهاني اسلام و اضافه مي كند« دنيا بايد بداند كه امريكا از ياغيان بين المللي است» و ادامه مي دهد، « كساني ياغي هستند كه از حق وتو استفاده مي كنند». پس نتيجة اخلاقي اين است كه بريتانيا، فرانسه، روسيه، و چين هم ياغي هستند كه احتمالا هستند. ولي ايشان حرفهاي مهمي نيز مي زنند و چون مسلمان هستند، بي گفتگو روشن است كه هرچه بگويند، دروغ نمي گويند چون دروغ گفتن گناه كبيره است. ايشان مي فرمايند، « ما امروز كمبودي نداريم»[5]. من ترديدي ندارم كه ايشان دروغ نمي گويند. مسئله اين است كه مردم ايران كه به «‌تمدن بزرگ» رسيده و از آن نيز گذشته بودند، يك مقدار لوس شده بودند و هنوز هم لوس وننرند. و به همين دليل، از كاه كوه مي سازند و از كمبود و گراني وبيكاري مي نالند. حرف مرا قبول نداريد؟ فرمايش بعدي نماينده ي زالزالک در محلات و دليجان را خودتان بخوانيد كه مثل كسي كه خواب نما شده باشد،‌ادامه مي دهد، « در برنامة‌ دوم بايد براي مقابله با مشكلات اجتماعي و مسائل تربيتي جوانان، اشتغال بيكاران، گراني دارو و ارزاق عمومي و مشكلات كارمندان و كارگران كم درآمد چاره انديشي شود». آيا معني « كمبود نداشتن» شير فهم شد!!!
براي اين كه براي شما مثل روز روشن شود كه «كمبود نداشتن» يعني چه؟ به گوشه اي از نطق آقاي نقبائي، نماينده زالزالک در ميان مردم تويسرگان كه به تعاقب آقاي روحاني صحبت كرد، توجه بفرمائيد. به نظر ايشان، اگرچه در طور برنامه ي اول قدمهاي اساسي برداشته شد و به قول آقاي عادلي، رئيس كل بانك مركزي [ البته آقای عادلی اکنون سفیر جمهوری عوضی اسلامی در لندن هستند.ل.گ] به موفقيت هاي چشمگيري هم دست يافتيم كه از جمله، « ارزش ريال در سالهاي اخير نه تنها كاهش نيافته، بلكه تقويت شده است» و بعلاوه، « كارخانه ها درحال ورشكستگي نيستند، بلكه كارشان رونق دارد و وضعيت بهتري پيدا كرده اند»[6] ولي با اين همه، « اثرات سوئي نيز علي الخصوص در مسائل اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مشاهده مي شود»[7]. ترديدي نيست كه اين اثرات سوء‌ نبايد چندان مهم باشد، با اين همه، « عدم توجه كافي به بازار قيمت كالاها ، تورم.... سوء‌مديريت و ضعف آن در برخي دستگاهها و جايگزيني روابط به جاي ضوابط در آنها، بوروكراسي اداري، بيكاري، نارسائي و عدم رسيدگي كافي به روستاها و شهرستان هاي كوچك و نقاط دوردست، عدم توجه كافي به اساس استقلال كشور يعني كشاورزي و مهاجرت بي رويه روستائيان و حاشيه نشيني و اشتغال به شكلهاي كاذب، عدم رعايت عدالت، در توليد و توزيع و عرضه امكانات در زمينه هاي گوناگون به نقاط مختلف كشور و غيره...» چون وقت ايشان تمام شد، ديگر ادامه ندادند و من هم براي اين كه روحيه خودم و شما خراب تر نشود، ادامه نمي دهم.
**********
رئيس قوه قضائيه، آيت الله يزدي، كه از نطق كوبنده خانم دستجردي خبر ندارد و ظاهرا نمي داند كه اسلام چه عنايت عظيمي به زنان دارد، اظهار اميدواري كرد كه در آينده با « بهره گيري از تجارب مفيد دادگاههاي مدني خاص نسبت به تنگناهاي قانوني در خصوص حقوق زنان كشور گامهاي ارزنده و عملي و موثري برداشته شود»[8]. دروغ چرا بگويم من اين « اميدواري» را با شك و ترديد نگاه مي كنم. آيت الله يزدي، از كدام تنگناهاي قانوني سخن مي گويد؟ تنگناهاي قانوني، آنهم براي زنان، و آنهم در جمهوري اسلامي ايران؟ من كه باور نمي كنم.
اين « گامهاي ارزنده و عملي و موثر» هر چه هستند، بالاغيرتا، راجع به حجاب كاري نكنيد چون مگر غير از اين است كه « حجاب خود بزرگترين دليل بر صحه نهادن فعاليت اجتماعي زن است». اگر مي خواهيد « حقوق» پرستاران وماماها و متخصصين و جراحان زنان و زايمان را زياد بكنيد، خوب زياد بكنيد، ما كه بخيل نيستيم ولي به حجاب دست نزنيد چون ممكن است به فعاليت اجتماعي زن لطمه بخورد كه براي جمهوري اسلامي خوب نيست.در همین جا از خانمهای نماینده زالزالک هفتم تشکر می کنم که برای اجباری کردکن چادر طرحی را به زالزالک هفتم پیشنهاد کرده اند.که در یک فرصت دیگر به آن خواهیم پرداخت..
مانده دارد......
لغت نامه:
زالزالک مجلس، مجلس شورای اسلامی
[1] به نقل از رسالت، اول اردبيهشت 1372، ص 3. در اين نوشتار، به غير از آن چه بطور مستقيم نقل شده است، مسئوليت بقية‌ مطالب با نويسنده اين يادداشت است. عبارات داخل دو كمانه [ ] همه جا از نويسنده است.
[3] رسالت، همان، ص5
[4] وقتي پس از 21 سال مجلس ششم كوشيد از قرن 12 به 13 ميلادي قدم بگذارد و ممنوعيت اعزام دختران به خارج را لغو كند، آيت الله مكارم شيرازي به تقليد از شبه امام خامنه اي در نامه اي به مجلس از حضرات خواست كه ديگر از اين شكرهاي زيادي نخورند. رئيس «خيلي اصلاح طلب مجلس ششم» هم، اگرچه مدعي شد كه نامة‌ آيت الله آنقدرها كه مطبوعات مي گويند، دستور حكومتي» نبوده، ولي ايشان هم با لغو ممنوعيت موافق نيستند.
[5] رسالت ، اول اردبيهشت 1372، ص 5.
[6] به نقل از اطلاعات، 13 خرداد 1372، ص 6
[7] رسالت، اول اردبيهشت 1372، ص 5
[8] همان، ص 6

|

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com