تلخ نویسی های لقمانعلی:

Friday, June 12, 2009

پیری و انتخابات ایران!

گفتم عمه خانم آدم کی پیر می شه و چه طوری می فهمه که پیر شده!
عمه خانم چپ چپ نگاهم کرد و گفت لقمانعلی باز زده به سرت و سئوالهائ پرت و پلا می کنی. این که که کاری نداره،تاوقتی که با خوردن سه تا آلو اسهال می گیری، جوونی ولی همین که رسیدی به جائی که می بینی برای این که چشمات از حدقه نزنن بیرون وقتی که داری خودت را تخلیه می کنی باید یک سطل آلو بخوری، ولی باز هم باید دستهات رو بذاری روی چشمها و فشار بدی.... اونوقت بدون که دیگه پیر شدی و باید یواش یواش خودت رو برای رفتن آماده بکنی!
*******
گفتم عمه خانم اگه ممکنه لطفا راهنمائی کن و بگو به کی رای بدم!
رفت تو فکر و گف من می گم برو و به اوباما رای بده گفتم عمه خانم این بابا رئیس جمهور یه کشور دیگه ایه. ما 4 تا کاندیدا بیشتر نداریم از این چارتا می گم به کی رای بدم؟
گفت والله چه عرض کنم! رئیس جمهور می گه که کشورو امام زمان اداره می کنه، خوب تو هم برو به امام زمان رای بده که پس فردا احمدی نژاد نگه امام زمان هم رفته دربار معاویه....
و بعد زد زیر خنده!
گفتم عمه خانم چرا می خندی!
عمه خانم گفت این مردک خیلی خره وقتی به هاشمی و خاتمی و ناطق نوری مگه « طلحه و زیبر» که به قول این مردک « خودشون رو به معاویه فروختن" خوب، معاویه این وسط کیه!
گفتم نمی دونم
گفت کمکت می کنم اسمش با خ شروع می شه....

Labels:

|

1 Comments:

  • ماشالله ماشاالله این عمه خانم شما ضد انقلاب هست. برعکس عمه شما عمه بلوچ حزب اللهی هست.
    التته ما هم یکی دو تا عمه داریم که دست کمی از عمه بلوچ ندارند.

    By Anonymous خُسن آقا, at 4:01 PM  

Post a Comment

<< Home

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com