تلخ نویسی های لقمانعلی:

Sunday, July 03, 2011

گوشت جن و شیطان!

نشون به اون نشون که ما الان 6 ماهه هرچی زورزدیم نتونسیتم دو تا کلمه طنز و هزل و خلاصه خنده دار بنویسیم. یعنی روی هرچی که دست گذاشتیم خودمون دیدیم که خنده مون نمی گیره. فکر کردیم لابد ما هم مثل خیلی ها طنزدونمون ته کشیده وبهتره که مزاحم مردم نشیم. خوب می گین چیکار کردیم هیچی والله نشستیم خدمت عمه خانوم و پشت سر مردم غیبت کردیم. اخبار مملکت رو خوندیم و جایتون خالی خندیدیم البته بعضی وقتا هم خیلی عصبانی شدیم یادمون اومد که تو این ده سال گذشته چقدر از نویسنده های رسمی و غیر رسمی و مجاز و غیر مجاز به طالبان گیر داده بودن و چقدرهی به ما می گفتن شما غرب زده ها نمی فهمین مگه می شه کسی تو ایرون ادای طالبان رو دربیاره! اگر کسی این کاررا بکنه حتی ملاهای قم اونو با تخم هاش اویزون می کننن. ما هم که گردنمون از مو باریک تر بود هیچ نگفتیم- ای خاک براین دهن مون!- حالا رسیدیم به تفکیک جنسیتی دانشگاهها... بعد هم لابد باید خیابونا را تفکیک جنسی بکنن.

والله به همان حضرت عباس قسم، قصد توهین و بی احترامی به هیچ کس و به هیچ جیزو ندارم. خودم دین و ایمون ندارم ولی این که بقیه چیکار می کنند فضولی اش به من نیامده ولی یک سئوال دارم: ازدوتاو نصفه آدمی که این صفحه را می خونن خواهش می کنم راهنمائی کنن آیا شما دین و مذهبی می شناسین که این همه دربند لای پای آدمیزاد باشه...

اگرازخوندن این یادداشت بنده پس از 6ماه غیبت اوقات تون تلخ شد، لطفا برین اینجا:

|

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com