تلخ نویسی های لقمانعلی:

Sunday, August 09, 2009

اعتراض به خانم مسیح علی نژاد!

من واقعا به این خانم مسیح علی نژاد اعتراض دارم و اصلا هم نمی فهمم اینها چیست که دراین پست نوشته. نمی دانم واقعا همین قدر جوان است یا مثل خیلی ها که معمولا عکس جوانی شان را برای عموم منتشر می کنند او هم عکس جوانی اش را گذاشته در این وبلاگ، ولی خودش پیراست مثل مرحوم والده من، ولی روشن است که درهنگام نوشتن این پست حواس پرتی گرفته است. یعنی یادش نیست که پارسال آقای خامنه ای بر « تصحیح الگوی مصرف» فرمان داده بود و امسال هم نظر به ورشکستگی قریب الوقوع دولت فخیمه قرار است فرمان « صرفه جوئی» را صادربکند. خوب کاری که این جماعت کرده اند دقیقا با فرمان قریب الصدورآقای خامنه ای هم خوان است. بدون این که بخواهند آدمها را جداگانه محاکمه کنند و برای هرکس یک دادخواست مجزا بنویسند خواستند درمصرف کاغذد و حتی مرکب و جوهر « صرفه جوئی» کرده باشند. ازآن گذشته، باز هم برای صرفه جوئی طوری نوشته اند که اکثریت جمعیت 70 میلیونی ایران را بشود با حداقل هزینه محاکمه کرد- شما الان مجسم بکنید، با هزینه سرانه این بی « دادگاه ها» امروزه درایران نمی توان یک آدمس خروس نشان خرید ولی می توان قطارقطار آدم را ردیف کرد ودرست مثل این رستوران های فست فود - مک دونالد مثلا- بدون محاکمه محکوم کرد. فرض کنید دراین دادگاهها هیئت ژوری داشتیم! کاری از این مصرافه تر هم آیا امکان پذیر است.ده دوازده نفر آدم توی دادگاه چرت بزنند تا بعد تصمیم بگیرند که آیا ابطحی مسلح بوده یانه! میردامادی دراردوگاه القاعده آموزش چریکی دیده یا خیر! و از همه بدتر، محمد قوچانی نصف بیشتر عمرش را درموسسه هوور صرف آموختن انقلاب چلواری یا مخملی کرده- وقتی رئیس قوه قضائیه- سرباز گمنام امام زمان و دانشجوی اخراجی دانشگاه آزاد- سعید مرتضوی برای نجات اسلام ناب محمدی چنین می گوید دیگر چه نیازی به این ولخرجی ها داریم؟ من حتی فکر می کنم که این جور انتقادها هم باید از همان منبع انقلاب مخملی و کنفی بیاید که می خواهند یک کاری بکنند که هزینه های اداره خلافت اسلامی بالا برود و بحران مالی حکومت تشدید بشود. من که وقتی کیفرخواست ها را خواندم دیدم ای دل غافل من که هیچ این عمه خانم من هم می خواست انقلاب مخملی بکند و خودمان خبر نداشتیم. برای این که امثال خانم علی نژاد دیگر نتوانند بیش از این خرابکاری بکنند می خواهم پیشنهاد یک بازی وبلاگی بدهم که همه مان شروع کنیم در وبلاگ های مان اعتراف کنیم. وبرای شروع هم خواهش می کنم مرجع عالیقدر تقلید ملاحسنی، این بازی را آغاز کنند.
السلام علکیم و رحمته الله و برکاته...
بعد التحریر: به غیر از سرلشگروزین و پرحجم و این مبال متحرک، اگرکسی این دادخواست ها را بخواند و خودش را متهم که هیچ، مجرم نبیند به ما خبر بدهد ما- یعنی من و عمه خانم- به حکم قرعه به ده نفریک جایزه نفیس تقدیم می کنیم!

Labels:

|

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com