تلخ نویسی های لقمانعلی:

Monday, February 11, 2008

انتقاد کنار منقل نشینان!

فرماندار گرگان درشرایطی که برف و سرما درمنطقه بیداد می کند و مردم گاز وبرق ندارند و عملا از سرما می لرزند، به جای کوشش برای رفع این کمبودها، به یکی از روستاها رفته و ضمن انتقاد از مسئولان گذشته، بخصوص شاه سلطان حسین صفوی و شاه اسماعیل سامانی گفت، « برخي از مديران دولت گذشته کنار منقل مي نشينند و به دولت نهم انتقاد مي کنند» . ناگفته روشن است که هیچ کدام از این مدیران، نمی توانند در انتخابات کنونی نامزد بشوند! خود آقای خامنه ای هم فرموده اند که حتما به قانون عمل کنید و قانون ما هم همیشه این بود که مجلس شورا، نه به واقع مجلس شورا بلکه جائی است که مردم می آیند و برای اموات شان شمع روشن می کنند و درسرجای شان می نشینند تا یک «کارآفرین» اقتصادی از راه برسد و به آنها صدقه بدهد. ( شهرام جزایری که یادتان هست! حالا برای این که استکبار از این موارد سوء استفاده نکند، قرار شد که این اخبار را منتشر نکنند- حرف مرا نمی خواهد قبول کنید، خودتان نگاه کنید ببینید حقوق نمایندگی چقدر است و برای نماینده شدن چقدر خرج می کنند! همین طور سردستی، دراینجا می خوانید که وکیلی برای این که در مجلس هفتم وکیل بشود، 50 میلیون تومان خرج کرده است. خوب اگر حقوق نماینده ماهی یک میلیون تومان باشد، حقوق 4 سالش می شود 48 میلیون تومان که تازه 2 میلیون کسری دارد! خوب معلوم است که باید این تفاوت به اضافه سود حلال اش از جائی برسد! نمایندگان هم زن و بچه دارند یااگر ندارند می خواهند داشته باشند. بگذریم و این داستان شیرین انتخابات را بگذاریم برای یک وقت دیگر و برگردیم به مورد فرماندار گرگان، اگرچه، بعضی از مخاطبان فرماندار به اعتراض جلسه را ترک کردند، ولی همه آنها از یک نکته ظریف غافل مانده بودند که فرماندار غرض اش این نبود که کنار منقل می نشینند و فلوت می زنند، بلکه منظورش این بود با تداوم قطع گاز و سرمای بی حساب، مردم چاره ای غیراز این ندارند که بساط منتقل را راه بیندازند. البته احتمال دارد که منظورش چیزدیگری هم بوده باشد. یعنی، وقتی « قلیان» هم ممنوع می شود، و تازه در کشور برادر و مسلمان افغانستان هم مقدار زیادی تریاک ناب، به قیمت خیلی نازل روی دستهای مجاهدین انقلاب اسلامی شان مانده، خوب انتظار دارید مردم همیشه درصحنه گرگان چه بکنند! همین طور دست روی دست بگذارند و این تریاک های ناب روی دست برادران مسلمان افغانی باد بکند! یعنی می خواهم بگویم که این کنار منقل نشینان با یک تیر دارند چند تا مرغ چاق و چله شکار می کنند. هم خودشان گرم می شوند و هم به برادران مسلمان افغانی کمک می شود. این کجایش بد است؟

Labels:

|

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com