نامه سرگشاده امام خمینی!
با این که هیچ بنا نداشتم درجریانات بعد ازانتصابات اخیرمداخله بکنم ولی دردبیضه ای که این روزها به سراغم آمده است ناچارم کرده است که ازاین راه دورچند کلمه ای به اطلاع امت همیشه گریان و سینه زن ایران برسانم. این پدر پیرشما به خاطر کهولت سنی که دارد چیزی به غیر یک جفت بیضه پوسیده و پلاسیده ندارد و این طورنباشد که این روزها ازحجت الاسلام خامنه ای گرفته تا ثقه الاسلام کروبی و آقای مهندس موسوی بیضه های پلاسیده این پدر پیر را این گونه دردست گرفته و فشار بدهند! مگرمن چه کرده ام که مستوجب این عذاب الیم شده ام! اگر من نبودم کسانی مثل این جوانک کذاب که حالا رئیس جمهورشده باید می رفت و در دبستان 6 کلاسه نهم آبان فراش می شد حالا شده رئیس جمهور.... چرا این بیضه های پلاسیده را گرفته ای دردستت و این همه فشار می دهی! مردک مگر خودت بیضه نداری؟ همین شکوه را دارم از دیگر آقایان محترم و نیمه محترم و تقریبا محترم که اگرچه هیچ غلطی نمی توانند بکنند ولی التماس دعا دارم که این بیضه های پلاسیده بنده را رها بکنند که آب از چشمهایم راه افتاده است و آن قدر هم دردناک شده که قادربه خوابیدن نیستم و حتی نمی توانم بول خود را کنترل نمایم. هرچند بار هم که غسل می کنم ووضو می گیرم به نظرم نمی آید که نمازو وضویم درست باشد! اگرچه امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند ولی اگرمسئولان جمهوری اسلامی- چه آنها که اکنون برسرکارند و چه آنها که درسی سال گذشته برسرکاربوده اند- بیضه های پلاسیده این بنده روسیاه خدارا رها نکنند ناچار می شوم که نامه سرگشاده بعدی را به برادرانقلابی پوتین و یا حتی به حسین اوباما بنویسم.
روح الله الموسوی الخمینی
0 Comments:
Post a Comment
<< Home