سربازان گمنام عمه خانم دربارگاه الفنون!
نمی دانم شما هم شنیده اید یا نه که آقای الفنون در یک اقدام کاملا انقلابی و « عدالت محور» می خواهد اسم ایران را تغییر بدهد. آن طور که من از طریق سربازان گمنام عمه خانم دربارگاه ایشان فهمیدم دلایل الفنون برای این پیشنهاد خیلی هم محکم و قوی هستند.
- اولا چه معنی دارد که یک کشور اسلامی و مهم یک اسم زنانه داشته باشد! آخر« ایران» هم شد اسم؟
- دوما، این صدام لعنتی که به جزای اعمال ننگین اش رسید به « ایران» تجاوز کرده بود!
- این آقای اوبامای « عرق خور» هم به این « ایران » نظر سوء دارد و اگر دستش برسد بعید نیست بخواهد به آن « تجاوز» کند.
از قرا رمعلوم، اغلب نمایندگان مقام معظم رهبری در زالزالک هشتم با پیشنهاد الفنون موافق اند ولی آن چه که برسرآن توافق ندارند اسم تازه کشور است. به قراراطلاع آقای خسروخوبان، معتقد است که باید اسم کشور را بگذاریم « گرگ آباد»، که اسم مردانه خشنی است و هم باعث می شود تا دیگران بترسند و به آن نظر سوء نداشته باشند. ولی بخش عمده نمایندگان مقام معظم رهبری معتقدند که باید اسم تازه کشور یک پسوند « ستان» داشته باشد تا بتوان با « انگلستان» در مجامع بین المللی رقابت کرد و در ضمن با کشورهای برادرمثل پاکستان وعربستان و افغانستان و ازبکستان احساس نزدیکی بیشتری داشت.
تا آن جا که سربازان گمنام عمه خانم به من خبرداده اند، شخصیت های مهم رژیم اسامی زیر را پیشنهاد کرده اند.
الفنون ------ قبرستان
دری نجف آبادی------ قتل ستان
سید محمد خاتمی ------ فریب ستان
عسگراولادی------ بنجل ستان
قاضی سابق مرتضوی ------ اوین ستان
محسن رضائی------ علاف ستان
محسنی اژه ای------ گازستان
مصباح یزدی------ حجتیه ستان
مقام معظم رهبری ------ من ستان
هاشمی رفسنجانی ------ مال من ستان
هاشمی شاهرودی------ عراق ستان
جنتی------ قمه ستان
حداد عادل------ بی فرهنگ ستان
دکتر احمد توکلی------ نیرنگ ستان
حسین شریعتمداری------ دروغ ستان
امام راحل------ اعدام ستان
آقای پورمحمدی ------ قتل عام ستان
من ولی نظرم این است که برای ادای احترام به یکی از شخصیت های برجسته تاریخ معاصر ایران، بهتر است اسم کشور را بگذاریم « شعبان ستان» تا هم به آقای شعبان تاج بخش، معروف به جعفری، ادای دین شده باشد و هم این که مطمئن باشیم که اگر کسی خواست به کشور نظرسوئی داشته باشد میراث خواران بلافصل شعبان خان که درارگان های انقلابی مثل بسیج و سپاه جمع شده اند، شکم آن ادم را سفره می کنند بعد می زنند زیرش و می گویند، تا قبر فقط چار قدم راه است، به همان دو دست بریده حضرت ابوالفضل، ما نکردیم....
0 Comments:
Post a Comment
<< Home