حوزه علمیه قم و مشکلات جنسی جوانان (1)
قبل از این كه كس دیگری بگوید، بگذارید خودم بگویم كه اگر برای من امكان داشت دوست می داشتم كه با استفاده از یك بورسیه تحصیلی مدتی در شهر دانشگاهی قم قدم می زدم و از فضای آغشته به تحقیق و تفحص آن دارالعلم بی نظیر استنشاق می كردم تا شاید به راه راست هدایت شوم. ولی حیف برای منی كه از زمان ولایتعهدی مظفرالدین شاه، در بلاد فرنگ بوده و ایران را ندیده ام، این آرزوئی محال است كه باید با خودم به گور ببرم كه خوب، چشمم كور، می برم. ولی عملی نشدن این آرزو، نباید باعث شود كه من درراستای شناساندن این مركز علمی بی نظیر به جهانیان به ویژه به ایرانیان خارج از كشور سنگ تمام نگذارم. این یك وظیفة انسانی و علمی است كه اجر فراوان دارد.
اخیرا در یكی از شماره های روزنامة «رسالت»چشمم به مقاله ای تحقیقی و مستدل افتاد در « پیرامون جلوگیری از انحراف جوانان» كه درست مانند نمكی بود كه بر زخم قدیمی من پاشیده باشند. دیدم ای دل غافل! كجای كاری! اسلام، پس از حل مسائل مربوط به مغز و شكم حالا دیگر به حل مسائل مهم تری روی آورده است كه از همه نظر جامعه ای نمونه تحویل بشریت بحران زدة هزاره سوم بدهد. در حالیكه از سوزش نمك بر روی زخم، از چشمم آب می آمد، لبخندی به وسعت این دنیا بر لبهای من نقش بست. از این كه ایرانی ام، حظ كردم. عنوان این مقالة تحقیقی و مستدل « دوران نامزدی، حل مشكل جوانان» بود كه مرا به اختیار به یاد دوران نامزدی خود من انداخت كه حسابی گریة مرا در آورد. برای این كار، بر روی ضعف نسل جوان، « مخصوصا مشكلات جنسی» دست گذاشته اند. معترضه بگویم كه خدا به استاد باستانی پاریزی عمر دراز بدهد كه در یكی از كتابهایش نوشته بود، « در تاریخ از پائین تنه غافل نباشید». پیر مرد مثل این كه می دانست در باره ی تاریخ چه سرزمینی قلم می زند. باری این كارتلها در ایران « ایادی مرموزی» دارند كه « شرایط ازدواج را آن چنان بالا برده اند كه جوانان دسترسی به آن ندارند» و در نتیجه، می زند به سرشان و راه می افتند در خیابانها و داد و هوار راه می اندازند كه آزادی اندیشه، با ریش و پشم، نمی شه .
در باره ی این « ایادی مرموز» اطلاعات بیشتری عرضه نمی شود. ولی من فكر می كنم كه منظور محقق محترم ما آنهائی هستند كه مسبب ومسئول گرانی مسكن و ارزاق عمومی در ایران اسلامی اند. همة كسانی كه در خط دولتهای استكباری كار می كنند و مسبب بیكاری روزافزون هستند ومی خواهند به این ترتیب، نسل جوان انقلاب را از راه به در ببرند، چون « خوب می دانند نصیحت و موعظه و ارزشهای مذهبی در مقابل محرومیت جنسی وجاذبة جنسی وجاذبة سكس مبتذل ضعیف است». باز می بینم، سر من و هم سن و سالهای من چه كلاه گشادی رفته است. چون ما كه در زمان طاغوت بزرگ می شدیم، فكر می كردیم نصیحت و موعظه و حتی سینه زدن و كتل كشی در روزهای محرم و به مسجد رفتن درشبهای ماه رمضان و قرآن به سر كردن در شبهای احیاء خیلی تاثیر دارد. ولی خوب، سئوال این است كه در این وضعیت، چه باید كرد؟جوابش ساده است.
فضل تقدم در یافتن راه حل برای مشكلات پائین تنه ای در ایران اسلامی با رئیس جمهوری سابق و رئیس فعلی شورای مصلحت و رئیس جمهور آینده ایران، آقای هاشمی رفسنجانی است كه مدتی قبل، مبحث شیرین ازدواج موقت را پیش كشید و مثل فمینیست های دو آتشه،مدعی شد، كه حتی طرفین می توانند خطبه را به زبان فارسی هم بخوانند كه خدای باریتعالی قبول خواهد كرد. اشكال راه حل انقلابی، رئیس جمهور انقلابی ایران اسلامی این بود كه بعضی از علمای انقلابی حوزه ی انقلابی قم، با ایشان همراهی نكردند. ولی به قول محقق گرانقدر ما، راه حل انقلاب آقای رفسنجانی آنقدرها هم انقلابی نیست« زیرا فراگیر نیست». پس باید چیزی باشد فراگیر، یعنی، « پیشنهاد ما این است كه سنت نامزدی را در فرهنگ جامعه زنده كنیم» و بعلاوه، « ارزشهای انقلابی و علمی را با وسائل تبلیغاتی مدرن تشریح كنیم». «ارزشهای انقلابی» كه بی گفتگو معلوم است، حفظ حكومت اسلامی ایران به هر قیمت و با هر هزینه و به هر زحمت. ارزشهای علمی، همین بس كه این فرمایشات از دارالعلم حوزه ی علمیه قم صادر شود!
اشتباه نشود. مقصود این نیست كه « نسل جوان زود عروسی كنند و مشكلات زندگی آنان را در حال غنچه بودن خشك كند». خیر، بلكه غرض این است كه جوانان از مزایای شرعی ازدواج بهره مند شوند و « دوران نامزدی سالها ادامه یابد» یعنی، همان روشی كه «در خانواده های اصیل قمی و در بعضی از نواحی مشهد و شمال رایج است». حسن این برنامة انقلابی خیلی زیاد است. اگر هر جوان « حق دارد از بوستان زندگی یك گل بچیند، اجازه دهید تا غنچه است و پرپر نشده است، انتخاب كند». چون وقتی پرپر شد، یا وفات یافت كه اصلا مشكلی نیست تا راه حلی بطلبد. اگر برای جوان خود یك باغ انگور بخریم و كلیدش در اختیار او باشد، « او هرگز برای دزدی از دیوار باغ دیگران بالا نخواهد رفت». از آن گذشته، مقداری از این انگور را می تواند شراب بیاندازد و رفع تشنگی كند، آخر، «تحمل عطش تا كی؟»
نمایندة زالزالک اسلامی در میان مردم تاكستان، به این پیشنهاد اعتراض كرد. به نظر او، این برنامه باعث می شود تا جوانان تهرانی و اصفهانی و جاهای دیگر، برای خریدن باغهای انگور به تاكستان بروند و اهالی بومی آنجارا از كسب و كار بیاندازندو بعلاوه، با خودشان فرهنگ مصرفی و استكباری تهران را به ارمغان بیاورند كه اصلا مناسب حال امت شهید پرور تاكستان نیست. با این گریز، برگردیم سر اصل مطلب.
پیشنهاد این است كه « عقد شرعی جاری شود». البته با تشریفات ساده و غیر رسمی كه باعث پرپر شدن غنچه های جوان نشود و « دو همسر به جز عروسی از روابط عاشقانه استفاده كنند». البته در اصل سند این نكته روشن نشده است كه آیا دو همسر باید فقط در طول این تشریفات ساده از روایط عاشقانه استفاده كنند یا بعد از آن هم می توانند. ولی نكته مهم این است كه دو همسر می توانند « نیازهای طبیعی خود را از راه مشروع ارضاء نمایند». درپاورقی آمده است كه استفاده از راههای نامشروع در شریعت اسلامی اكیدا ممنوع است و چنانچه دو جوان در حین استفاده از روابط عاشقانه از راه غیر مشروع مشاهده شوند، به اشد مجازات محكوم می شوند كه به قرار زیر باید اجرا شود:
- سازمان جمع آوری و فروش اموال تملیكی، باغ انگور را به نام نامی امان زمان مصادره كرده و در فرصت مناسب و مقتضی از طریق مزایده به بستگان نسبی و سببی هیئت مدیرة سازمان به فروش می رساند.
- چنانچه جوان، یا خانواده او نتوانند دیه البیضتین بپردازند، شواریعالی قضائی مكلف است تا برای جلوگیری از تكرار این نوع قانون شكنی ها، حدی را كه مرحوم كریمخان زند در حق مرحوم آغا محمد خان قاجار جاری كرد، در حق جوان خاطی جاری كند. رئیس شورایعالی قضائی در یك مصاحبه مطبوعاتی، مقدار دقیق دیه را به درهم و دینارو هم چنین معادلش را به « لباس حلة یمنی» را به اطلاع امت شهید طلب اسلامی می رساند.
نمایندة زالزالک اسلامی در میان مردم قزوین در نامه ای كه به هیئت امنای حوزة علمیه قم نوشت در اعتراض به این مجازات پیش بینی شده متذكر شد كه باوجود ظاهر اسلامی و شرعی، ایادی مرموز استكبار جهانی بر علیه حوزة علمیه مشغول توطئه اند و برای مقابله با آن هشدار داد.
پس از ارضای نیازهای طبیعی از راه مشروع« هروقت درسشان تمام شد و صاحب كار و درآمد شدند» می توانند به كمك بچه ها كه تا آن موقع از آب و گل در آمده و برای خودشان تشكیل خانواده داده اند، « با تشریفات رسمی جشن عروسی بر پا كنند».
اگر پرسیده شود با چه اطمینانی، پس ازرفع نیازهای طبیعی عروسی نخواهند كرد؟ « پاسخ می دهیم اگر عروسی بكنند از جهیزیه خبری نیست»، یعنی به آنها حتی یك دست رختخواب هم نمی دهیم تا چه رسد به قالی و ظرف و میل و صندلی. به لطف خدای متعال، قیمت این اقلام در بازار(ع) هم به حدی بالا رفته است كه این دوجوان باید به راستی دیوانه باشند كه دست به چنین كاری بزنند. می پرسید، چه اطمینانی وجود دارد كه پس از بهره مندی از مزایای قانونی و شرعی ازدواج با هم بمانند، چون « ممكن است از هم سیر شده، جدا شوند و نامزدی را بهم بزنند». جواب این است كه اگر زوجین از فرهنگ نجات بخش نماز غفلت نكنند و اگر در پیشبرد امر به معروف و نهی از منكر كوشا باشند، چنین وضعیتی پیش نمی آید. برفرض بعید، « اگر توافق نشد»، چه چیزی بهتر از كه « پیش از بچه دارشدن از هم جدا شوند»، وانگهی، مگر در سالهای اخیر كه جوانها از مزایاف شرعی ازدواج بهره مند نمی شدند، « در ازدواجهای معمولی [ یعنی مزایای شرعی به اضافه ی تشریفات] هم چند در صد به طلاق و جدائی منتهی می شود، پس باید مردم اصلا ازدواج نكنند؟» این نیازهای طبیعی را كه كارشان نمی توان كرد، پس اگر مبلغ فرهنگ ضد ازدواج بشویم، لابد مردم ناچار می شوند تا از راههای غیر مشروع نیازهای طبیعی شان را رفع كنند كه اگرچه به جای خود، مزایائی هم دارد ولی با شئونات اجتماعی جوردر نمی آید.
و اما از مزایای شرعی این راه حل انقلابی كدامش را بگویم؟
« از دید روانكاوی، محرومیت های غریزی موجب عقدة روانی (كمپلكس) می شود و تعادل روحی انسان را بهم می زند». و این روح بی تعادل، برای همیشه با آدم می ماند. حتی پس از سپری شدن دورة محرومیت، « انسان گرفتار بازتاب آن می شود». این بازتاب به صورت « شورچشمی و تعدد ازدواج، بی اعتمادی خانمها را نسبت به شوهران سبب می شود». بهیمن دلیل است كه مكتب نجات بخش اسلام، تعدد روجات را به جای تعدد ازدواج پیشنهاد می كند. تعدد زوجات باعث تخفیف محرومیت های غریزی شده و در نتیجه عقدة روانی را هم كم می كند. محقق دانشمند حوزة علمیه سئوال بجائی پیش می كشدكه با این توضیحات، « برای مبارزه با فساد اخلاقی و جرائم اجتماعی آیا سرمایه گذاری در نیروهای انتظامی و قضائی و مبارزه بوسیله كمیته ها و عمل جراحی مناسب است یا ترویج نامزدی» كه اگر به درستی برگزار شود شرایط را برای « ارضاء مشروع و به موقع نیاز جنسی» فراهم می آورد. پس اگر بگوئیم« نامزدی ضامن تعادل روحی نسل جوان و عامل پیشگیری از انحرافات اخلاقی و جرائم اجتماعی است خلاف نگفته ایم». واقعیت این است كه چه در جامعة اسلامی و چه در جوامع استكباری، «دختر و پسر جوان گم شده ای دارند و تا پیدا نكنند احساس تنهائی و غربت می نمایند». آدم تازه می فهمد كه قانونگزاران حكومت اسلامی چه دور اندیشی حیرت انگیزی دارند كه سن قانونی ازدواج را برای پس و دختر به ترتیب 15 سال و 9 سال قمری قرارداده اند. مجسم كنید اگر هر كدام دو سه سال نامزد بازی هم بكنند، یعنی دختران همین كه به كلاس اول ابتدائی می روند با اجازة ولی خود نامزد كنند و پسران هم از سن 13-12 سالگی نامزد داشته باشند و از مزایای قانونی آن بهره مند شوند، ریشة فساد اجتماعی از جامعة اسلامی كنده می شود. تحقیقاتی كه بوسیلة متخصصان علوم انسانی در دانشگاه پیام نور علی آباد كتول انجام گرفته نشان می دهد كه آموزش مسائل جنسی به دخترانی كه هنوز قاعده نمی شوند و پسرانی كه هنوز بالغ نشده اند، نتایج به مراتب بهتری خواهد داشت.
از همة این نكات گذشته، « اغلب مردم ازدواج می كنند تا به آرزوهای واپس زدةخود برسند» و هر چه كه سن ازدواج پائین تر بیاید، این آرزوهای واپس زده كمتر می شود و رسیدن به آنها ساده تر و سهل تر است و امكان موفقیت ازدواج را بیشتر می كند. چون اگر چنین نشود، تردیدی نیست كه، « افكار پریشان، خطری است كه مغز جوانان را تهدید می كند». تازمانی كه درگیر جنگ مقدس بودیم، مشكل جوانان با تقوا و انقلابی خیلی عمده نبود ولی الان كه « انقلاب اسلامی نیاز به مغزهای فعال و مخترع و بانشاط دارد، باید از گرفتار شدن جوانان به افكار عشقی جلوگیری نماید». یعنی تمام تاكید این مكتب نجات بخش باید بر روی ارضای مشروع نیازهای جنسی باشد چون افكار عشقی و عشق، سمی است كه مستكبرین جهانی می خواهند با آن مغزهای جوان ایران اسلامی را مسموم كنند. آخر انصاف هم خوب چیزی است، « شما خود را یك لحظه جای جوانان با تقوا و انقلابی بگذارید، چند سال می توان عطش را تحمل كرد؟» برای آن كسی كه نمی خواهد گناه كند، « آیا افكار گمراه كننده اورا تنها خواهدگذاشت؟». تجربه به دست آمده در واحدهای تحقیقاتی وابسته به حوزة علمیة قم ثابت نمود كه «یكساعت افكار پریشان ( مخصوصا افكار عشقی) می تواند تمام نیروی مغز را خالی كند». در نتیجه تمركز فكر و قدرت و دقت و نشاط و توان ابتكار و اختراع و خلاقیت نابود خواهد شد. یكی از دلایلی كه حوزةعلمیه توانسته است توان ابتكار و اختراع و خلاقیت خود را حفظ نماید و از خالی شدن تمام نیروی مغز جلوگیری نماید همین است. طلبه های جوان برای این كه گرفتار یك ساعت افكار پریشان نشوند، از همان زمان ورود به حوزه با یكدیگر نامزد می شوند ونیازهای جنسی خود را بسم الله گویان به طور مشروع رفع می نمایند.
به عقیدة محقق دانشمند حوزة علمیه، اگر، « بهترین راه مبارزه با فرهنگ مبتذل غرب و ماهواره، طرح نامزدی باشد» آیا مسئولین متعهد ما كه خودشان از زمان طفولیت كه در حوزه ها به كسب علم مشغول بوده نامزد داشتند و نامزد بازی كردند، « نسبت به آن بی اعتنائی خواهند كرد؟»
آیا بهتر نیست به جای این همه برنامه های انحرافی و اخلاق خراب كن كه از تلویزیون نشان می دهند، « تلویزیون زندگی دو نامزد را هنگام برخورد اولیه و هنگام انتخاب و هنگام گردش [و هنگام نامزد بازی و برخورداری از مزایای شرعی آن] نشان دهد».
اگر مسئولین متعهد ما، مسئولانه به این مهم توجه كنند، حتی می توان از این نوآوری استفاده های اقتصادی هم كرد.
- آن فیلمهائی را كه از زندگی نامزدها نشان می دهند، می توان به بی بی سی و سی بی اس و دیگر ایستگاههای تلویزیونی دنیا فروخت.
- حوزة علمیه می تواند حق بهره مندی انحصاری از این ایده های انقلابی را به نام خود در موسسه بین المللی استاندارد ثبت نماید ودر ازای دریافت حق اختراعی قابل توجه، مثل واحدهای مكدونالد و پیتزاهت .... به كشورهای دیگر صادر نماید.
- برای این كه مدیریت و نظارت براجرای صحیح این برنامه باری بر دوش بیت المال مسلمین نباشد، دولت جمهوری اسلامی می تواند پس از تصویب مجلس اسلامی و با مسئولیت مشترك وزیر اقتصاد و دارائی و رئیس كل بانك مركزی، با صدور سهام،مدیریت و نظارت این برنامه را به بخش خصوصی واگذار نماید تا قوانین بازار (ع) تعادل لازم را برقرار نماید.
آنچه می ماند ، این است كه برای آقای محمد آل اسحاق، از كانون تحقیقات اسلامی حوزه علمیه قم كه بانی خیر این پروژة تحقیقی بوده اند، عمر دراز آرزو كنیم و آرزومند باشیم كه در كارهای عام المنفعه ای از این قبیل موفق و پیروز باشند.
[i] توضيح: به غير آن چه بطور مستقيم، در «» آمده است، مسئوليت بقيه با نويسنده اين يادداشت است. عبارات داخل دو كمانه [ ] هم همه جا از نويسنده است. اصل گزارش: محمد آل اسحاق: « دوران نامزدي، حل مشكل جوانان»، رسالت، چهاشنبه اول اردبيهشت 1372، ص 4.
اخیرا در یكی از شماره های روزنامة «رسالت»چشمم به مقاله ای تحقیقی و مستدل افتاد در « پیرامون جلوگیری از انحراف جوانان» كه درست مانند نمكی بود كه بر زخم قدیمی من پاشیده باشند. دیدم ای دل غافل! كجای كاری! اسلام، پس از حل مسائل مربوط به مغز و شكم حالا دیگر به حل مسائل مهم تری روی آورده است كه از همه نظر جامعه ای نمونه تحویل بشریت بحران زدة هزاره سوم بدهد. در حالیكه از سوزش نمك بر روی زخم، از چشمم آب می آمد، لبخندی به وسعت این دنیا بر لبهای من نقش بست. از این كه ایرانی ام، حظ كردم. عنوان این مقالة تحقیقی و مستدل « دوران نامزدی، حل مشكل جوانان» بود كه مرا به اختیار به یاد دوران نامزدی خود من انداخت كه حسابی گریة مرا در آورد. برای این كار، بر روی ضعف نسل جوان، « مخصوصا مشكلات جنسی» دست گذاشته اند. معترضه بگویم كه خدا به استاد باستانی پاریزی عمر دراز بدهد كه در یكی از كتابهایش نوشته بود، « در تاریخ از پائین تنه غافل نباشید». پیر مرد مثل این كه می دانست در باره ی تاریخ چه سرزمینی قلم می زند. باری این كارتلها در ایران « ایادی مرموزی» دارند كه « شرایط ازدواج را آن چنان بالا برده اند كه جوانان دسترسی به آن ندارند» و در نتیجه، می زند به سرشان و راه می افتند در خیابانها و داد و هوار راه می اندازند كه آزادی اندیشه، با ریش و پشم، نمی شه .
در باره ی این « ایادی مرموز» اطلاعات بیشتری عرضه نمی شود. ولی من فكر می كنم كه منظور محقق محترم ما آنهائی هستند كه مسبب ومسئول گرانی مسكن و ارزاق عمومی در ایران اسلامی اند. همة كسانی كه در خط دولتهای استكباری كار می كنند و مسبب بیكاری روزافزون هستند ومی خواهند به این ترتیب، نسل جوان انقلاب را از راه به در ببرند، چون « خوب می دانند نصیحت و موعظه و ارزشهای مذهبی در مقابل محرومیت جنسی وجاذبة جنسی وجاذبة سكس مبتذل ضعیف است». باز می بینم، سر من و هم سن و سالهای من چه كلاه گشادی رفته است. چون ما كه در زمان طاغوت بزرگ می شدیم، فكر می كردیم نصیحت و موعظه و حتی سینه زدن و كتل كشی در روزهای محرم و به مسجد رفتن درشبهای ماه رمضان و قرآن به سر كردن در شبهای احیاء خیلی تاثیر دارد. ولی خوب، سئوال این است كه در این وضعیت، چه باید كرد؟جوابش ساده است.
فضل تقدم در یافتن راه حل برای مشكلات پائین تنه ای در ایران اسلامی با رئیس جمهوری سابق و رئیس فعلی شورای مصلحت و رئیس جمهور آینده ایران، آقای هاشمی رفسنجانی است كه مدتی قبل، مبحث شیرین ازدواج موقت را پیش كشید و مثل فمینیست های دو آتشه،مدعی شد، كه حتی طرفین می توانند خطبه را به زبان فارسی هم بخوانند كه خدای باریتعالی قبول خواهد كرد. اشكال راه حل انقلابی، رئیس جمهور انقلابی ایران اسلامی این بود كه بعضی از علمای انقلابی حوزه ی انقلابی قم، با ایشان همراهی نكردند. ولی به قول محقق گرانقدر ما، راه حل انقلاب آقای رفسنجانی آنقدرها هم انقلابی نیست« زیرا فراگیر نیست». پس باید چیزی باشد فراگیر، یعنی، « پیشنهاد ما این است كه سنت نامزدی را در فرهنگ جامعه زنده كنیم» و بعلاوه، « ارزشهای انقلابی و علمی را با وسائل تبلیغاتی مدرن تشریح كنیم». «ارزشهای انقلابی» كه بی گفتگو معلوم است، حفظ حكومت اسلامی ایران به هر قیمت و با هر هزینه و به هر زحمت. ارزشهای علمی، همین بس كه این فرمایشات از دارالعلم حوزه ی علمیه قم صادر شود!
اشتباه نشود. مقصود این نیست كه « نسل جوان زود عروسی كنند و مشكلات زندگی آنان را در حال غنچه بودن خشك كند». خیر، بلكه غرض این است كه جوانان از مزایای شرعی ازدواج بهره مند شوند و « دوران نامزدی سالها ادامه یابد» یعنی، همان روشی كه «در خانواده های اصیل قمی و در بعضی از نواحی مشهد و شمال رایج است». حسن این برنامة انقلابی خیلی زیاد است. اگر هر جوان « حق دارد از بوستان زندگی یك گل بچیند، اجازه دهید تا غنچه است و پرپر نشده است، انتخاب كند». چون وقتی پرپر شد، یا وفات یافت كه اصلا مشكلی نیست تا راه حلی بطلبد. اگر برای جوان خود یك باغ انگور بخریم و كلیدش در اختیار او باشد، « او هرگز برای دزدی از دیوار باغ دیگران بالا نخواهد رفت». از آن گذشته، مقداری از این انگور را می تواند شراب بیاندازد و رفع تشنگی كند، آخر، «تحمل عطش تا كی؟»
نمایندة زالزالک اسلامی در میان مردم تاكستان، به این پیشنهاد اعتراض كرد. به نظر او، این برنامه باعث می شود تا جوانان تهرانی و اصفهانی و جاهای دیگر، برای خریدن باغهای انگور به تاكستان بروند و اهالی بومی آنجارا از كسب و كار بیاندازندو بعلاوه، با خودشان فرهنگ مصرفی و استكباری تهران را به ارمغان بیاورند كه اصلا مناسب حال امت شهید پرور تاكستان نیست. با این گریز، برگردیم سر اصل مطلب.
پیشنهاد این است كه « عقد شرعی جاری شود». البته با تشریفات ساده و غیر رسمی كه باعث پرپر شدن غنچه های جوان نشود و « دو همسر به جز عروسی از روابط عاشقانه استفاده كنند». البته در اصل سند این نكته روشن نشده است كه آیا دو همسر باید فقط در طول این تشریفات ساده از روایط عاشقانه استفاده كنند یا بعد از آن هم می توانند. ولی نكته مهم این است كه دو همسر می توانند « نیازهای طبیعی خود را از راه مشروع ارضاء نمایند». درپاورقی آمده است كه استفاده از راههای نامشروع در شریعت اسلامی اكیدا ممنوع است و چنانچه دو جوان در حین استفاده از روابط عاشقانه از راه غیر مشروع مشاهده شوند، به اشد مجازات محكوم می شوند كه به قرار زیر باید اجرا شود:
- سازمان جمع آوری و فروش اموال تملیكی، باغ انگور را به نام نامی امان زمان مصادره كرده و در فرصت مناسب و مقتضی از طریق مزایده به بستگان نسبی و سببی هیئت مدیرة سازمان به فروش می رساند.
- چنانچه جوان، یا خانواده او نتوانند دیه البیضتین بپردازند، شواریعالی قضائی مكلف است تا برای جلوگیری از تكرار این نوع قانون شكنی ها، حدی را كه مرحوم كریمخان زند در حق مرحوم آغا محمد خان قاجار جاری كرد، در حق جوان خاطی جاری كند. رئیس شورایعالی قضائی در یك مصاحبه مطبوعاتی، مقدار دقیق دیه را به درهم و دینارو هم چنین معادلش را به « لباس حلة یمنی» را به اطلاع امت شهید طلب اسلامی می رساند.
نمایندة زالزالک اسلامی در میان مردم قزوین در نامه ای كه به هیئت امنای حوزة علمیه قم نوشت در اعتراض به این مجازات پیش بینی شده متذكر شد كه باوجود ظاهر اسلامی و شرعی، ایادی مرموز استكبار جهانی بر علیه حوزة علمیه مشغول توطئه اند و برای مقابله با آن هشدار داد.
پس از ارضای نیازهای طبیعی از راه مشروع« هروقت درسشان تمام شد و صاحب كار و درآمد شدند» می توانند به كمك بچه ها كه تا آن موقع از آب و گل در آمده و برای خودشان تشكیل خانواده داده اند، « با تشریفات رسمی جشن عروسی بر پا كنند».
اگر پرسیده شود با چه اطمینانی، پس ازرفع نیازهای طبیعی عروسی نخواهند كرد؟ « پاسخ می دهیم اگر عروسی بكنند از جهیزیه خبری نیست»، یعنی به آنها حتی یك دست رختخواب هم نمی دهیم تا چه رسد به قالی و ظرف و میل و صندلی. به لطف خدای متعال، قیمت این اقلام در بازار(ع) هم به حدی بالا رفته است كه این دوجوان باید به راستی دیوانه باشند كه دست به چنین كاری بزنند. می پرسید، چه اطمینانی وجود دارد كه پس از بهره مندی از مزایای قانونی و شرعی ازدواج با هم بمانند، چون « ممكن است از هم سیر شده، جدا شوند و نامزدی را بهم بزنند». جواب این است كه اگر زوجین از فرهنگ نجات بخش نماز غفلت نكنند و اگر در پیشبرد امر به معروف و نهی از منكر كوشا باشند، چنین وضعیتی پیش نمی آید. برفرض بعید، « اگر توافق نشد»، چه چیزی بهتر از كه « پیش از بچه دارشدن از هم جدا شوند»، وانگهی، مگر در سالهای اخیر كه جوانها از مزایاف شرعی ازدواج بهره مند نمی شدند، « در ازدواجهای معمولی [ یعنی مزایای شرعی به اضافه ی تشریفات] هم چند در صد به طلاق و جدائی منتهی می شود، پس باید مردم اصلا ازدواج نكنند؟» این نیازهای طبیعی را كه كارشان نمی توان كرد، پس اگر مبلغ فرهنگ ضد ازدواج بشویم، لابد مردم ناچار می شوند تا از راههای غیر مشروع نیازهای طبیعی شان را رفع كنند كه اگرچه به جای خود، مزایائی هم دارد ولی با شئونات اجتماعی جوردر نمی آید.
و اما از مزایای شرعی این راه حل انقلابی كدامش را بگویم؟
« از دید روانكاوی، محرومیت های غریزی موجب عقدة روانی (كمپلكس) می شود و تعادل روحی انسان را بهم می زند». و این روح بی تعادل، برای همیشه با آدم می ماند. حتی پس از سپری شدن دورة محرومیت، « انسان گرفتار بازتاب آن می شود». این بازتاب به صورت « شورچشمی و تعدد ازدواج، بی اعتمادی خانمها را نسبت به شوهران سبب می شود». بهیمن دلیل است كه مكتب نجات بخش اسلام، تعدد روجات را به جای تعدد ازدواج پیشنهاد می كند. تعدد زوجات باعث تخفیف محرومیت های غریزی شده و در نتیجه عقدة روانی را هم كم می كند. محقق دانشمند حوزة علمیه سئوال بجائی پیش می كشدكه با این توضیحات، « برای مبارزه با فساد اخلاقی و جرائم اجتماعی آیا سرمایه گذاری در نیروهای انتظامی و قضائی و مبارزه بوسیله كمیته ها و عمل جراحی مناسب است یا ترویج نامزدی» كه اگر به درستی برگزار شود شرایط را برای « ارضاء مشروع و به موقع نیاز جنسی» فراهم می آورد. پس اگر بگوئیم« نامزدی ضامن تعادل روحی نسل جوان و عامل پیشگیری از انحرافات اخلاقی و جرائم اجتماعی است خلاف نگفته ایم». واقعیت این است كه چه در جامعة اسلامی و چه در جوامع استكباری، «دختر و پسر جوان گم شده ای دارند و تا پیدا نكنند احساس تنهائی و غربت می نمایند». آدم تازه می فهمد كه قانونگزاران حكومت اسلامی چه دور اندیشی حیرت انگیزی دارند كه سن قانونی ازدواج را برای پس و دختر به ترتیب 15 سال و 9 سال قمری قرارداده اند. مجسم كنید اگر هر كدام دو سه سال نامزد بازی هم بكنند، یعنی دختران همین كه به كلاس اول ابتدائی می روند با اجازة ولی خود نامزد كنند و پسران هم از سن 13-12 سالگی نامزد داشته باشند و از مزایای قانونی آن بهره مند شوند، ریشة فساد اجتماعی از جامعة اسلامی كنده می شود. تحقیقاتی كه بوسیلة متخصصان علوم انسانی در دانشگاه پیام نور علی آباد كتول انجام گرفته نشان می دهد كه آموزش مسائل جنسی به دخترانی كه هنوز قاعده نمی شوند و پسرانی كه هنوز بالغ نشده اند، نتایج به مراتب بهتری خواهد داشت.
از همة این نكات گذشته، « اغلب مردم ازدواج می كنند تا به آرزوهای واپس زدةخود برسند» و هر چه كه سن ازدواج پائین تر بیاید، این آرزوهای واپس زده كمتر می شود و رسیدن به آنها ساده تر و سهل تر است و امكان موفقیت ازدواج را بیشتر می كند. چون اگر چنین نشود، تردیدی نیست كه، « افكار پریشان، خطری است كه مغز جوانان را تهدید می كند». تازمانی كه درگیر جنگ مقدس بودیم، مشكل جوانان با تقوا و انقلابی خیلی عمده نبود ولی الان كه « انقلاب اسلامی نیاز به مغزهای فعال و مخترع و بانشاط دارد، باید از گرفتار شدن جوانان به افكار عشقی جلوگیری نماید». یعنی تمام تاكید این مكتب نجات بخش باید بر روی ارضای مشروع نیازهای جنسی باشد چون افكار عشقی و عشق، سمی است كه مستكبرین جهانی می خواهند با آن مغزهای جوان ایران اسلامی را مسموم كنند. آخر انصاف هم خوب چیزی است، « شما خود را یك لحظه جای جوانان با تقوا و انقلابی بگذارید، چند سال می توان عطش را تحمل كرد؟» برای آن كسی كه نمی خواهد گناه كند، « آیا افكار گمراه كننده اورا تنها خواهدگذاشت؟». تجربه به دست آمده در واحدهای تحقیقاتی وابسته به حوزة علمیة قم ثابت نمود كه «یكساعت افكار پریشان ( مخصوصا افكار عشقی) می تواند تمام نیروی مغز را خالی كند». در نتیجه تمركز فكر و قدرت و دقت و نشاط و توان ابتكار و اختراع و خلاقیت نابود خواهد شد. یكی از دلایلی كه حوزةعلمیه توانسته است توان ابتكار و اختراع و خلاقیت خود را حفظ نماید و از خالی شدن تمام نیروی مغز جلوگیری نماید همین است. طلبه های جوان برای این كه گرفتار یك ساعت افكار پریشان نشوند، از همان زمان ورود به حوزه با یكدیگر نامزد می شوند ونیازهای جنسی خود را بسم الله گویان به طور مشروع رفع می نمایند.
به عقیدة محقق دانشمند حوزة علمیه، اگر، « بهترین راه مبارزه با فرهنگ مبتذل غرب و ماهواره، طرح نامزدی باشد» آیا مسئولین متعهد ما كه خودشان از زمان طفولیت كه در حوزه ها به كسب علم مشغول بوده نامزد داشتند و نامزد بازی كردند، « نسبت به آن بی اعتنائی خواهند كرد؟»
آیا بهتر نیست به جای این همه برنامه های انحرافی و اخلاق خراب كن كه از تلویزیون نشان می دهند، « تلویزیون زندگی دو نامزد را هنگام برخورد اولیه و هنگام انتخاب و هنگام گردش [و هنگام نامزد بازی و برخورداری از مزایای شرعی آن] نشان دهد».
اگر مسئولین متعهد ما، مسئولانه به این مهم توجه كنند، حتی می توان از این نوآوری استفاده های اقتصادی هم كرد.
- آن فیلمهائی را كه از زندگی نامزدها نشان می دهند، می توان به بی بی سی و سی بی اس و دیگر ایستگاههای تلویزیونی دنیا فروخت.
- حوزة علمیه می تواند حق بهره مندی انحصاری از این ایده های انقلابی را به نام خود در موسسه بین المللی استاندارد ثبت نماید ودر ازای دریافت حق اختراعی قابل توجه، مثل واحدهای مكدونالد و پیتزاهت .... به كشورهای دیگر صادر نماید.
- برای این كه مدیریت و نظارت براجرای صحیح این برنامه باری بر دوش بیت المال مسلمین نباشد، دولت جمهوری اسلامی می تواند پس از تصویب مجلس اسلامی و با مسئولیت مشترك وزیر اقتصاد و دارائی و رئیس كل بانك مركزی، با صدور سهام،مدیریت و نظارت این برنامه را به بخش خصوصی واگذار نماید تا قوانین بازار (ع) تعادل لازم را برقرار نماید.
آنچه می ماند ، این است كه برای آقای محمد آل اسحاق، از كانون تحقیقات اسلامی حوزه علمیه قم كه بانی خیر این پروژة تحقیقی بوده اند، عمر دراز آرزو كنیم و آرزومند باشیم كه در كارهای عام المنفعه ای از این قبیل موفق و پیروز باشند.
[i] توضيح: به غير آن چه بطور مستقيم، در «» آمده است، مسئوليت بقيه با نويسنده اين يادداشت است. عبارات داخل دو كمانه [ ] هم همه جا از نويسنده است. اصل گزارش: محمد آل اسحاق: « دوران نامزدي، حل مشكل جوانان»، رسالت، چهاشنبه اول اردبيهشت 1372، ص 4.
4 Comments:
از بازدیدکنندگان گرامی یک التماس دعا دارم. اگر خواستند فحش وناسزا بدهند خواهش می کنم برای رعایت انصاف فحش ها را به خود من بدهید نه دیگری! آقا یا خانمی به نام سرکوهی یادداشتی گذاشته و فحش اش را به آقای کویر داده است. این کار چه معنی دارد؟ از آن گذشته، به گمان من، اصلا انصاف نیست. پس بالاغیرتا انصاف را رعایت بفرمائید.
لقمانعلی
By Anonymous, at 1:48 PM
آقاى كوير. ناكس توهم خوب بلدى پولتيك بزنى ها. آخه لقمانعلى هم شد اسم. همان المحمود الكويرى خيلى قشنگ تر است.
By Anonymous, at 11:12 PM
اگر این آقا یا خانم راست می گوید که پس وای بر حقیقت و اگر من دروغ نمی گویم پس وای بر آقای کویر که به خاطر گناه نکرده باید از دوستان بدو بیراه بشنود.
لقمانعلی
By Anonymous, at 12:07 AM
سلام داداش
والا من نه از سیاست چیزی حالیمه و نه از ریاست.فقط از شما خوشم اومد.جون بچت می شه یه خواهش ازت کنم؟می خواستم اگه عشقت کشید چون قبولت دارم،هر چی تا حالا از زندگی فهمیدی،برای من توی یه فایل بنویسی و به ایمیلم پست کنی.ممنون میشم اگه
در خواستم رو نردی!
خداحافظ
پست منsafa.joon@yahoo.com
By Anonymous, at 12:08 PM
Post a Comment
<< Home