تلخ نویسی های لقمانعلی:

Saturday, February 05, 2005

اندر مزایای اجباری کردن چادر

اگر بگویم من از روزی که به همت سه تا از خانم های نماینده مقام معظم رهبری درزالرالک هفتم قرار شد چادر اجباری بشود تا حالا از خوشحالی درست نخوابیدم دروغ نگفتم. در زمان شاه با این که خودش نظرکرده حضرت ابوالفضل بودو خیلی از اوقات هم خواب نما می شد، و حتی به مکه هم مشرف شده بود ولی به چادر به دلایلی که هیچ وقت برای من روشن نشد، زیاد میانه نداشت. من فکر می کنم که گناه ازرضا شاه بوده باشد که در طول « تجدد چماقی» اش به زور چماق و پاسبان، چادر از سر زنان بر کشید و به زور بر سر مرد ها نیز کلاه پهلوی گذاشت. ولی من در تمام این 26 سال، دندان روی جگر گذاشته بودم و منتظر که آیا این جمهوری عوضی اسلامی، بالاخره برای زنان کاری هم می کند یا فقط بلد است دائم به فکر مردها و بچه ها به ویژه، پیرمردها باشد. و به خصوص مترصد بودم که آیا دریک اقدام انقلابی به اجباری کردن چادر دست خواهد زد یا این که پس از 26 سال هم چنان اجازه می دهد که لیبرالها و نئولیبرالها و عوامل استکبار جهانی در این امور سیاست پردازی کنند و زنان همین جور لخت و عریان بیایند توی خیابان ها!. خوشبختانه به همت این سه تا خانم که به فرمان مقام معظم رهبری به وسیله شورای « دمکراتیک» نگهبان به نمایندگی زالزالک هفتم منصوب شده اند، من دارم به این آرزوی خودم می رسم.
شاید تعجب کنید و از من در این راستا دلیل بخواهید.
بطور کلی حدودا 50 درصد جمعیت کشور را زنان تشکیل می دهند. یعنی ما در ایران حدودا 35 میلیون زن داریم. و اگر پارچه لازم برای دوختن یک چادر را 6 متر فرض کنیم و اگر فرض کنیم که هر زنی حداقل به دوچادر- یکی برای استفاده عمومی و دیگری هم برای شرکت در سفره ابوالفضل ومراسم مشابه دیگر نیاز دارد، یعنی ما در کل به 420 میلیون متر پارچه نیازمندیم. صنایع نساجی خودمان که خوابیده، ولی تجار با شرف بازار که الحمدالله بیدارند و فعال. شما مجسم کنید که اگر این پارچه را از چین وارد کنیم در بین اقشار زحمت کش بازار تهران چه تعداد شغل ایجاد می شود؟ کسانی چون آقای عسگر اولادی که عمری در راه اسلام ناب محمدی خون دل خورده، سرانجام به آرزوهایش خواهد رسید. حالا فرض کنید که از چین وارد نکنیم و مثلا از بنگلادش کمک بخواهیم. می توانید مجسم کنید تولید این همه پارچه، چه میزان شغل در بنگلادش ایجاد می کند؟ یعنی شما از هر طرف که نگاه می کنید، این طرح به نفع جهان اسلام است. در خود ایران، علاوه بر زحمت کشان بازار، به خاطر علاقه وافری که زنهای ایرانی به استفاده از چادر دارند دولت – فرض کیند شهردار تهران رئیس جمهور بشود- می تواند برای استفاده ازآن ، مقداری عوارض ماهیانه تعیین کند. فرض کنید، ماهی 1000
تومان که می شود قیمت 3 یا 4 بسته کبریت در تهران. در آن صورت، به ازای 70 میلیون چادر- هر زن دو چادر- دولت می
تواند سالی 70 میلیارد تومان عوارض بگیرد که برای تامین بخشی از کسری بودجه بدون این که پی آمد تورمی داشته باشد بسیار مفید خواهدبود. من حتی پیشنهاد می کنم که دولت این 1000 تومان را حداقل عوارض قرار بدهدو از زنها بخواهدکه اگر توانائی داشتند حتی بیشتر عوارض بپردازند. من یکی تردید ندارم که آن قدر از این برنامه استقبال می شود که کسری بودجه دولت به تمام تامین مالی خواهد شد. وقتی این گونه بشود، هیچ یک از سیاست های انقلابی زیر دیگر لازم نخواهد بود.
- بانک مرکزی دیگر نیازی به کاهش ارزش ریال برای درآمد آفرینی ندارد و مردم زحمت کش ایران – به ویژه کسانی که در این سالها از عرق جبین وکار شبانه روزی خود اندوخته ناچیزی پیدا کرده اند، می توانند سرمایه های خود را با « نرخ تعادلی» به حسابهای خود در خارج از کشور منتقل کنند.
- سازمان خصوصی سازی می تواند واگذاری سهام مقبره حضرت معصومه ( در قم) و شاهچراچ وتخت جمشید ( در شیراز) را تا اطلاع ثانوی به تاخیر بیاندازد. البته اگر بخواهند مقبره کورش را به بخش خصوصی واگذار کنند به نظر من اشکالی ندارد و خیلی هم مفید خواهد بود. وقتی این مقبره در مالکیت بخش خصوصی قرار بگیرد دیگر کسی نمی تواند برود روی مقبره و از مردم بخواهدکه آنها بخوابند چون خود او بیدار است.
- یکی ازمحاسن این کار، این است که قیمت سهام در بازار بورس بالا می رود و سهام داران آسیب پذیر مثل شرکت صدرا و خودروسازان و شرکت غدیر وضع شان بهبود پیدا خواهد کرد.
البته اجباری کردن چادر محاسن دیگری دارد که در یادداشتهای بعدی به استحضار شما خواهد رسید.
فعلا باقی بقایتان تا باز حوصله ای باشد.

|

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com