تلخ نویسی های لقمانعلی:

Wednesday, February 02, 2005

زالزالک هفتم: تاتر یا کله پز خانه؟

آقای مهاجری که در روزنامه جمهوری اسلامی قلم می زند در مقاله ای که در آن روزنامه نوشته در باره زالزالک هفتم مسایلی را مطرح کرد که مصداق کامل تشویش اذهان عمومی است و باید هر چه سریع تر از سوی قاضی مرتضوی- قاضی مستقل قوه قضائیه- دستور بازداشت او صادر شود. در این مقاله به « تعزیه گردانان» زالزالک هفتم اشاره می کند که مسایل جاری را « وارد چرخه معاملات و بازی های سیاسی» کرده اند. او درادامه به « عناصر بازیگری» که در زالزالک هفتم حضور دارند اشاره کرد که مصمم هستند « مانع انجام وظیفه صادقانه نمایندگان ارزشی و خدومی گردند» که اگر به حال خود گذاشته شوند « به مردم خدمت خواهند کرد».
تشبیه آن چه که در زالزالک هفتم می گذرد به تعزیه گردانی، یک توهین آشکار به سنت تعزیه درایران است که باید به آن برخورد شود
از مصادیق اختلاف جدی بین این دو می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- درتعزیه، این که چه کسی نقش شمر یا یزید و یا حتی امام حسین را بازی می کند به شورای «دموکراتیک» نگهبان ربطی ندارد. درحالیکه رئیس محترم زالزالک هفتم که با پمپاژ شورای نگهبان در زالزالک ششم نزدیک بود نماینده شود و سرانجام شد، با پمپاژ بیشتر همان شورا به ریاست زالزالک هفتم رسید و اگر مردم ایران شانس بیاورند بعید نیست، با پمپاژ اضافی مقام معظم رهبری، حتی رئیس جمهور هم بشود. دیگر « بازیگران» زالزالک هفتم نیز با صلاحدید شورای «دموکراتیک» نگهبان به این ماموریت اعزام شده اند. یعنی می خواهم بر این نکته دست بگذارم که آقای مهاجری به واقع به شورای نگهبان بند کرده است و این البته که در « جمهوری» عوضی اسلامی گناهی است نابخشودنی.
- اگرچه داشتن ریش برای کسی که می خواهد نقش امام حسین را بازی کند، الزامی است ولی، شمر ویزید اگر فقط سبیل داشته باشندو صدای شان اندکی نکره هم باشد، اصلح است.
- براساس موازین اسلام ناب محمدی- نه اسلام امریکای و دیزنی لندی- مشارکت زنان در تعزیه گردانی اکیدا ممنوع است. یعنی نقش زنان- برای نمونه نقش حضرت زینب و دیگر اتمه طاهره- حتما باید بوسیله مردان ایفا شود. در حالیکه در زالزالک هفتم، شماری از کسانی که ادعای زن بودن دارند در آن مشارکت مستقیم دارند و اخیرا از زالزالک هفتم خواستار اجباری کردن چادر برای زنان ایران شده اند و بعلاوه، خواهان تشکیل « کمیته سامان ازدواج» شده اند که کمیته ای صددرصد انقلابی و « پسامدرن» است که قرار است جلوی افزایش بی رویه میزان مهریه را بگیرد.
و اما در خصوص « خدمت کردن به مردم» من در یادداشت های قبلی نشان دادم که همین نمایندگان ارزشی، بن کتاب خود را به دیگران اهدا کردندو حتی ماشین زانتیای دریافتی با تخفیف را فروخته ووجه اش را به جوانان منتظر الازدواج وام داده اند. از این خدمت، بیشتر! البته همان جا هم گفتم آیا شما تا کنون دیده اید که نمایندگان پارلمان در انگلیس یا فرانسه بن کتاب شان را به کسی ببخشند! یا ماشین های با تخفیف گرفته خود را نقد کنند و به جوانان وام بدهند؟ البته متعاقب تحقیقات بعدی برای من روشن شد که من در یادداشت قبلی به پاسدارضرغامی رئیس صدا و سیما ایرادهای بیخود گرفته بودم. یعنی دادن رادیو به نمایندگان زالزالک هفتم عمدتا به این خاطربود که بتوانند راحت تر به رادیو فردا گوش بدهندو بدانند که به غیر از آقای آرش سیگاری، چه عناصر مخرب دیگر را باید بازداشت نمایند! البته به گفته ایشان نمایندگان زالزالک ششم « به بیگانگان دلبسته بودند» و مردم باهدایت و رهبری امام گونه مقام معظم رهبری و شورای« دموکراتیک» نگهبان « نیز در انتخابات مجلس هفتم [ منظور آقای مهاجری همان زالزالک هفتم است] نشان دادند که آن جریان وابسته را نمی پسندند و خواهان مجلسی مستقل هستند». البته در این گزارش، در خصوص وجوه این استقلال حرفی نزده اندو همین به سکوت واگذار کردن این مقوله مهم می تواند در ذهن این را تبیین کند که منظور ایشان به واقع اسقتلال زالزالک هفتم از برنامه درازمدت است. البته چون امکان ضعیفی وجود دارد که رئیس زالزالک ششم به ریاست جمهوری برسد و از سوی دیگر شماری از همان نمایندگان زالزالک ششم در زالزالک هفتم هم حضور دارندو شماری دیگر به پست و مقام های دیگر رسیده اند، پس بی گذار نباید به آب زد « رئیس و تعداد زیادی از اعضای [زالزالک ] مجلس ششم از آن انحرافات مبرا بودند» ولی به دلیلی که روشن نمی شود « عملا کاری از دست آنها بر نمی آمد». ولی زالزالک هفتم « دارای اکثریتی ارزشی و خدوم است ولی بیم آن می رود که معدود عناصر بازیگری که اکنون هدایت این مجلس را دردست دارند این مجلس را نیز به انحراف بکشانند». اندکی روی حرفهای آقای مهاجری باید مکث کنیم تا منظور ایشان کاملا روشن شود . هدایت مجلس در دست آقای حداد عادل نماینده مقام معظم رهبری درمیان مردم تهران و آقای باهنر نماینده مقام رهبری در میان مردم کرمان است. البته رئیس زالزالک هفتم که « فردی صادق و متعهد است» متاسفانه مقداری پخمه و بی عرضه است و « قدرت کنترل عناصر بازیگر را ندارد و هدایت مجلس عملا در دست بازیگران است». مشاهده می کنید که ایشان زالزالک هفتم را به یک تاتر تشبیه کرده اندو این مصداق تشویش اذهان عمومی است. موضوع مقاله آقای مهاجری استیضاح وزیر راه است که البته در نهایت بر کناری وزیر منجر شد ولی مهاجری می گوید که « این که برای یک وزیر چند بار استیضاح امضاء شود و هر باربه دلایل واهی و البته با مطرح شدن مسایل پشت پرده ای که از مردم نیز پنهان نگهداشته می شود صورت مساله پاک شود درتاریخ مجلس امری شگفت انگیز و سئوال برانگیز است»
در دنباله می گویند « اصولا آن چند بازیگر چه حق دارند که از طرف کل مجلس مشغول معامله پنهانی با وزیر راه و ترابری شوند و هر طوراراده کردند پخت و پز کنند؟»
من نمی دانم آقای مهاجری آیا درباره زالزالک هفتم دارد مقاله می نویسد یا در خصوص یک تاتر در لاله زار که پز از بازیگران است و یا در باره کله پزی سر گذر؟ این چه سخن بی ربطی است که در مجلس دارند « پخت و پز» می کنند. اگر هم پخت و پزی در کار بود مال زمانی بود که نمایندگان زالزالک ششم « روزه» گرفته و « اعتصاب غذا» کرده بودند و باید برای این که غش نکنند در فاصله مصاحبه های مطبوعاتی، یک چیزی می خوردند. البته که الحمداالله بین زالزالک هفتم و شورای نگهبان صلح و صفای کامل بر قرار است نه روزه ای لازم است و نه اعتصاب غذائی که کسی مجبور باشد زالزالک هفتم را به صورت یک چلوکبابی یا کله پزی در بیارود.
از آن گذشته، برخلاف ادعای ایشان اصلا این طور نیست که مذاکرات برای رسیدن به یک توافق با زور ویا با تبانی صورت گرفته باشد. وقتی طرفین یک معامله بر سر قرار ومدار ها توافق می کنند، این معامله کاملا شرعی است و هیچ کس نمی تواند شرعی بودن آن را به پرسش بگیرد.التبه اگر توافقی به دست نیاید که معامله ای صورت نگرفته است و بچه به دنیا نیامده که هنوز اسم ندارد و لازم نیست برایش تقاضای شناسنامه کنیم و یا جشن تولد بگیریم.
ایشان هم زبان با نمایندگان استکبار جهانی می نویسد « که کشور دچار مشکلات زیادی در عرصه داخلی وخارجی است» . استغفرالله! استغفرالله!! مردحسابی! کدام مشکل! در عرصه داخلی که با یستن روزنامه ها و مشکلاتی که وزارت « انقلابی» ارشاد بر سر نشرکتاب ایجاد کرده است، در مصرف کاغذ صرفه جوئی های بسیارا میدوار کننده ای صورت گرفته است. از آن طرف، با « تهاجم فرهنگی» نیز به صورت موثری مقابله شده است. و کوشش دولت برای بستن وبلاگ ها وسایت های انترنتی و هم چنین« حرکت انقلابی» قاضی مرتضوی وقوه قضائیه در این راستا، که خودش جای تقدیر بسیار زیادی دارد. آیا درست است که ایرانی ها به جای این که وقت شان را صرف خواندن مفاتیح الجنان بکنندو ارشاد بشوند و یا روزی 220 رکعت نماز توبه بخوانند، بنشینند ووب گردی کنندو گرفتار انحرافات متعدد اخلاقی، ازقبیل اگاهی یافتن به این که در دنیا چه می گذرد، یا آزاد اندیشی و از این قبیل بیماری ها بشوند. دراسلام ناب محمدی، به قول شیخ فضل الله نوری و هم چنین آیت الله مصباح یزدی، جائی برای این واژه کثیف « آزادی» نیست. همه مسلمانان عبدو بنده الله اند.
من به واقع نمی دانم انگیزه آقای مهاجری در نوشتن این نوع مقاله های گمراه کننده که تازه در سایت بازتاب هم باز تولید می شود، چیست؟ وقتی آقای شریعتمداری، همان مدیر با کفایت کیهان که باوجود همه گرفتاری های دیگرش در وزارت امر به معروف ونهی از منکرهم چنان کیهان را اداره می کند- از « تارعنکبوت» سخن می گوید آیا منظورش کسانی چون همین آقای مهاجری نیستند که در بغل گوش ایشان حرفهای استکبار جهانی را تکرار می کنند وزالزالک هفتم را یک تاتر ویا یک کله پزی می خوانند که نمایندگان مقام رهبری یا در حال « بازیگری» هستند و یا این که دارند « پخت و پز» می کنند؟
والله من بی تقصیرم. این دقیقا عباراتی است که در اصل مقاله بکار رفته است.
به غیر از آن چه که مستقیما نقل قول می شود، مسئولیت بقیه با نویسنده است.

|

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com