تلخ نویسی های لقمانعلی:

Wednesday, April 30, 2008

بهترین استانداردنیا!




یادش بخیر. اون جوونی ها که وضع مالی مون کمی بهتر بود و هر وقت که می خواستیم می تونستیم بنزین بزنیم و اصلا لازم نبود که قباله ازدواج ننه مون را نشون بدیم، زیاد اتفاق می افتد که از قم می رفتیم شمال، گشت می زدیم و می رفتیم دریا و تنی می زدیم به آب و کمی هم چشم چرونی می کردیم و بعد بر می گشتیم به شهر علم و فضل و فضلا. ولی تو این سالهای اخیر، یا پول نداریم که بریم و یا بنزین نیست و یا گوشت و تخم مرغ گیر نمی آید! آدم که نمی تونه با این همه بدبختی بره تعطیلات و بعد اونجا روزه بگیره. اگه هم قراره که آدم روزه بگیره که خوب روزه را توی خونه خودش می گیره که بدونه می تونه تا تخت ظهر هم بخوابه. ولی این روزها در شمال خیلی خبرهاست. خدا یک در دنیا و صددرآخرت به دولت مهرورز اجر و پاداش بدهد که بهتری استاندار دنیا را برای مازندران در نظرگرفت. آقای ابوطالب شفقت که به احتمال زیاد، قبلا در سپاه پاسداران در علی آباد کتول شیپور می زد الان مدتی است که چون نتونسته بره مجلس، شده استاندار مازندران و تازگی هم اعلام کرده «رويكرد ما اين خواهد بود كه با وجود جوانگرايي از گماردن مديران مجرد در پستهاي دولتي بشدت جلوگيري خواهيم كرد». و ادامه داد که «اگر هم مدير مجردي در استان هست بايد يا سريعا ازدواج كرده و يا از كار بركنار شود». خبرنگار ما در مازندران از آقای استاندار پرسید که دلیل مخالف اش با مجردان چیست. آقای استاندار که یک تسبیح مقصودی اندکی درازتر از معمول در دست داشت، گفت، والله دروغ چرا برای جلوگیری از ورشکستگی کارخانجات که کاری از دستم برنمی آید و در ضمن، درهفته پیش که به دفتر رئیس جمهوری در خصوص واردات بی رویه برنج تلفن زدم هنوز چیزی نگفته آقای رئیس جمهور با مهربانی تمام به بنده فرمودند، فضولی موقوف، از دست ما هم کاری در این زمینه ها بر نمی آید. این سیاست ها، گذشته از این که برای برادرمان آقای حاج آقا عسگر اولادی و دیگر عزیزان موتلفه منبع درآمد کسب صددرصد حلال شده است، بخشی از مزایای عضویت ما در سازمان تجارت جهانی است اصلا شما را چه به اینکارها، شما به این ماموریت اعزام شده اید که اسلام ناب محمدی را در مازندران پیاده کنید. این جور مسایل بیخود و بیهوده را رها کرده و همیشه اتکال به خداوند داشته باشید. مجبور شدم گوشی را بگذارم. از ظرف دیگر، باغهای مرکبات را ابتدا به باغات تولید کیوی تبدیل کردند و درسالهای اخیر هم، که در این باغات آپارتمان سازی می کنند. البته خوشبختانه تا دلتان بخواهد از همه جای فرنگ میوه وارد می کنیم و خیالم از ابن بایت راحت است. فکر نکنید همین طور شکمی چیزی می گویم. نه والله به عکسی هائی که خدمت شما تقدیم می کنم نگاه کنید متوجه عرایض بنده می شوید. ولی مسئله مهم این است که در این جا هم که کاری از دستم بر نمی آید. یعنی شما می فرمائید که بنده همین طور راست راست راه بروم و اصلا هیچ کاری برای این استان زرخیر انجام ندهم! خبرنگار ما پرسید، ولی آقای استاندار چرا این همه بر ازدواج مدیران تاکید می کنید. آقای شفقت پاسخ داد، والله این هم بخشی از سیاست های دولت مهرورز است. شما مگر یادتان نیست که آقای رئیس جمهور، در سفرشان به مازندران به مردم وعده دادند که اگر بخش محمود آباد و نوشهر و چالوس، جمعیت شان زیاد بشود با استان شدن آن منطقه موافقت خواهند کرد. خوب اگر مجردها ازدواج نکنند، پس شما می گوئید که چطوری جمعیت این منطقه زیاد بشود که بتوانیم یک استان دیگر هم در این منطقه ایجاد نمائیم؟ اصلا می دانید من فکر می کنم که هر چه تعداد استان ها بیشتر باشد برای کشور خیلی مفید تر است. درضمن همان طور که آقای رئیس جمهور فرمودند با هراقدام که مانع از افزایش جمعیت بشود باید به شدت مقابله شود. چون استکبار جهانی می خواهد که ما تعدادمان کم باشد و ما باید در همه زمینه ها با استکبار مخالفت بکنیم. من جز این کار دیگری نمی کنیم.
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
راستی داشت یادم می رفت که خدمت شما عرض کنم که «زنان بدحجاب کارمند ادارات مازندران اخراج می شوند». گذشته از این که اسلام دارد از دست می رود، این زنها جای مردان را در ادارات گرفته اند و باید دراسرع وقت این بی عدالتی جبران شود.

|

Sunday, April 27, 2008

تراکتور هوشمند!

ازخوشحالی می خواستم بزنم زیر گریه که «محققان ايرانى تراكتور هوشمند ساختند» ولی قبل از آن بهتر دیدم تا با «رئيس پارك علم و فناورى آذربايجان شرقى» یک مصاحبه ایمیلی بکنم که هوشمندی این تراکتور در چیست؟ یعنی این تراکتور چه کارهائی می کند که دیگر تراکتورها نمی کنند؟ در جواب من نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم، نتایج آزمایشاتی که در آذربایجان شرقی انجام گرفته بسیار رضایت بخش بود. اولا این تراکتورها، برای این که درباد چرخ های شان خود کفا بشوند با نخود و ولوبیا تغذیه می شوند- متاسفانه تقاضای زیادی که برای این تراکتورها از سرتاسرجهان به ما رسیده، باعث شده که در بازار کمبود نخود و لوبیا پیش آمده و قیمت شان بالا برود. یکی از مزایای این تراکتورها این است که یا هیچ وقت پنجر نمی شوند و یا اگر هم پنجر بشوند، خودشان پنجری شان را می گیرند.
در آزمایشاتی که ما انجام دادیم روشن شد که در 86 درصد از موارد، این تراکتور های هوشمند سرتاسر زمین را شخم نزدند بلکه برای ساختن آپارتمان و خانه زمین ها را کنده اند. وقتی رانندگان کوشیدند تا کامیپوترها را بکار بیندازند تا تراکتور برایشان زمین را شخم بزند ولی، کامپیوتر پاسخ داد: « تو خری و نمی فهمی! می خواهی شخم بزنی و این جا چی بکاری! گوجه فرنگی یا سیب زمینی! اولی که بیشتر ازکیلوئی سه هزارتومان نمی شود و دومی هم که خیلی گران بشود می شود کیلوئی هزار تومان! ولی اگر در این زمین، خانه و آپارتمان بسازی، یک شبه میلیاردر می شوی....

|

Thursday, April 10, 2008

درحاشیه مصاحبه آقای شاهرودی

آقای شاهرودی درقطر ادعا کرد که برخلاف تبلیغات مسموم استکباری « در واقع ميزان توجه به حقوق قشرهای مختلف جامعه از جمله زنان، كودكان و حتی بزهكاران و بزه‌ديدگان در ايران بالاتر و مطلوب‌تر از بسياری از كشورهای مدعی حقوق بشر در جهان است». در پاسخ سئوال دیگری گفت که «تمام گروه‌هايی كه معتقد به نظام جمهوری اسلامی ايران و قانون اساسی هستند، می‌توانند در كشور فعاليت كنند» ولی ما البته درحفظ کیان نظام اسلامی می گیریمشان و پدرشان را هم در می آوریم، با این همه « حق دارند در مناسبت‌های مختلف از جمله رقابت‌های انتخاباتی حضور يابند». برای ما، بدون پرده پوشی و ابهام می گویم، اینها همه مثل اجزای یک بقالی هستند. یعنی یک بقالی خوب، جائی است که بارش جور باشد. یعنی شما بتوانید ادعا کنید که همه چیز دارید حتی اگر خیلی از جعبه ها و قوطی هائی که می چینید در کنارهم ممکن است خالی باشند. گفتم طبق قانون اساسی خیلی مترقی جمهوری اسلامی، هرکسی می تواند در انتخابات شرکت کند- برای این که بارمان جور باشد- ولی البته اگر اصلاح طلب باشند، یا بخواهند به نهضت آزادی رای بدهند، و یا مشارکتی باشند، نمی شود. یعنی نمی گذاریم بشود. اگرهم من بگویم می شود، شورای صددرصد دموکراتیک نگهبان نمی گذارد. حتی اگر شورای نگهبان حرفی نداشته باشد یعنی از دستشان در برود مگر ناظران انتخاباتی مرده اند! یا زبانم لال، وزیر کشور برای لای جرز مناسب است اگر این گروه های استکباری بتوانند سر از صندوق رای در بیاورند. توی این صندوق ها باید پیاز و سیب زمینی ریخت اگر از تویش کسی در بیاید که صددرصد ذوب شده در ولایت نباشد و به اسلام التزام عملی نداشته باشد. حالا اگر برای پیشبرد اسلام ناب محمدی آدم نکشته حداقل سه تا دماغ که باید شکانده باشد! این جا یک مملکت اسلامی است. شهر هرت که نیست. مگر ما آقای مگابه هستیم که بدون برنامه ریزی کافی انتخاباتی راه بیندازیم و بعد نتایج را اعلام نکنیم. انتخابات ما آن قدر مدرن است که حتی قبل از اخذ رای می دانیم که کی وکیل می شود. ما حتی در فاصله نیم ساعت می توانیم نتایج را اعلام کنیم. این نظام انتخاباتی که به واقع مدرن ترین نظام انتخاباتی جهانی است، چهار سال گارانتی هم دارد. نگاه کنید به انتخابات امریکا! آخر این هم شد کار که نزدیک به یک سال است که ملت را علاف کرده اند و هنوز معلوم نیست که کاندیداها کی هستند تا چه رسد به انتخابات. اگرآقای بوش به نامه آقای رئیس جمهور جواب می داد ما می توانستیم آقای بوش را راهنمائی کنیم که کم هزینه ترین شیوه برای این که نتیجه انتخابات قابل قبول باشد این است که نگذارد خانم کلینتون و یا آقای اوباما نامزد بشوند. مع الاسف، آقای بوش نخواست دوست قلمی آقای رئیس جمهور باشد و به نامه اش جواب نداد و همین باعث شد که روحیه آقای رئیس جمهور خیلی خراب شود. البته ما می دانیم که همه این ها چیزی به غیر از اجزای برنامه تحریم سازمان استکباری ملل نیست. ما درایران، اصلا نیاز نداریم که بیت المال را در این راه های غیر اسلامی تلف کنیم. ما دربرابر خداوند تبارک وتعالی مسئولیم و من به عنوان رئیس یکی از قوای سه گانه جمهوری اسلامی می گویم که چون همه مااز آتش جهنم واهمه داریم به همین خاطر است که همه مان دودستی چسبیده ایم به ماتحت این دنیا. جمهوری اسلامی، یک حکومت مترقی است و قرار است مدلی بشود برای همه جای دنیا. ما که نمی توانیم این ودیعه الهی را بدهیم به دستهائی که از آستین دشمن در می آیند. آقای شاهرودی گفت حتی بعضی از دوستان انقلاب به ما به درستی ایراد گرفته اند که ما اندکی زیادی این حقوق را رعایت می کنیم و بهتر است دربعضی از موارد اندکی سخت بگیرم. حرف مرا باور نکنید از خانم مقدم، آقای صالحی و یا از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر بپرسید! درحال حاضر، نه کسی را زندانی می کنیم، نه روزنامه و نشریه را تعطیل می کنیم و نه مزاحم کسی می شویم. شما نگاه کنید در 30 سال گذشته، آیا حتی یک روزنامه را هم بسته ایم! آیا هیچ دانشجوئی را به زندان انداخته ایم! آیا جلوی انتشار هیچ کتاب و نشریه و یا پخش هیچ فیلمی را گرفته ایم! در حالی که به شدت عصبانی بود، آقای شاهرودی ادامه داد، استکبار ملعون حتی به ما تهمت می زند که ما تعداد زیادی را اعدام کرده ایم! استغفرالله! جمهوری اسلامی واعدام! ما شب وروز به خاطر زیر پا گذاشته شدن حقوق بشر در کشورهای استکباری، به ویژه دراروپا و امریکا خواب و خوراک نداریم، آن وقت خودمان این حقوق را رعایت نکنیم!
عکس آقای شاهرودی پس از پایان این مصاحبه را در اینجا ببینید.
آنچه مستقیم نقل شده مسئولیت اش با آقای شاهرودی است نه با من.

|

پیش به سوی یک قطعه نخ!

آقا جان: یکی نیست یک نخی به یک جای حساس آقای احمدی نژاد ببنده و گاه وبیگاه که این جوون می خواد حرفهای عجیب و غریب بزنه اون نخو بکشه. یعنی چی که در دیدار با رئیس جمهور سنگال، آقای احمدی نژاد می گه « تنها راه حل مسأله فلسطين، مراجعه به آراي ملت فلسطين است». اگه یک کسی بیاد و بگه که جناب، تو اگه بند زن خوبی هستی، اول چینی شکسته خودتو بند بزن. اگر « رای ملت» این قدر مهمه، چرا خودت در انتخابات دست بردی! آمارها را این قده ماساژ دادی! یا اگه یکی بیاد و بگه که « برای یافتن بهترین شیوه اداره مملکت، تنها راه حل، مراجعه به آرای واقعی ملت ایران است» آقای رئیس جمهور چه جوابی می ده!
آقا! ما بگیم....
اینهائی که از این حرفها می زنند، حرفهای دشمنان را تکرار می کنند!

|

Tuesday, April 08, 2008

دروغ سیزده! ولی حالا چرا؟

دروغ سیزده با یک هفته تاخیر: «از فریب افکار عمومی بیزار و در برابر مشکلات مسئولم»

|

Sunday, April 06, 2008

پاسخ وزارت کشور به شکایات در باره انتخابات!

»معاون وزیر کشور دریک مصاحبه مطبوعاتی ضمن تائید این نکته که « شکایت‌های زیادی به وزارت کشور از سوی کاندیداها رسیده است »گفت: «به شکایت همه کاندیداها پاسخ دادیم!

پاسخ وزارت کشور را در اینجا ملاحظه کنید.

|

Saturday, April 05, 2008

نامه آقای احمدی نژاد به رابرت موگابه

.....خودتان بهتر از من می دانید، انتخابات آزاد و اصولا آزادی انتخاب و بطور کلی « اعلامیه جهانی حقوق بشر» یکی از توطئه های استکبار جهانی برای سرکوبی عناصر انقلابی مثل بنده و شماست.....

|

Tuesday, April 01, 2008

بازهم یک رکورد دیگر!

این خبررا که خواندم از خوشحالی اشکم که دم مشکم بود زد بیرون. گفتم ای استکبار جهانی حالا دیگه خجالت می کشی! در مرگ و میر جاده که رکورد زدیم! در جراجی پلاستیک دماغ که رکورد زدیم! و روزی هم نیست که دختر و پسر نابالغ ما در آشپزخانه شان انرژی هسته ای تولید نکنند. اصلا به معجزه حضور معجزه هزاره سوم، مملکت را نوابع و مخترعین برداشته اند، می گی نه به این سایت های دولتی نگاه کن! تازگی ها هم که « «نوآوری» به صورت یک وظیفه شرعی مردم و مسئولین درآمده، دیگه خدا به تو در سال آینده رحم بکند. ولی الان هم به مبارکی می خوانم که «تهران رکورد توليد زباله را شکست»، یادش بخیر به مرحوم ساعد گفتند « نامجو رکورد شکست» گفت « غلط کرد، خسارتشو باید خودش بده».... به گزارش روابط عمومي شهرداري تهران ، «مهندس مصطفي سليمي مدير عامل سازمان خدمات موتوري ضمن بيان اين مطلب گفت :ما در روزهاي 29،28 و30 اسفندماه سال گذشته، روزانه 11 هزار و100 تن زباله را از مخازن تخليه کرديم که اين آمار در سال هاي اخير بي سابقه بوده است»
من چون حساب و کتابم خوب نیست،برای سادگی کار فرض می کنم که متوسط زباله روزانه تهران وقتی مملکت تعطیل نیست، روزی ده هزار تن باشد که می شود سالی 3650000 تن فقط در تهران، اگرفرض کنیم که دربقیه ایران هم فقط سه برابر تهران زباله سالانه تولید می شود، همین طور سردستی حساب کردم می بینم ایرانی ها از زن و مرد و پیر و جوان و نوزاد،از وزین و کم وزن، سالی نزدیک به 210 کیلو زباله تولید می کنند. به غیر ازآقای رضا زاده که وزنش کمی زیاد است- که همش هم تقصیر چلوکبابی های دوبی است- اگر متوسط وزن ایرانی ها را 70 کیلو بگیریم، می بینم یک رکورد دیگر هم زده ایم یعنی ماایرانی های محترم، اگر متوسط وزنمان 70 کیلوگرم باشد، سه برابر وزنمان زباله تولید می کنیم. اگرهم در نظر بگیریم که با اطعمه و اشربه فراوانی که می خوریم، خیر سرمون روزانه بطور مبسوطی هم می رینیم، خودمانیم، ولی حسابی ریدیم به این مملکت.... من فکر می کنم که این ترکیب ریدن و زباله هم باید یک رکورد تازه ای باشد.
می گم آ، ای استکبار، من اگر جای تو بودم از خجالت آب می شدم...

|

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com