تلخ نویسی های لقمانعلی:

Friday, March 30, 2007

من اصلا در اولان باتور به دنیا آمده ام!!



هرچه می خواهیم این گوشه دنیا آروم بشینیم نون و ماسه مون را بخوریم و مرجع تقلید ما هم حضرت آیت الله حسنی تورنتوئی باشد، این جماعت نمی گذارند. یه روز، به بچه های مدرسه بمب می بندند و آنها رو رژه می برند. یک روزدیگه پیرزنها و پیرمردهای هاف هافورامی آرن که همین طور هن هن کنان تفنگ و قداره به دوش می گیرند و می خواهند بجنگند. بکشندو یا کشته بشند. امروز هم این جانورها را پیدا می کنند که همین طور مفت و مجانی مرگ را تبلیغ می کنند. اول می خواستم یک چیزی خنده دار بنویسم. بعد دیدم جنایت که خنده نداره. یعد به کله م زد زیر سبیلی در کنم. خوب این جانورها هم باید آزاد باشند که حرفشون رو بزننن. بعد دیدم این جانورها که حرف نمی زنند. بعد تازه کی گفته که آدمکشی باید آزاد باشه... گفتم پس می نویسم، اگر این ها ایرونی اند، آی مردم، من ایرونی نیستم و هیچ وقت هم نبودم. من اصلا در اولان باتور به دنیا آمده ام.....

|

Wednesday, March 28, 2007

مشکل مسکن به روایت گوش گازگیر!

آقای وزیرگوش گازگیر- محسنی اژه ای- درهمایش بزرگ دهه فجر از یک « توطئه» بزرگ پرده برداشت. او گفت « متاسفانه شخصی كه به اعتقاد من نه دشمن نظام است و نه با جمهوری اسلامی عناد دارد این اقدامات را انجام می دهد» و ادامه داد که « این شخص از روی غفلت با جنود ابلیس و برخی گروه ها برای دولت نهم در زمینه های مختلف مشكل ایجاد می كند». دیدید نگفتم! اصلا همین آدم به آقای رئیس جمهور تلقین کرد که آن نطق های کذائی اش را ایراد کند. اصلا این شخص بود که درسازمان ملل آن هاله نور را پشت سررئیس جمهور گرفت. به گفته محسنی اژه ای «این فرد همراه با یك گروه تصمیم گرفته اند كه تا آخر امسال با فرمول های مشخصی قیمت مسكن را بالا ببرند.» بخشی از این فرمول مشخص هم این است که « اقتصاد» به قول « امام راحل» مال خراست وباید این مملکت را براساس فرامین حضرت علی به مالک اشتر اداره کرد. مالک اشتر هم درست مثل همین آقای احمدی نژاد خودمان مسافرت استانی می رفت و به مردم خیرات می داد. اصلا مگر درصدر اسلام، علم اقتصاد داشتیم که حالا داشته باشیم. مگر آن موقع کارها حساب و کتاب داشت که حالا داشته باشد! نه تولید لازم است و نه مدیریت و نه راست کرداری- تولید هم به یک معنا مال آدمهای فقیرو بی کاره است. تا وقتی پول بادآورده نفت را داریم و چینی ها و اروپائی های بیچاره حاضرند از جان آدم تا شیرمرغ را به ما بفروشند مگر خریم بریم دنبال تولید. دست های مان روغنی بشود و ماهیچه پشتمان هم تیر بکشد! تازه برادر خاموشی و برادر عسگراولادی هم برای این انقلاب کم زحمت نکشیدند و الان هم به غیر از این که از راه صددرصد اسلامی وحلال دلالی و واردات از هرکجا یک لقمه نان جو دربیاورند کاری نمی کنند! تولید کنیم و این برادران انقلابی را از نان خوردن بیندازیم آن وقت جواب جدمان را فردا چه خواهیم داد؟ سپاه غیورپاسداران هم برای فعالیت های انقلابی خود به پول و درآمد احتیاج دارد. اگرمملکت حساب وکتاب داشته باشد و این برادران انقلابی نتوانند سیگار خارجی وویسکی وعرق قلابی وارد بکنند، تکلیف این فعالیت های انقلابی چه می شود؟ «وزیر اطلاعات همچنین با اشاره به این كه برخی از موضوع گرانی برای اهداف خود استفاده می كنند، گفت :متاسفانه جریانی در داخل كشور با همراهی دشمنان خارجی گرانی را بزرگ كرده وبه جای این كه برای حل مشكلات راه حل ارایه دهند تنها بر جنبه های منفی تاكید دارند».
به واقع که حق به جانب آقای وزیز است. پس از روی این عبارت چند تا مشق بنویسید:
گرانی را بزرگ نکنید، خودش به اندازه کافی بزرگ هست.

|

Monday, March 26, 2007

بدون تفسیر



راستی فکر می کنید که آقای احمدی نزاد داره چی می گه؟
لطفا روی عکس را کلیک کنید

|

Wednesday, March 21, 2007

مصاحبه با کاشف واکسن تبخال: ....

کاش یک میکروسکوپ دست دوم داشتم....
وقتی این خبر را در اینجاخواندم دیدم باید هرچه زودتر با این دانشمند هموطن مصاحبه ای انجام بدهم
«نخستین بار در جهان دکتر رسول توکلی محقق ایرانی روش واکسیناسیون بدن انسان را در برابر ویروس تبخال کشف کرد».
آقای دکتر توکلی سلام عرض می کنم. اگر ممکن است کمی درباره اهمیت واکسیناسیون بدن انسان دربرابر تبخال بفرمائید.
- تبخال یکی از پیجیده ترین و در عین حال مرموز ترین بیماری هائی است که تا کنون باعث مرگ صد ها میلیون نفر درسرتاسر جهان شده است. وقتی شنیدم که محققان ایرانی دریک سال گذشته موفق به کشفیات بسیاری شده اند، دیدم دیگر وقت اش رسیده است که من هم دست بکار شوم.
- اگر ممکن است اندکی از شیوه پژوهشی تان رابرای ما شرح بدهید.
- من این کار را از بستگان خودم آغاز کردم. اصولا در منطقه چهارمحال و بختیاری بیماری تبخال بسیار شیوع دارد و هفته ای نیست که دهها نفر به این بیماری مرموز از بین نروند. اول از همه پسرخاله مادرم که جوان رشیدی است به بیماری تبخال مبتلا شد. من مقداری از خون او را گرفته و « با مراحل علمی» دوباره به خودش تزریق کردم. نه فقط تبخال هایش برطرف شد بلکه اصلا شکل وشمایل لب هایش از قبل هم خوشگل تر شد. بعد دائی مادرم گرفتار تبخال شد. با ایشان هم همین کار را کردم، ایشان هم بلافاصله شفا یافتند. من البته خلاصه ای از این گزارش را در پانزدهمین کنگره بیماری های پوست وبیماری های آمیزشی اروپا دریونان ارایه دادم و حتی همکاری از افریقای جنوبی معتقد است که از این شیوه می توان برای درمان بیماری پیشرفته ایدز هم استفاده کرد.
درچه عرصه های دیگری پژوهش می کنید؟
- من علاوه بر کشف درمان تبخال، درراستای شناسائی عوامل خطر سرطان سینه هم تالیفات زیادی دارم و امیدوارم بزودی واکسن سرطان سینه را هم به جامعه بشری تقدیم نمایم.
به نظر شما، علت این همه موفقیت های پزشکی ایران چیست؟
- جواب پرسش شما روشن است. دولت آیای احمدی نژاد در دو بودجه ای که به مجلس داده، منابع هنگفتی را به تحقیق و توسعه اختصاص داده است. از سوی دیگر، وزارت محترم ارشاد هم همه کار وزندگی اش را گذاشته و فقط به نیازهای جامعه محققین و نویسندگان کشور رسیدگی می کند. حتی در سطح مدیرکلی هم اداره ای برای مدیریت تحقیق وتوسعه ایجاد شده است. از سوی دیگر، ما ایرانی هاهم همان طور که اطلاع دارید از نبوغ خاصی برخورداریم و ریشه همه علوم نهایتا در این مملکت است.
برنامه بعدی تان چیست؟ علاوه بر کشف واکسن سرطان سینه، درسال آینده در چه زمینه دیگری پژوهش می کنید؟
- والله در سال آینده فکر نمی کنم وقت این کارها را داشته باشم. چون با معاون آقای رئیس جمهور، رئیس سازمان گردشگری به توافق رسیده ایم وقرار است که درباره جلب گردشگران که تبخال دارند به ایران با آنها همکاری بکنیم و مطمئن هستم که اگر سازمان های مربوطه با ما همکاری بکنند، درآمد ارزی قابل توجه ای نصیب مملکت اسلامی ما بشود. چون همان طور که گفتم امروزه دردنیا هیچ بیماری واگیر تر و کشنده تر از تبخال نیست و اگر به طریق صحیح بازاریابی شود، من مطمئنم که گردشگران زیادی به ایران خواهند آمد و همین باعث ایجاد اشتغال می شود که خودش خیلی خوب است. با این همه به شما قول می دهم، که در سال 1387 با کشفیات تازه و مهم تری درخدمت شما باشم. البته همین جا از آقای دکتر جاسبی ریاست محترم دانشگاه آزاد خواهش می کنم که حداقل یک دستگاه میکروسکوپ دست دوم برای دانشگاه آزاد واحد چهارمحال و بختیاری خریداری بفرمایند که ما بتوانیم در این پژوهشها از آن استفاده کنیم. درحال حاضر با استفاده از ذره بین های خیلی قوی این کار را می کنیم ولی اگر یک میکروسکوپ داشتیم، سرعت موفقیت ما خیلی بیشتر می شد.

|

Tuesday, March 20, 2007

مصاحبه با شهرام جزایری

-لطفا خودتان را معرفی کنید
«من شهرام جزایری هستم و به تاریخ 28 ماه عزیز صفر، 27 اسفند ماه 1385 توسط نیروهای محترم وزارت اطلاعات دستگیر شدم
و پس از آن به فرودگاه مهر آباد منتقل شدم. »
آیا صحت دارد که شما ازایران فرارکرده بودید؟
- نه والله! عوامل استکبار جهانی به من افترا بسته بودند. آخرمگر من خرم که از ایران فرارکنم؟ درکجا می توانستم در این مدت کم، با حداقل دردسرو از راه صددرصد حلال و شرعی این همه ثروت به دست بیاورم.
آیا صحت دارد که برای فراریک میلیاردتومان پول برای شما تهیه شده است؟
- برادراگر خدمت برادران محترم وزارت اطلاعات بی احترامی نباشد، من هی می گم، نره شما هی می فرمائید بدوش. من حاضرم به ریش آقای رفسنجانی سوگند بخورم که قصد فرار نداشتم که به این میزان پول نیازمند باشم. تازه از آن گذشته آنهائی که به من این تهمت را می زنند آیا در نظر گرفته اند که برای حمل این همه پول چند تا چمدان بزرگ لازم است. من اگر می خواستم فرا رکنم دلیلی نداشت که یک جارو هم به دمم ببندم؟ یعنی شما می فرمائید من این ابله بودم که همه پولهایم را در بانک سپه خوابانده باشم. ( در حالی که لبخند می زند) آخر برادر محترم ما هم بلدیم حساب خارجی داشته باشیم...
یعنی شما می فرمائید که یک میلیاردتومان به شما تحویل نشده است!
دردوره ای که مشغول فعالیت های کارآفرینی بودم البته که خیلی از این بیشتر هم پول به من تحویل شده است. من هم حضرتعباسی بخش هائی از آن را خدمت دوستان دیگر تقسیم کردم. حرف مرا قبول نکنید اگر غیر از خواجه حافظ شیراز شما کسی را توانستید درایران پیدا کنید که از من پول نگرفته باشد من اسم خودم را عوض می کنم ومی گذارم رفیق دوست!
آیا پیامی برای خوانندگان ما ندارید؟
-چرا! مخصوصا برای خواهران و برادران عزیز ایرانی که در خارج ازایران با بدبختی و بیچارگی زندگی می کنند عرض می کنم تا دیرنشده به آغوش پرمهر جمهوری مقدس اسلامی و بخصوص آغوش گرم برادران و خواهران خیلی محترم وزارت اطلاعات برگردند و بعد راه بروند ومثل من پول پاروبکنند. والله من نه درسی خوانده ام ونه حرفه ای بلدم ولی به همان عمامه آقای کروبی قسم که به یک چشم بهم زدن آن قدر پول درآوردم که اصلا نمی دانستم با آن چه باید بکنم!
برای آینده چه برنامه ای داری؟
والله در حال حاضر که درخدمت برادران محترم وزارت اطلاعات هستم که لطف و محبت کردند و مرا دستگیر کردند. من در عمان داشتم دق می کردم. الان هم بستگی به محبت و بزرگواری این برادران دارد . اگر به من مرخصی بدهند دراولین فرصتی که اندکی رفع خستگی وکدورت بکنم سعی می کنم برگردم سر کسب حلال خودم تا پول یک لقمه نان و پنیر با یک مقدارمحدود گوجه فرنگی را دربیاورم و بعد می نشینم و شب وروز آقای رئیس جمهورو مقام معظم رهبری را دعامی کنم. چون واقعا این دو موجود نورانی زحمت می کشند. اقتصادی درست کردند که هرکس بخواهد می تواند یک شبه یک شهرام جزایری یا یک رفیق دوست بشود. آبی هم از آبی تکان نمی خورد. هم لقمه نانی برای خودت در می آید و هم این که آدم می تواند زیر بال اقشار آسیب پذیرمثل آقای هادی خامنه ای و آقای باهنر، و آقای کروبی را بگیرد.،
از این که در این مصاحبه شرکت کردید از شما سپاسگزاریم.
من هم از برادران محترم وزارت اطلاعات که لطف کرده مرا دستگیر کرده اند، تشکر می کنم.

|

Monday, March 12, 2007

علت اصلی پنهان شدن معاون سابق وزیر دفاع!

معاون سابق وزیر سابق دفاع نه به جائی پناهنده شده است و نه کسی او را دزدیده است. آن طور که از قرائن بر می آیدایشان برای این پنهان شدن خود دلایل خاص شخصی داشته است. این جمله را که می خوانید، متوجه منظور من می شوید:
«دو همسر، فرزندانش، پدرش و برادرش همه در ايران هستند»
ما یک نصفه همسر داریم و بدمان نمی آید از دستش به کره مریخ فرارکنیم. آدم دو تا همسر داشته باشد خوب معلوم است که می رود یک جائی و قایم می شود!!

|

Saturday, March 10, 2007

تصحیح یک اشتباه


اصل عکس اینجاست ولی یک غلط داشت، تصحیح اش کردم.

|

Wednesday, March 07, 2007

پیدا کنید پرتقال فروش را!!

عجب گیری افتاده ایم! هم آقای رفسنجانی در باره احمدی نژاد راست می گویدوهم آقای احمدی نژاد در باره رفسنجانی. اگر انتقادات رفسنجانی را خلاصه کنم، او می گوید که احمدی نژاد با اقتصاد ایران دارد یک قل دو قل بازی می کند. احمدی نژاد هم ولی حرفش این است که کسانی که اقتصاد مملکت را برباد داده اند، الان از کندی سیر خصوصی سازی شکوه می کنند و ادامه می دهد که« بسياري از اين واگذاري‌ها بدون ضابطه و با واسطه بود و اكنون مشكلاتي را به وجود آورده است. بسياري از واگذاري‌ها به صورت قسطي و بر اساس رابطه بود، به نحوي كه كارخانه‌ها با قيمت ارزان واگذار شده است و اكنون كارگران آن كارخانه‌ها بيكار شده‌اند و هر روز مي‌آيند جلوي دفتر ما و مطالبه حق خود مي‌كنند. به هر استاني كه مي‌رويم مي‌بينيم كه 4 -5 كارخانه در اين استان‌ها دچار چنين مشكلي هستند»
مشکل ولی در جای دیگری است. این دو اگرچه در باره یک دیگر راست می گویند، ولی هر دوی شان به مردم ایران دروغ می گویند. نه رفسنجانی دلش به حال مردم سوخته است و نه احمدی نژاد.... با این حساب، پیدا کنید پرتقال فروش را....

|

Friday, March 02, 2007

اندرمناقب زیادی « حقوق» درایران

آقای متکی در ملاقات با همتای اسپانیائی خود گفت،«ايرانيان نگران از بين رفتن حقوق هسته‌اي خود هستند»،....
راستی، مشخص نکردید که این « حقوق هسته ای» شامل « هسته خرما» هم می شود یا فقط « هسته قیسی » و « هسته زردآلو» است ؟ بالاغیرتا حتما امتحان کنید که « هسته های زردآلو» تلخ نباشند چون با این کمبود و گرانی شکر وبعلاوه مرض قند پیش رفته ای که دارم، برایم امکان ندارد که برای شیرین کردن دهنم وقتی با هسته زردآلوتلخ شد، شربت بخورم. هم شکر نیست و هم من مرض قند دارم.

|

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com